نیازهای احساسی زنها و مردها تفاوتهای اساسی با یکدیگر دارد.همانطوری که قبلاً گفته شد در چالشهای روحی زنها به اشتراک و مردها به انزوا نیاز دارند که در نتیجه این اختلاف نیازهای احساسی زن و مرد بدجوری برای هم شاخ و شونه میکشند….جالبه که میدونیم هر 2 طرف با نهایت صداقت به پیش می آیند تا خود را برای دیگری 6 تیکه کنند ولی نتیجه کاملاً عکس شده .خودشون هم کف میکنند که د بیا...یعنی چی؟؟؟!!!مثلاً زن فکر میکند با سؤالات پی درپی و ابراز دلواپسی به نظر همسرش یک زن مهربان جلوه میکند در حالیکه مرد یواشکی فکر میکند که تحت سلطه قرار گرفته !!!پس اعلام میکند که:..خانم میزاری یه 2 دقیقه نفس راحت بکشیم یا نه؟…زن هم گیج و منگ میشود و اصل قضیه را زیر سؤال میبرن…یعنی علاقه…زن شوهرش رو با خودش میسنجه و میگه: اگه منو دوست داشت میفهمید که چقدر به فکرشم…واقعت اینه که این رفتاریست که زنها دوست دارند با آنها بشود وولی مرد اگر در شرایط نامناسب مثل خستگی باشد این رفتار حکم دریل را برایش دارد!!!
مردها هم بدتر از زنها…وقتی میبینند که زن ناراحت است وی را با حالات خود میسنجند و بهترین دارو را برایش تجویز میکنند…تنهایی!!!…او خیلی رومانتیک زنش را به حال خود رها میکند تا برای خودش بال بال بزند و با خودش کنار بیاید.بعضی از مردها هم در این مواقع میشن آخر درک کردن و به همسرشون میگن:…نگران نباش..چیز مهمی نیست!!!
در این لحظات زنها اگر قدرت داشتند شوهرانشان را خفه می کردند!!!…آخه آدم حسابی…این چه وضعه ادراکه؟.چرا نمی خواین این تفاوتها رو درک کنید؟؟….بابا، به پیر ، به پیغمبر ، نیازهای احساسی و ادراکی شما با هم فرق داره….تو رو خدا اونها رو یاد بگیرین و درست عکس العمل نشون بدین…
آقایون بدونن…
1- باید به همسرتون نشون بدید که بهش توجه ویژه دارین تا او حس کنه که دوستش دارید.
2- باید با حوصله به حرفاش گوش بدید تا احساس کنه که درکش میکنین.
3- باید یه حقوقش احترام بذارین تا بدونه به شخصیتش علاقمندید.
4- باید باهاش صمیمی باشین تا احساس خوشنودی کنه.
5- باید بهش اجازه بروز و ارائه بدید تا احساس اعتبار کنه.
خانومها توجه داشته باشین….
1- باید رفتار شما با شوهرتون توام با پذیرش باشه تا حس کنه که بهش اعتماد دارین.
2- نباید سعی در تغییر اون داشته باشین تا احساس اطمینان کنه و خودش تغییر بوجود بیاره.
3- باید ازش قدردانی کنین تا انگیزه پیدا کنه.
4- باید نشون بدین که به تواناییهاش اعتقاد دارین.
