در آلمان میان ازدواج دفتری و مذهبی تفاوت وجود دارد و.مراسم عروسی با توجه به تعلق مذهبی، وضعیت اقتصادی، موقعیت شغلی و خانوادگی عروس و داماد به اشکال متفاوتی برگزار میشود. ولی در اینجا از مهریه و جهیزیه خبری نیست.
دیدگاههای منعکسشده در این گزارش لزوما منعکسکننده نظرات و دیدگاههای «همصدا» نیست.
---
در آلمان میان ازدواج دفتری و مذهبی تفاوت وجود دارد و مراسم عروسی با توجه به تعلق مذهبی، وضعیت اقتصادی، موقعیت شغلی و خانوادگی عروس و داماد به اشکال متفاوتی برگزار میشود. ولی در اینجا از مهریه و جهیزیه خبری نیست. بطور معمول در آلمان فقط برگ ازدواج صادر شده از سوی اداره ثبت احوال به عنوان سند رسمی پذیرفته میشود. بعد از آشنایی طولانی مدت و حتی زندگی چند ساله مشترک در یک خانه، زن و مردی که در آلمان تصمیم به ازدواج میگیرند باید برای گرفتن زمان امضاء سند ازدواج، به بخش ویژهای از اداره ثبت احوال (Standesamt) مراجعه کنند. در این اداره بدون در نظر گرفتن تعلق مذهبی و یا قومی فرد متقاضی، زمان برگزاری مراسم دفتری ازدواج تعیین میشود. برای آشنایی بیشتر با سنتها و چگونگی مراسم ازدواج در آلمان، خانم لیلو اشمیتLilo Schmitz ، پروفسور مردم شناسیی دانشگاه دوسلدورف به پرسشهای دویچه وله پاسخ داده است:
خانم اشمیتز، به نظر شما برگزاری مراسم عروسی در چند سال اخیر در آلمان تغییر محسوسی داشته است؟ برگزاری جشن عروسی میان جوانان امروزی آلمان چگونه است؟
بعد از گذشت سالهای دهه شصت که بسیاری از جوانان آلمان در تب و تاب جنبشهای بزرگ دانشجویی برگزاری جشهای بزرگ و رسمی را برای ازدواج رد میکردند، چند سالی است که دوباره برگزاری این مراسم به خواست بسیاری از جوانان در زمان ازدواج تبدیل شده است. برای مثال وقتی که من برای اولین بار ازدواج کردم، در دهه شصت، جشن عروسی بزرگ برگزار نمی شد. ما در آن موقع خیلی ساده به اداره ثبت اسناد بخش ازدواج رفتیم و سند ازدواج را امضاء کردیم. بعد با دوستان در یک کافه دور هم نشستیم. این یک دوره تاریخی بود. دوره ای که به دوره جوانان سال ۶۸ معروف است. در آن زمان، در دوره قیام دانشجویی بزرگ در اروپا، ازدواج بیشتر جنبه کارکردی داشت. امروزه این سنت باز در میان جوانان مدرن شده است. مثلا اینکه داماد در روز عروسی بهدنبال عروس به در خانه والدین او برود. حتی برخی از زنان جوان که سالهاست با نامزد خود در یک خانه زندگی میکنند، برای این روز به خانه والدین میروند تا داماد به دنبالشان برود و آنان را با خود به مراسم ببرد. اگر عروسی در کلیسا جشن گرفته شود، پدر عروس است که وی را به کلیسا میبرد. داماد در جلوی در کلیسا منتظر عروس میماند. در داخل کلیسا پدر عروس دست او را به دست داماد میدهد.
شما گفتید لباس سنتی عروس سفید و داماد سیاه است. انتخاب این دو رنگ به چه دلیل است؟
بله، بهطور معمول عروس لباس سفید و داماد خاکستری تیره و یا سیاه به تن میکند. این رنگهای قدیم تغییر نقش زوج را در جامعه نشان میدهند. مثل بسیاری از کشورهای جهان، این دو، نقش جدیدی را در جامعه می پذیرند. سفید یا سیاه در بسیاری از مراسم سنتی قدیمی هم وجود داشته است. این دو رنگ به معنی سادگی و یک دستی و به عبارتی بیرنگی هستند. به این معنی که عروس و داماد در مرحله بینابینیاند و هنوز نقش اجتماعی آنطور که معنی میشود، برای آنها مشخص نشده است.