5- بهش نشون بدید که بهترین انتخاب شما اون بوده
زدواج ، یکی از موضوعهای اساسی زندگی هر فرد است و در این میان، افرادی که با تدبیری مناسب به این سنت الهی عمل میکنند ، شاهد پیامدهای بسیار مثبتی در زندگی خواهند بود و آرامشی عمیق در زندگیشان جاری میگردد. اما متأسفانه باید بگوییم که براساس آمار و ارقام رسمی کشورمان در سال1386 ، حدود صدهزار مورد طلاق در جامعهی ما اتفاق افتاده که هر شنوندهای را بیدرنگ به تأمل در اینخصوص ، وامیدارد. آیا این افراد، قبل از ازدواج فکر میکردند روزی با دنیایی از اندوه ، میبایست از هم جدا شوند؟
با بررسی بسیار ساده و گذرا در زندگی بسیاری از زوجهای جوان که بهظاهر روزی عاشق یکدیگر بودند و اینک از هم نفرت دارند ، درمییابیم که آنان مفهوم عشق را اشتباه در ذهن و کالبد وجودشان ، تعبیر کرده و براساس این اشتباه ، تصویر رنگی و زیبایی از طرف مقابل در ذهنشان ترسیم و زندگی مشترک خود را بدون هیچ پشتوانهی منطقی و عقلی آغاز نمودهاند.در این مقاله سعی میشود برخی از مشکلهای عشقهای زودگذر و سطحی بیان شود تا دستکم افرادی که گرفتار چنین عشقهایی شدهاند ، با بررسی این نکتهها ، نگاه عمیقتر و عاقلانهتری به موضوع ازدواج داشته باشند:
چهرههای تکراری:
یکی از جذابیتهایی که در عشقهای زودگذر وجود دارد ، چهره و ظاهر فرد مقابل است. آنان شیفتهی زیبایی ظاهرهم میشوند و با گفتن کلمههای عاطفی و عاشقانه ، تظاهر به علاقهمندی به خصلتهای ارزشی یکدیگر میکنند اما بعد از گذشت مدتی از ازدواج ، با فروکش کردن هیجانهای کاذب از درون ، به سراغ ارزشهای فرد مقابل میروند چراکه در این زمان ، چهرهی او دیگر عادی و شاید هم تکراری شده است و اکنون ویژگیهای درونی و معنوی همسر برایشان مهم و جدی گشته و در صورتیکه با نظام ارزشیِ مورد قبول آنان سازگار نباشد ، شروع به بهانهگیری و پرخاشگری میکنند و زندگی را تبدیل به جهنمی سوزان و پراضطراب مینمایند.
سوءظنهای مکرر:
از آسیبهای بسیار جدی عشقهای زودگذری که منجر به ازدواج میشود ، سوءظنهای مکرر در زندگی زناشویی میباشد. افرادی که بهراحتی با یک لبخند و یا با یک گفتوگوی ساده در یک میهمانی و بدون هیچ پشتوانهی منطقی ، دل به هم میسپارند ، پس از زمانی اندک بعد از ازدواج ، دچار تردید میشوند که چنین فردیکه به این راحتی با من بنای دوستی و محبت را گذاشت ، ممکن است با فرد دیگری هم چنین بوده باشد و یا در آیندهای نزدیک ، چنین رابطهای را با دیگری داشته باشد. بنابراین ، مدام دچار تردید و بدبینی نسبت به همسر شده و همیشه به دیدهی یک متهم به او مینگرد و همین سوءظنهای مکرر ، زندگی را آشفته و دچار بحران میکند. هر چهقدر یک خانم در ارتباطها و محاوراتش با مردان غریبه ، راحتتر باشد ، به همان میزان ، ارزش و قیمتش نزد آنان پایینتر میآید و فقط زیباییهای ظاهری آن زن برای آنان جلب توجه میکند و جوهر وجودی و ارزشی آن زن ، مورد بیمهری قرارمیگیرد.
عدم پشتوانهی خانواده:
یکی از معضلهای بیشتر زوجهایی که با عشقهای خیابانی ، زندگی مشترک خود را آغاز میکنند ، عدم حمایت خانوادههایشان میباشد. پدر و مادر که سالها فرزندان را در چتر حمایتی خود قراردادهاند و آرزوی یک زندگی خوب را برای فرزندانشان داشتهاند ، ناگهان با انتخابی از طرف فرزندشان مواجه میشوند که شاید به هیچوجه تناسبی با خانوادهی آنان نداشته باشد. بنابراین ، تنها با اصرار و پافشاری فرزندشان ، تن به رضایت به این ازدواج میدهند و گاهی هم هیچوقت چنین ازدواجی را حتی بهظاهر ، تأیید نمیکنند.
کاهش احساسهای عاشقانه:
زوجهایی که با عشقی کاذب و بدون منطق ، زندگی مشترک خود را آغاز میکنند ، به دلیل طغیان بیاساس احساسهایشان در ابراز علاقه در ابتدای آشنایی ، پس از ازدواج ، بهطور طبیعی این معاشقه و فوران احساسها، رو به تنزل میرود و این در حالیست که انتظارها و توقعهای گذشته همچنان باقیست و در این شرایط ، طرفین احساسهای خود را با قبل از ازدواج مقایسه کرده و دچار تناقض میشوند و چنین برداشت میکنند که طرف مقابل ، تمام آنچه را که در گذشته بیان داشته ، دروغ گفته است. در زندگی منطقی، این نکته قابل توجه است که زوجین هر روز نسبت به یکدیگر عاشقتر میشوند و حرارت احساسها و عواطفشان نسبت به هم بیشتر و عاشقانهتر میشود ، در صورتیکه در زندگی غیرمنطقی ، زندگی روزبهروز غیرقابل تحملتر میشود و زن و شوهر از یکدیگر دورتر میشوند.
بهراحتی دل داده و به راحتی دل از دست میدهند:
ازدواجهای بیمنطقی که بر پایهی تدبیر بنا نشده و زوجین بهراحتی به یکدیگر دل میسپارند و مسیر مشترک یک زندگی را آغاز میکنند ، بعد از گذشت مدتی ، دچار بحرانهای شدید عاطفی ، روحی و خانوادگی میشوند. آنان تازه به سراغ ارزشها میروند و متوجه میشوند اصول مهمی در زندگی هست که میبایست در طرف مقابل وجود داشته باشد و اکنون همسرشان فاقد آنهاست. اینگونه افراد بهطور معمول بدون هیچ منطقی ، ساز جدایی را سر میدهند و بهراحتی دم از طلاق میزنند. آنان که در فاصلهای نه چندان دور، بهراحتی دل به محبوبشان دادند ، اینک نیز به همان راحتی از او میگذرند و عشق خویش را در جایی دیگر جستوجو و بهسادگی ، یک زندگی مشترک را نابود میکنا
تمام موجودات زنده تولید مثل می کنند. در انسان تولید مثل به وسیله دو نوع سلول انجام می پذیرد. اسپرم ها که به وسیله بیضه های مرد ساخته می شوند و تخمک ها که به وسیله تخمدان های زن تولید می شوند. هر یک از این سلول ها نیمی از مجموعه DNA (ماده ژنتیک) را در خود دارند. آنها از طریق مقاربت جنسی، کنار هم قرار می گیرند؛ اگر یک اسپرم وارد یک تخمک شود و آن را بارور کند، DNA مرد و زن ترکیب شده، سلول های جدیدی حاصل می شوند. بارداری زمانی رخ می دهد که این سلول ها خود را در رحم جای می دهند. در طول بارداری که حدود40 هفته (9ماه) طول می کشد، این سلول ها تکامل یافته، نوزاد را به وجود می آورند.