آیا مراسم عروسی در کلیسا پیش از امضاء قرارداد ازدواج در اداره ثبت انجام میگیرد؟
بطور معمول مدتی بعد از مراسم اداری یعنی ازدواج دفتری، جشن در کلیسا برگزار میشود. پیشترها جشن کلیسا و مراسم در اداره ثبت به فاصله خیلی نزدیک به هم برگزار میشدند. ولی امروزه حتی تا چند ماه بعد، هر وقت که عروس و داما بتوانند این جشن را برگزار میکنند. مراسم در اداره ثبت، نسبتا سادهاست. کارمند ویژه ازدواج سعی میکند کمی هم به این مراسم اداری جنبه سرور بدهد. مراسم در اتاقی که کمی تزیین شده برگزار میشود و کارمند مسئول، لباس رسمی میپوشد. نوشیدنی و یا خوراکی سبکی خورده میشود و مهمانان همراه با عروس و داماد به کافه و یا رستورانی میروند. عروسیهای قدیمی در روستاها تا سه روز جشن گرفته میشد. روز اول با فامیل، روز دوم به همراه دوستان و فامیل و روز سوم با همکاران و همسایهها. در روستاهای آلمان هنوز هم عروسی در سه روز جشن گرفته میشود.
هزینه این جشن را چه کسی میپردازد؟
قدیمها هزینه عروسی را والدین میپرداختند. در بیشتر مواقع خانواده عروس هزینه اصلی را میپذیرفت. ولی امروزه چون بسیاری از خانوادهها فرزندان زیادی ندارند، خانواده داماد هم کمک میکند و مثلا هزینه لباس عروسی را میپردازند.
آیا عروس و داماد در مراسم عروسی هدیه دریافت میکنند؟
بله، مثلا وسایل خانه ویا آشپزخانه به عنوان هدیه به آنان داده میشود. ولی به شکل سنتی مانند ایران و یا برخی از کشورهای دیگر، عروس به عنوان هدیه از سوی خویشاوندان طلاو و جواهر دریافت نمیکند. حلقه عروسی توسط داماد خریداری میشود. بطور معمول حلقه در انگشت چهارم دست راست قرار میگیرد. در آلمان معمولا عروس و داماد در موقع نامزدی حلقه را در دست چپ و بعد از عروسی در دست راست میکنند. در برخی از خانواده ها معمول است که زوجی که میخواهند ازدواج کنند خود وسایلی را که احتیاج دارند در یک فروشگاه وسایل خانه و آشپزخانه انتخاب میکنند. بعد خویشاوندان و دوستان ضمن مراجعه به فروشگاه، هدیه ای را که از نظر میزان قیمت برایشان مناسب است، از میان وسایلی که ویژه این عروس و داماد روی میزی به شکل زیبا و تزیین شده چیده شده است، انتخاب میکنند. هدیه معمولا در طی مراسم عروسی به عروس و داماد داده میشود و مراسمی مانند پاگشا و مهمانی بعد از عروسی وجود ندارد.
در برخی از کشورها عروس و داماد قبل از شب ازدواج رابطه جنسی ندارند. در آلمان وضع به چه گونه است؟
در برخی از کشورها عروسی به معنای رسیدن به پختگی در شخصیت و رابطه جنسی بعد از ازدواج است. در آلمان وضع بگونه دیگری است. در اینجا گفته میشود، اول باید پخته شد، در رابطه جنسی هم تجربه کرد و باید با شریک زندگی آشنا شد و با او رابطه جنسی داشت و مدت طولانی با هم بود تا بعد بتوان تصمیم به ازدواج گرفت. خانواده ها در انتخاب همسر برای فرزندانشان دخالت نمیکنند. والدین هم امروزه در آلمان فکر میکنند بهتر است زوج دلداده دو یا سه سال و یا بیشتر با هم باشند، تا مشخص شود که واقعا بهم میخورند و میخواهند با یکدیگر زندگی مشترکی را پایه ریزی کنند یا نه. جشن عروسی به رابطه جنسی ارتباطی ندارد. مراسم ازدواج در واقع جشنی است برای پایه ریختن خانوادهای که بچه ها در آن بزرگ میشوند. اگر در این میان این دو در انتظار بچهای باشند، ازدواج زودتر صورت میگیرد. در اینجا باید اول رابطه جنسی را امتحان کرد و اگر از همه نظر دو دلداده تفاهم داشته باشند، بعد با هم ازدواج میکنند. در آلمان گفته میشود، کسانی که بحران را از سر گذرانده باشند، میتوانند بهتر با هم زندگی کنند.
در واقع باکره گی زن در موقع ازدواج در اینجا مطرح نیست؟
در واقع به عکس، باکره گی باعث تعجب است. حتی نگرانی وجود دارد که این فرد هنوز بیتجربه است و نمیداند که در رابطه جنسی چطور باید برخورد کند. در عین حال این ترس وجود دارد که اگر کسی این تجربه را نداشته باشد، شاید بعدها بخواهد تجربه دیگری کسب کند.
با توجه به اینکه در آلمان عروس و داماد قبل از ازدواج با هم رابطه نزدیک دارند و یا با هم زندگی میکنند، ازدواج چه کارکرد و یا نقشی را دیگر در این جامعه دارد؟
غیر از جنبه رومانتیک و روحی که این دو میگویند، حالا ما با هم هستیم و تصمیم گرفتهایم با هم زندگی کنیم و با هم پیر شویم، بنا به قانون آلمان کسانی که ازدواج کنند از امکانات اجتماعی بهتری بهرهمند میشوند، برای نمونه، در مورد حق ارث و در موقع بیماری که به تصمیمگیری در مورد شریک زندگی احتیاج باشد. مهمتر این که کسانی که ازدواج کرده باشند در آلمان مالیات کمتری به دولت پرداخت میکنند.
آیا اخیرا فراموش می کنید دسته کلید خود را کجا گذاشته اید؟
داخل اتاق می شوید بدون اینکه بدانید برای چه کاری به آن سمت می روید؟
آیا بعد از ریختن چای در استکان قوری را در یخچال می گذارید؟
شماره تلفن منزل خود را فراموش می کنید؟
نگران نباشید! متخصصان معتقدند که استرس های روزمره تا حدی مغز انسان را تحت تاثیر قرار می دهند که کم حافظگی را به وجود می آورد. توصیه های روانشناسان:
١. موز بهترین دوست حافظه: ویتامین" ب" بهترین تغذیه حافظه است و موز دارای این منبع غنی می باشد.
٢. مهربانی با خویشت: انجام کارهای مورد علاقه مانند خریدن یک شاخه گل, کتاب رمان, ملاقات دوستان قدیمی و... باعث افزایش ترشح هورمون " دوپامین " می شود که احساس خوبی را در فرد به وجود می آورد و این افزایش تاثیر مثبتی بر سلسله اعصاب و آن بخش از مغز که مسئول حافظه است می گذارد.
٣. قدم بزنید: زنان یا مردانی که به طور مرتب قدم می زنند بسیار کمتر دچار فراموشی می شوند. چرا؟ تحقیقات نشان داده است که فعالیت, ارتباط مغزی را در بخشی که ذهن مسوول حافظه است گسترش می دهد.
٤. غذای سس دار نخورید: بر اساس تحقیقات انجام شده برروی عادت غذایی بیش از ٨ هزار نفر, استفاده از این نوع سس ها و غذاهای سویا دار باعث کاهش قدرت حافظه می شود. علت آن است که یک ماده شیمیایی موجود در این نوع سس ها و سویا که گفته می شود ضد سرطان و بیماری قلبی است دقیقا عکس این خواص را با خود دارد. با این حال یک بار خوردن آن در هفته چندان مشکلی ندارد!
٥. خواب به موقع: یک استراحت خوب مغز می تواند اطلاعات بیشتر و بهتری را به حافظه شما باز گرداند تا مغزی که تمام روز را بدون استراحت گذرانده باشد .
٦. بیشتر به خودتان برسید: تحقیقات نشان می دهد افرادی که رژیم های غذایی بسیار کم کالری در برنامه روزانه خود دارند نه تنها پروسه اطلاع رسانی را بسیار کند انجام می دهند، بلکه از دیگر افراد هم سن و سال خود که این رژیم را ندارند نیز کمتر قادر به استفاده از حافظه خود می باشند. لذا به فکر خود باشید و رژیم های غیر موجه را فراموش کنید.
٧. چای گیاهی بنوشید: آهن برای عملکرد صحیح حافظه ضروری است و نوشیدنی های کافئین دار به علت دارا بودن موادی به نام " تانن " (اسید تانیک)، ٧٥ درصد آهن موجود در بدن را از بین می برند.