آغاز بارداری
سلولی که از اتصال تخمک و اسپرم حاصل می شود، تخم نام دارد. در عرض2 روز پس از بارداری، تخم سفر خود را از طریق لوله حمل تخمک به سمت رحم آغاز می کنند که این امر با فعالیت عضلات جدار لوله میسر می شود. در همین زمان، تخم خود را مکرراً تقسیم می کند تا مجموعه ای از سلول ها به نام مورولا حاصل شود. پس از5 تا7 روز این مجموعه سلول به رحم می رسد. این مجموعه خود را به صورت امنی در آندومتر (سطح داخلی رحم) جای می دهد و به رشد خود ادامه می دهد. از این لحظه به بعد از بارداری به خوبی تثبیت می شود. یک بخش از مجموعه سلولـی به داخل آندومتر رشد می کند و تبدیل به جــفت می شود کـه نوزاد در حال تکامل را تغذیه می کند. بقیه سلول ها که نوزاد به وسیله آنها رشد خواهد کرد، تبدیل به جنین می شوند
از تخمک تا جنین
با تقسیم سلول های در حال عبور از لوله حمل تخمک، تعداد آنها هر 12 ساعت دو برابر می شود. وقتی مجموعه سلولی به رحم می رسد، شامل صدها سلول است. وقتی سلول ها در سطح داخلی رحم جای می گیرند، تکامل خود را برای تشکیل یک جنین آغاز می کنند
چگونگی تغذیه جنین
جنین برای برآوردن نیازهای خود به اکسیژن، مواد غذایی و پادتن های ضد عفونت و همچنین برای دفع مواد زاید خود به مادرش وابسته است. این مواد در داخل جفت که عضوی متصل به سطح داخلی رحم است و از طریق طناب نافـی به نـوزاد مرتبـط مـی شود، بین خـون مادر و خـون جنیـن مبادله مـی شوند. در جفت، خون مادر و جنین نزدیک هم قرار می گیرند ولی واقعاً مخلوط نمی شوند .
عروق خونی در جفت
عروق خونی طناب نافی در جایی که به جفت می رسند، ساختارهایی به نام پرز را تشکیل می دهند و پرزها به سمت نواحی حاوی خون مادر پیشروری می کنند. کوریون که غشایی است که مواد غذایی و سـایر مـواد از طـریق آن عبــور مـی کنند، آنها را محصور می کند
تکامل جنین
جنین در کیسـه ای در داخـل رحم تـکامـل می یابد. مایع آمنیوتیک مثل یک ضربه گیر برای این کیسه عمل می کند و تغذیه آن نیز به وسیله خون بندناف انجام می گیرد. محصول بارداری در8 هفته اول، رویان نام دارد. در این مدت، اندام ها، سر و ظاهر صورت شکل می گیرد؛ بیشتر اعضا تشکیل می شوند و قلب شروع به ضربان می کند. رویـان بعـد از8 هـفـتـه، جنیـن نامیـده مـی شود. تکامل ساختارهای بدن در سراسر بارداری ادامه می یابد
تغییرات بدن مادر در دوران بارداری
بارداری به سه مرحله (ثلث) تقسیم می شود که هر یک حدود 3 ماه طول می کشد. در طی بارداری بدن مادر متحمل تغییرات عمده ای می شود. بارزترین این تغییرات عبارتند از برآمدگی شکم همراه با رشد جنین و بزرگ شدن سینه ها همزمان با آماده شدن آنها برای تولید شیر. به علاوه در هر سه ماهه تغییراتی اختصاصی رخ می دهد. در سه ماهه اول، تغییرات قابل مشاهده اندکی وجود دارد. البته ضربان قلب مادر، حدود 8 ضربه دردقیقه افزایش می یابد تا گردش خون جنین را زیاد کند. تغییر در غلظت هورمون ها ممکن است باعث ایجاد علایمی چون تهوع شود. در سه ماهه دوم ممکن است در اثر وزن جنین، احساس کمردرد مادر شروع شود. اشتهای مادر ممکن است افزایش یابد. تا هفتهههای 81 تا02 حرکات قابل احساس جنین شروع می شود و در شکم مادر احساس لرزش ایجاد می شود. در سه ماهه سوم، همزمان با جهش رشدی جنین، مادر به سرعت وزن می گیرد. سرانجام رحم چنان بزرگ می شود که سر آن تقریباً به قفسه سینه مادر می رسد. در هفته های آخر، جنین تغییر وضعیت می دهد به طوری که سر آن به سمت پایین قرار می گیرد و برای تولد آماده می شود
مادر در هفته 12
سینه های مادر، سفت و آرئول تیره می گردد رحم که در حال بزرگ شدن است، ممکن است مثانه مادر را تحت فشار قرار دهد.
مادر در هفته 24
با رشد جنین و رحم، شکم مادر شروع به برآمدن می کند. لوبول های تولیدکننده شیر بزرگ می شوند
مادر در هفته 36
تحت فشار قرار گرفتن ریه ها، معده، روده ها و مثانه ممکن است علایمی چون تنگی نفس خفیف، سوزش سر دل و تکرر ادرار ایجاد کند
آیـا تصمیم به ازدواج دارید؟ و یا آنکه در حـال حـاضـر متاهل مـی باشـیـد؟ شـمـا قادر به بـنیان نـهادن یک ازدواج موفق و پایدار خواهید بود. من بر اساس تجربیات پیشـیـن خـود می دانـم کـه پـایدار نگاه داشتن یک ازدواج موفق مستلزم تـلاش و کـوشـش مسـتمـر است. باید متوجه باشـیـد کـه مفهوم ازدواج چیزی فراتـر از یـک پـیـمان قـانـونی و مشروع میباشد که به واسطه آن به زن و مرد اجازه میدهد بعنوان زن وشوهر در کنار یکدیگر زندگی کنند.
اهمیت مشاوره پیش از ازدواج
مـشاوره پیش از ازدواج را شدیدا به شما توصیه میکـنـم. شــانس ایجاد یک ازدواج موفق هنگامی که زن وشوهر قادر باشند با یکدیگر در رابطه با مـسائـل ذیـل گـفـتـگو کـرده و بـه یـک تـفـاهـم رضایت بخش و دو سویه در عرصه زندگی مشترک دست یابند، افزایش می یابد:
1- عقاید و رسوم مذهبی و معنوی.
2- اهداف و آرزوهای فردی.
3- مادیات ( اهمیت آن، نحوه خرید و تدابیر سرمایه گزاری)
4- بهداشت فردی و انتظارات و نگرشها نسبت به تناسب اندام.
5- مدیریت خانواده ( وظایف ومسئولیت ها )
6- پرورش و تربیت فرزندان و تعداد آنها.
7- ورزش ها، سرگرمی ها، فعالیت های تفریحی و نحوه گذراندن تعطیلات.
8- دید و بازدید از خوشاوندان خود و همسرتان.
9- تعهدات اجتماعی.
اینکه از پیشینه خانواده هـمسـرتـان آگـاهـی یـابـیـد بـسیـار ضـروری مـی بـاشـد. چـون شـخـصـیـت کنونی شما تا حد زیادی برگرفته شده و حاصل همان تجاربی است کـه در شرایط و محیط یک خانواده خاص کسب کرده اید. خـانـواده پـیـونـد دهنده فرد بـا گـذشته مـی باشد. مـا شـدیـدا مـتـاثر نگرشها، رفتار و کنشهای خانواده ای هسـتـیـم کـه در آن پرورش یافته ایم. بله درست است شما تنها با یک فرد نیست که وصلت میـکنید بلکه با طرز تربیت خانوادگی وی نیز تا آخر عمرتان سر و کار خواهید داشت.