٨. خوردن قند و شکر مصنوعی را کاهش دهید: این امر ممکن است در کاهش وزن به شما کمک کند اما نوشیدن بیش از یک یا دو نوشیدنی رژیمی در طول روز حافظه دراز مدت شما را تخریب می کند. خوشبختانه تاثیرات منفی این مسئله دائمی نیست و شما به راحتی می توانید با قطع مصرف شیرینی های مصنوعی مجددا حافظه خود را اصلاح کنید.
سریال یوسف پیامبر هم تمام شد. سریالی که هم بحث انگیز بود و هم پر تماشاگر. یک سریال خاص! هم از نظر نوع ساخت و مسائل اجرایی هم از نظر محتوای احتمالا سیاسی و هم از نظر بحثهای تاریخی.
نوع اجرای سریال تقریبا یک جور نوآوری در بین سریالهای ایرانی بود. بحث سیاسی را هم فعلا کاری نداریم، اما بعضی از مسائل تاریخی مطرح شده در سریال که با قاطعیت هم مطرح شدند، کمی سوال برانگیز بودند که من در اینجا به بعضی از آنها اشاره میکنم:
1- حقایقی از آخناتون و دوره حکومت وی
آخناتون (یا آمن هوتپ چهارم) یک فرعون ساختار شکن و از فراعنه سلسله 18 مصر بود . وی از اختلال صرع رنج می برد و گویا در شعر و نقاشی هم دست داشته. وی سعی کرد علاوه بر مذهب تمام عرصه های مدیریت و فرهنگ و هنر مصری را هم تغییر دهد. البته آخناتون با شوکهای فراوان که با این تغییرات به بدنه کشور وارد میکند و با مدیریت ضعیف خود باعث شورش های فراوان در کشور و قتل و کشتارهای بیشمار بین طرفداران آتون و آمون میشود.
این شورشها چنان تشدید میشوند که فرعون ناچار میشود پایتخت را از تبس به شهر جدیدی به نام آخه تاتن (افق آتون) یا همان عمارنای امروزی منتقل کند. همین تغییر پایتخت باعث دوری بیشتر فرعون از مردم و افزایش تنشهای جامعه مصر می گردد.
در دوره او به دلیل ضعف بیش از حد دولت مصر، بسیاری از ولایات خراجگذار مصر در خاورمیانه با کشور هیتی (مملکت رقیب مصر در حدود ترکیه امروزی) متحد میشوند و ولایات متحد مصر را تحت فشار میگذارند. جالب است که منطقه کنعان نقطه ثقل این کشمکش بوده که در سریال ما هیچ اشاره ای به آن نشده است. سرانجام با بی تدبیری فرعون تمام مناطق شامات سقوط میکنند و مصریهای ساکن آن مناطق و متحدین آنها قتل عام میوشند. بیش از 380 نامه درخواست کمک از این ولایات از ویرانه های شهر آخه تاتن به دست آمده است که فرعون تمام آنها را نادیده گرفته بود
2- آیا آتون همان خدای یگانه ماست؟
بنا بر شواهد به دست آمده، آتون نوعی خدای یگانه بوده که با نمایشی از قرص خورشید تمثیل میشده است. این خدا که در زمان آخناتن (از سلسله18) خدای رسمی مصر شد گویا حداقل از زمان سلسله 12 شناخته شده بوده اما در زمان آخناتون بود که بر خدای آمون پیروز میشود و خدای یگانه مصر قلمداد میشود. از آنجایی که در برخی متون اخناتون خود را از نسل این خدا میداند(طبق رسم تمام فراعنه) نمی توان صریحا حکم به توحیدی بودن مذهب آتنیسم داد. ضمن اینکه این خدا جنبه ای از رع (خدای خورشید) بوده وبرای آن کاراکتر دو گانه ای از رع و هوروس (هر دو از خدا های مصر قدیم) متصور بوده اند.
البته بعضی محققین (از قبیل زیگموند فروید) مذهب آتنیسم را پیش در آمدی بر مذهب یهود می دانند و مذهب حضرت موسی را قبل از نبوت آتنیسم معرفی کرده اند.
3-همزمانی یوسف و آخناتن:در مورد زمان زندگی حضرت یوسف روایات زیادی هست،از سلسله سوم تا سلسله دوازدهم، 15 یا 18 که در مورد هیچکدام دلیل قطعی ذکر نشده است.