مفهوم تعهد در ازدواج
ازدواج خوب و مـوفـقـیـت آمـیـز وجـود دارد امـا ازدواج بـی عیب و نقص و تمام عیار میسر نمیباشد. هر ازدواج موفق و پایدار شامل متعهد گشتن بی قید و شـرط نـسـبـت بـه یک فرد نا کامل است. این انتظار که همسرتان کامـل و فـاقـد هـر گـونه عیبی باشد واهی و نا معقولانه می باشد. امروزه که جدایی ها و طلاق های شـتابـزده در کوچکترین نشانه اختلاف و مشکلات زندگی اتفاق می افتند مهم است که از خودتان سوال کنید که تعهد شما نسبت به ازدواج چیست؟ تـعـهد بـه ازدواج بـه مـفهـوم آن اسـت که زن و شوهر به یکدیگر چنین گفته باشند: " مـا نسبت به زنـدگی مـشـتـرکـمان بـی اعتنا و بی اهمیت نیستیم. ما ازدواجمان را بر پایه عشق، احترام، شرافت و عـلاقـه دو سـویه و خالصانه با یکدیگر آغاز کرده ایم. ما اعتقاد داشتیم و داریم که به یکدیگر وفادار بمانیم، صـادق بـوده و دروغ نـگویـیـم و بـه یکدیگر اعتماد داشته باشیم. چـه در حـضـور یـکدیـگر چـه در غیاب یکدیگر ". رعایت نکات زیر سبب تحکیم تعهد به زندگی مشترک میگردد:
سازگاری معنوی
سازگاری شخصیتی
خود شناسی آگاهانه
توانایی در ارتباط برقرار کردن با یکدیگر (بیاموزیم که چگونه بحـرفهای همسرمان گوش دهیم و پرسشهای وی را واضح، مشخص، بـدون پـیش داوری و بدون کینه ورزی و انتقام جویی پاسخ گوییم.)
علاقه دو سویه بیکدیگر
خصایص اثر بخش
1- افرادی که در ازدواجشـان یـک نـظام ارزشـی مـقـتـدر را بکار می بندند، بسیار زیاد در مـحقق گشتن یک ازدواج و ارتباط موفق و صحیح به آنها کمک خواهد کرد. نـظـام ارزشی که دربـرگیـرنـده صـفـات و خـصـوصـیات: صـداقت، راستی، همـبستگی، اعتماد، احترام، عشق، گذشت، تفاهم و وفاداری به یکدیگر مـی باشد. ازدواجی که در آن زن و شـوهـر دارای انـتـظارات متـضاد و خـواسـته هـای غیر قابل انعطاف می باشند، شـانـسـی برای موفقیت وجود نخواهد داشت.
2- مشـاجـرات و اخـتـلافـات را بـه شیوه سازنده و ثمر بخش حل و فصل کنید. که شامل تمرکز بـر دغدغه های هر دو فرد و یافتن گزینه ها و راههایی می باشـد کـه هـر دو طـرف منتفع گشته و به خواسته هایش دست یابد. تـقـریـبـا در هـر اخـتـلاف یـک نفر احساس می کند که مورد بی مهری، بی احترامی و بی توجهی قرار گرفته است. در ازدواج نباید ایـن چـنـین باشد که همواره یک فرد برنده و فرد دیگر بازنده گردد. چـون آن دیـگر مـذاکـره نبوده بلکه تحکم و سلطه گری می باشد.
3- فراتر از هر چیز آنکه ایمان داشته باشید. ازدواج میتواند تجربه ای سودمند برای شما باشد. با کمی همت و تلاش ازدواج شما موفقیت آمیز خواهد بود.