احمد عثمان، مورخ مصری، ادعا می کند که پدر بزرگ مادری آخناتن احتمالا همان حضرت یوسف بوده-منبع ( این ادعا نیز از سوی بسیاری از مورخین رد شده است)
تاجایی که من جست و جو کردم در تاریخ نقلی از چنین خشکسالی عظیمی در زمان اخناتون نشده است که الزاما باید در زمان حضرت یوسف ما 7سال خشکسالی داشته باشیم. علاوه بر آن اگر حضور حضرت یوسف در دربار آخناتون به این حد پررنگ و تاثیر گذار بوده اصلا منطقی نیست که در آثار بجا مانده از دوره اخناتون حتی یک کلمه یا اثر در مورد او یافت نشود.
همچنین اگر طبق روایت سریال بپذیریم که عملا اخناتون مرید حضرت یوسف بوده و بدون نظر او هیچ اقدامی نمی کرده، پس باید تمام بی تدبیری ها و کشت و کشتارهای او را نتیجه مشاوره حضرت یوسف بدانیم که این بزرگترین اشتباه نویسندگان سریال است که با چشم پوشیدن بر تمام فجایع زمان اخناتون ، اصرار بر همزمانی حضرت یوسف با آخناتون دارند و حتی این فرعون را عامل بی چون و چرای یوسف(ع) معرفی می کنند.
4- استناد به رمان و افسانه ها
در بسیاری از بخشهای سریال جزییات صحنه ها از رمان تاریخی The egyptian (ترجمه فارسی: سینوحه طبیب مخصوص فرعون) نوشته میکا والتاری اقتباس شده است. مثلا جزییات مربوط به نبرد آمونی ها و آتونی ها ،اسامی اشخاص و توصیفات مربوط به کاهنان یا حتی دکوراسیون خیابان قوچها (با ردیف مجسمه های قوچ) . اما در عین حال به این منبع هم وفادار نبوده. مثلا سعی کاهنان در گم و گور کردن مجسمه آمون و انتشار شایعه عروج آمون دقیقا از رمان سینوهه برداشته شده. اما در رمان اصلی واقعا کاهنان در این زمینه موفق میشوند، درحالیکه در سریال ما یوزارسیف از راه می رسد و این توطئه را کشف می کند! همچنین در صحنه مربوط به نبرد معبد آمون هم در مستندات تاریخی و هم در رمان سینوهه داریم که مقاومت معتقدین به آمون بسیار شدید بوده و سپاهیان فرعون ناچار دست به قتل عامی وسیع می زنند. اما در نسخه اقای سلحشور، تنها حرکات مضحک چند کاهن کچل است که نمایش داده میشود.
نکته طبیبانه: جالب است که در طول سریال هم همیشه سینوهه را مانند خدمتکاری ایستاده در کنار تخت فرعون تصویر میکنند، در حالیکه مقام پزشکان سلطنتی بویژه در مصر باستان بیش از این بوده و مانند سایر بزرگان برای خود جایگاهی داشته اند و اصولا من در هیچ تاریخی ندیده ام که پزشکان، مگر در مواقع نیاز، بالای سر شاهان بایستند (مگر دربار آی-سی -یو است؟!) در خود رمان سینوهه ، اولا سینوهه سالهای بسیاری از حکومت آخناتون را در مصر به سر نمی برد و ثانیا در جای جای کتاب از مقام والای طبیبان صحبت میکند.
علاوه بر آن بخشی از داستان پردازیهای مربوط به یوسف و زلیخا در سریال، تنها از افسانه ها و داستانهای قدیمی گرفته شده و بعضا ریشه تاریخی-مذهبی درستی ندارند.