برنامه هفتگی خانم های ایرانی - همش آشپزی آخه؟
شنبه: مرد:عزیزم امروز ناهار چی داریم؟ زن:ببین امروز قراره من و نازی با هم بریم ''فال قهوه روسی یخ زده'' بگیریم.میگن خیلی جالبه, همه چی رو درست میگه به خواهر شوهر نازی گفته ''شوهرت واست یه انگشتر میخره'' خیلی جالبه نه؟ سر راه یه چیزی از بیرون بگیر بیار! یکشنبه: مرد:عزیزم امروز ناهار چی داریم؟ زن:ببین امروز قراره من و نازی بریم ''کلاسهای روش خود اتکایی بر اعتماد به نفس ''ثبت نام کنیم هم خیلی جالبه هم اثرات خیلی خوبی در زندگی زناشویی داره, تا برگردم دیر شده,سر راه یه چیزی بگیر بیار! دوشنبه: مرد:عزیزم امروز ناهار چی داریم؟ زن:ببین امروز قراره من و نازی بریم شوی ''ظروف عتیقه''.میگن خیلی جالبه.ممکنه طول بکشه.سر راه از بیرون یه چیزی بگیر و بیار! سه شنبه: مرد:عزیزم امروز ناهار چی داریم؟ زن:ببین امروز من و نازی قراره با هم بریم برای لباس مامانم که میخواد برای عروسی خواهر نازی بدوزه دگمه بخریم.تو که میدونی فامیل مامانم اینا چقدر روی دگمه حساسند!ممکنه طول بکشه.سر راه یه چیزی از بیرون بگیر بیار! چهارشنبه: مرد:عزیزم امروز ناهار چی داریم؟ زن:ببین امروز قراره من و نازی با هم بریم برای کلاس ''بدنسازی'' و ''آموزش ترومپت'' ثبت نام کنیم.همسایه نازی رفته میگه خیلی جالبه.ترومپت هم که میگن خیلی کلاس داره مگه نه؟ ممکنه طول بکشه چون جلسه اوله.سر راه یه چیزی بگیر بیار! پنج شنبه: مرد:عزیزم امروز ناهار چی داریم؟ زن:ببین امروز قراره من و نازی بریم خونه همسایه خاله نازی که تازه از کانادا اومده.میخوایم شرایط اقامت رو ازش بپرسیم.من واقعاً از این زندگی ''خسته '' شدم!چیه همش مثل کلفتها کنج خونه! به هر حال چون ممکنه طول بکشه یه چیزی از بیرون بگیر بیار! جمعه: مرد:عزیزم امروز چی ناهار داریم؟ زن:ببینم تو واقعاً ''خجالت'' نمیکشی؟یعنی من یه روز تعطیل هم حق استراحت ندارم؟واقعاً نمیدونم به شما مردای ایرونی چی باید گفت!نه واقعاً این خیلی توقع بزرگیه که انتظار داشته باشم فقط هفته ای یه بارشوهرم من رو برای ناهار بیرون ببره؟!؟!؟ |
باز هم گلی به جمال قدیمی ها
در کنار سیل اخبار نه چندان خوشایند از تورم و گرانی گرفته تا افزایش سن ازدواج و جرم و جنایت ... هر ازچند گاهی اخباری هم به گوش می رسد که باز هم غنیمت است و باعث می شود که امیدواری در انسان برانگیخته شود .اینکه دو تا انسان بی توجه به تابوها و حرف و حدیث ها به نوای دل خود پاسخ مثبت بدهند و بدون اینکه به این عبارت کهنه«آفتاب لب بوم»توجه کنند ،طلوع دوباره وصل و یک زندگی مشترک را به نظاره بنشینند.
آقا قربان ۷۳ساله از روستایی در نزدیکی قزوین است که سالها پیش همسر خود را از دست داده و اکنون صاحب 10 فرزند و 40 نوه و نتیجه است.آقا قربان چند وقت پیش برای عیادت از یکی از اقوام خود در خانه سالمندان به خانه سالمندان امیر المومنین قزوین می رود که چشمش به صفیه خانم ۶۷ ساله ای می خورد که تنها یک دختر داشته و بعد از فوت همسرش سالها به تنهایی زندگی می کرده است و اکنون هم در خانه سالمندان است. آقا قربان چند هفته پیش به خواستگاری صفیه خانم می رود و پس از مهر ۱۴ سکه ای صفیه خانم هفته گذشته در همان خانه سالمندان مراسم عقد جالبی را با حضور برخی مسوولان شهر قزوین و دست اندرکاران خانه سالمندان و البته مطبوعاتی های شهر برگزار می کند.انشا الله که این زوج دنیات دیده خوشبخت باشند و از این دست خبرها خاصه به هم رسیدن جوان های نجیب و مهربان کشورمان هم بیش از گذشته به گوش برسد.