5-خروج نور نبوت از حضرت یوسف:
طبق حدیثی از امام صادق(ع) هنگام دیدار حضرت یعقوب و حضرت یوسف، حضرت یوسف تحت تاثیر جاه و جلال و خدم و حشم خود، دچار غرور شده و برای استقبال پدر از اسب خود پایین نمی آید. (همین قضیه باعث خروج نور نبوت از نسل یوسف و انتقال آن به نسل لاوی می گردد) در حالیکه در سریال دقیقا عکس این قضیه روایت شد و ما شاهد چهار دست و پا رفتن و زمین خوردن پی در پی دو طرف برای دیدار هم هستیم. و حتی این حدیث امام ششم هم مورد سانسور و تحریف آقای سلحشور قرار میگیرد
توضیح: علیرغم علاقه فراوانم به تاریخ و مطالعات مختصری که داشته ام، ادعای تاریخدانی ندارم، نوشته های فوق ترکیبی است از خوانده هایم در کتابهای فرعونها هم می میرند، قصه های قرآن (تاریخ انبیا) ، رمان سینوهه و چند کتاب مذهبی و تاریخی دیگر با جستجوهایی که به منظور نوشتن این پست انجام دادم (و لینکها را در متن درج کرده ام) در صورتیکه هرگونه اشکال مستدلی بر این نوشته وارد بدانید، خوشحال خواهم شد که آن را مطرح کنید.
منبع: پزشک 78
اغــلـب افــراد در انــتــخـاب لـبـاسـی کـه مـنـاسـب جـثــه آنـها بوده و همچـنـیـن چـگـونـگی سـت کـردن آنـهـا دچـار سردرگمی می باشنـد. در زیـر بـه اصـول کـلـی انتـخاب و هماهنگ کردن لباسها با یکدیگر میپردازیم:
اصول کلی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- همواره لباسی را بپوشید که کاملا اندازه شما باشد.
2- پوشیدن لباسهای بزرگ تنها اندام شما را اغـراق آمـیـز تـر جـلوه داده و آنـها را پنهان نمیکند.
3- بیشتر سعی کنید تنها در زمانی که کمر باریکی دارید از کمر بند استفاده کنید.
4- پارچـه هـای سـنگین مانـند پـشمـی، بافـتنی و چرمی شما را سنگین وزن تر جلوه میدهند.
5- پارچه های سبک وزن مانند کتان، نخی شما را لاغر تر جلوه میدهند.
6- رنگهای تیره شما را لاغر تر و کوچک تر میکنند.
7- رنگهای روشن شما را بزرگتر و حجیم تر میکنند.
8- لباسهای بالا تنه و پایین تنه یکرنگ شما را لاغر تر جلوه میدهند.
9- لباسهای بالا تنه و پایین تنه با رنگهای متفاوت شما را بلند قد تر میکند.
10- لباسهای یقه بلند گردن را کوتاه تر میکند.
11- گردن بند کوتاه نیز گردن را کوتاه تر میکند.
12- روسـری کـه به سـمت پـایین آویزان شـده باشد، قـد شما را بلند تر جلوه میدهد.
13- خالکوبی پـیـرامـون گـردن و روی شــانـه هـا سبـب چهار شانه تر شدن شما میگردد.
14- لـبـاس بـا خطوط افقی شما را چاق تـر و بـا خـطـوط عمودی شما را لاغر تر جلوه میدهـد.
بـرای لاغر تر و بلند قد تر بنظر رسیدن نکات زیر را رعایت کنید:
1- لباسهای کاملا اندازه بپوشید لباسهای خیلی کوچـک و خیلی بزرگ تنها شما را چاق تر نشان میدهند.
2- لباسهای یکدشت یکرنگ بپوشید. تـرجیـحا یـکرنـگ از سر تا نوک پا.
3- از پـوشیـده لبـاسـهای با طرح برجسته و پارچـه هـای زمخت خود داری کنید.
4- لباسهای تیره رنگ با پارچه های نازک و نرم بپوشید.
5- شلوار را در ناحیه کمر بالا بیاورید نه پایین تر.
6- کراوات با پهنای متوسط پوشیده و حتما طول آن تا کمر برسد.
7- از پوشیدن لباسهای با نقش و نگار شلوغ خودداری ورزید.
8- لباس با طرح راه راه عمودی بپوشید.
9- از داشتن ملزومات بیش از حد خود داری کنید.
10- کفش پاشنه بلند به پا کنید.
برای کوتاه تر و چاق تر بنظر رسیدن نکات زیر را رعایت کنید:
1- لباسهای با رنگ متفاوت بپوشید.
2- رنگهای روشن و پر رنگ بپوشید.
3- کراوات پهن تر بپوشید.
4- لباسهای چند لایه به تن کنید.
5- کفش بدون پاشنه و ظریف بپوشید.
6- شلوار تمام قد بپوشید.
7- از پوشیدن لباسهای سرتاسر یکرنگ بپرهیزید.
8- لباس با طرح راه راه عمودی و کراوات باریک نپوشید.
چگونه ست کنیم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- رنگ جوراب باید همرنگ و یا تیره تر از شلوار باشد.
2- رنگ کمربند با رنگ کفش باید یکسان باشد.
3- کـت و شلـوار خــاکستـری و سرمه ای با کفش مشکی، و کـت و شـلـوار قـهـوه ای و زیتونی با کفش قهوه ای ست است.
نکات ست کردن لباس برای زنان…
زنان قد بلند
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- از کمر بند پهن استفاده کنید.
2- از دامن خیلی کوتاه و خیلی بلند پرهیز کنید.
3- بهتر اسـت پـیـراهن خـود را داخـل شـلـوار و دامـن تــو بگزارید تا خط عمودی کمرتان نمایانتر گردد.
4- لباس نقش دار و طرح خطوط افقی بپوشید.
5- دامن بلند و یا دمپا گشاد بپوشید.
6- لباسهای سر تا پا یکرنگ نپوشید.
7- از گردنبند و گوشواره کوچک استفاده نکنید.
8- کیف دستی کوچک حمل نکنید.
9- شلوار راسته بپوشید.
10- تاپ نپوشید.
11- کـفش پاشنه بلند نپوشید و از کفـش انـدکـی لـژ دار استفاده کنید.
زنان قد کوتاه و ریز نقش
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- لباس با طرح راه راه افقی نپوشید.
2- از لباس هـای رنگارنـگ، ملزومات بــزرگ و شلوار دمـپا گشاد و یا پاچه های تا شده استفاده کنید.
3- دامن کوتاه با نقش و نگار بزرگ نپوشید.
4- لبـاس هـای یـکرنـگ و شـلوار راســته و لباس تــنـگ و ملزومات کوچک استفاده کنید.
5- خطوط عمودی و لباسهای یقه هفت بدن را کشیده تر میکنند.
6- کفش کمی نوک تیز بپوشید.
7- کفش پاشنه بلند بپوشید.
8- از کمر بند باریک استفاده کنید.
زنان چاق
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- لباسهای یکدست یکرنگ بپوشید.
2- از کت و ژاکت بلند با دکمه های باز استفاده کنید.
3- از روسری شالی استفاده کنید.
4- گردنبند دراز شما را لاغر تر میکند.
5- کفش پاشنه بلند بپوشید.
6- لـبـاس یقه هفت و قلبی شکل، گـردن را کشـیـده تـر میکند.
7- ژاکت بلند بدون اپل بپوشید.
8- لباسهای تیره رنگ بپوشید.
نکات ست کردن لباس برای مردان…
مردان قد بلند
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- لباسهای یکدست یکرنگ نپوشید.
2- لباسها و شلوارهای زیپدار نپوشید.
3- کـت و شـلوار بـا خـطـوط راه راه بـا خـطـوط عـمــودی و کراوات باریک و ژاکت که طولش تا روی کمر است نپوشید.
مردان قد کوتاه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- کفش بوت و ساق بلند نپوشید آنها شما را قد بلندتر نمیکنند.
2- شلوار پاچه کوتاه و یا پاچه تا شده نپوشید.
3- لباس آستین دار به تن کنید.
4- از نقش و نگار عمودی راه راه عمودی و شلوار راسته و کراوات باریک استفاده کنید.
مردان لاغر
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- کراوات باریک و پیراهن و یا تیشرت یقه هفت نپوشید.
2- لباسهای براق و با خطوط عمودی و چسبان نپوشید.
3- کت و شلوار اپل دار بپوشید.
4- شلوار بگی بپوشید.
5- پلوور حجیم و یقه اسکی بپوشید.
مردان چاق
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- ژاکت اپل دار نپوشید.
2- کراوات زرق و برق دار نزنید.
3- دکمه پیراهن را تا انتها و بالا نبندید.
4- ساعت باریک به دست نکنید.
5- پلوور حجیم و یقه اسکی نپوشید.
6- بلوز و پیراهن یقه هفت نپوشید.
7- شلوار تنگ نپوشید.
8- لباس با خطوط عمودی و کراوات یکرنگ استفاده کنید.
9- از لباسهای تیره رنگ استفاده کنید.
مردان شکم بزرگ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- جلیقه و یا هر چیزی که روی شکم بیافتد و به آن فشار بیاورد را نپوشید.
2- شلوار را روی شکم خود نیاورید.
3- لباسهای براق و یا روشن نپوشید.
4- لباسهای گشاد و تیره رنگ بپوشید.
5- کراوات پهن بزنید که تا خط کمر بلند باشد.
6- ژاکت و شلوار یکرنگ بپوشید.
شاید چندین بار موضوع ۸۰/۲۰ را شنیده باشید، به نظر من ارزش دهها بار شنیدن و مطالعه را دارد، در متن زیر خلاصه ای از بحث ۸۰/۲۰ آورده شده است، امیدوارم کمال استفاده را ببرید.
در سال ۱۹۰۶ یک اقتصاددان ایتالیایی به نام ویلفر دو پارتو در حین تحقیق راجع به توزیع ثروت در ایتالیا متوجه شد که ۸۰% ثروت کشورش در دست ۲۰% افراد است، او ۲۰% بانفوذ و ثروتمند را، اقلیت مهم و بقیه ۸۰% جمعیت جامعه را اکثریت کم اهمیت نامید، بسیاری از محققان این پدیده را در امور تخصصی خود مورد بررسی قرار دادند و به نتایج مشابه جالبی رسیدند.
پیشتاز مدیریت کیفیت، دکتر ژوزف جورانکه در سال ۱۹۴۰ در آمریکا می زیست، یک اصل جهان شمول را شناسایی کرد و آن را به پارتو نسبت داد، او این اصل را اصل پارتو یا قانون ۸۰/۲۰ نامید.
قانون مذکور یکی از مفیدترین مفاهیم موجود در زمینه مدیریت و زندگی است، به مثال های زیر توجه کنید:
۸۰% سود شما مربوط به ۲۰% از محصولات یا خدمات شماست.
۸۰% بیماران دچار ۲۰% بیماری ها می شوند.
۸۰% انبار شما از ۲۰% لوازم شما پر است.
۸۰% تصادفات مربوط به ۲۰% جرایم رانندگی است.
۸۰% شاخص سهام نربوط به ۲۰% شرکت هاست.
۸۰% مشکلات پرسنلی سازمان شما مربوط به ۲۰% کارکنان است.
جمله طلائی:
۸۰% موفقیت شما مربوط به ۲۰% از فعالیت شماست.
ما اغلب افرادی را می بینیم که در تمام مدت کار می کنند، اما ظاهرا” کار زیادی انجام نمی دهند، اما انجام یک یا دو کار اصلی را به بعد موکول می کنند.
قاعده کلی ۸۰/۲۰ می تواند به عنوان یک یادآوری روزانه در خدمت شما باشد و به ما یادآور شود که ۸۰% زمان و انرژی خود را بر ۲۰% آنچه واقعا” مهم است متمرکز کنیم.
بدین منظور قبل از شروع هر کاری از خود بپرسیم: “آیا این کار در زمره ۲۰% مهم است یا ۸۰% کم اهمیت؟“
راز مثلث برمودا
در اقیانوس اطلس، منطقه شگفت انگیزی وجود دارد که تاکنون، تعداد زیادی از هواپیماها و کشتی ها، بی آنکه نشانه ای از خود برجای گذارند، به طرز اسرارآمیزی در آنجا ناپدید شده اند. به نظر میرسد که این منطقه طی زمانهای متمادی گذشته نیز در افسانهها به منزله مکانی ترسناک وجود داشته و حتی خیلی قبل از تاریخ کشف آن و بعد از آن تاریخ تا صدها سال با عناوین «دریایی از مقبرهها» ، «مثلث شیطان» ، «مثلث مرگ» ، «دریای بدبختی» ، «گورستان آتلانتیک» نامیده میشده است.
شومی و بدشگونی مثلث برمودا حتی در عصر فضا نیز باعث تعجب انسانهایی چون کریستف کلمب و فضانوردان آپولو 13 که یکی کاشف در زمین و دیگری در فضاست، شده است.
اینکه چرا وقایع عجیب این منطقه گزارش نمیشود، شاید به دلیل ایجاد رعب و وحشت عمومی باشد، شاید هم چون دلیل اصلی وقایع معلوم نیست، اتفاقات مربوطه بازتاب نمییابد. البته در اغلب گزارشات ارائه شده هم سانسورهایی وجود دارد که اصل وقایع را سرپوشیده نگه میدارد.