دروغ مفهومی است انتزاعی و انسانها تنها به دو دلیل دروغ می گویند: یا برای رسیدن به لذت بیشتر، یا اجتناب از افزایش درد و رنج. عده ی بسیار زیادی از افراد بی هیچ دلیل خاصی و تنها به خاطر تمایلات فردی، روزانه دروغ های بیشماری را بر سر زبانهایشان جاری می سازند. در مورد سوابق شغلی دروغ می گویند، وقتی خانم سوال می کند که لباس جدیدش زیباست (با پوزش از خانم ها) حتی بدون اینکه نیم نگاهی بیندازند، حرف او را تائید می می نمایند و ... در این میان برخی از افراد نیز هستند که تصور می کنند اگر دروغ نگویند نمی توانند به چیزی که می خواهند برسند. یک چنین دروغ هایی می تواند مضر باشد. با این مقدمه اکنون می پردازیم به چگونگی شناسایی دروغگو و به شما یاد می دهیم که چگونه می توانید یک چنین مسئله ای را به راحتی و تنها با نگاه کردن به چشم های طرف مقابل تشخیص دهید.
چشم آیینه ی تفکراتی است که در ذهن جریان دارد. بازتاب کلیه ی فرایندهای ذهنی را می توان بطور مستقیم در چشم مشاهده نمود. تحقیقاتی که در حوزه اعصاب و زبان شناسی انجام گردیده حاکی از این امر است که چشم نسبت به تفکرات مختلف ذهنی از خود واکنش های متفاوت نشان می دهد. به عنوان مثال اگر از شخصی بخواهید تا "یک گاو زرد" را در ذهن خود مجسم کند، می بینید که چشم های خود را ابتدا به سمت بالا و سپس به طرف چپ متمایل می کند. این فرایند نشان دهنده ایجاد تصویر خیالی در ذهن فرد است. البته باید دقت داشته باشید سرنخ هایی که از حالات چشم بدست می آورید تنها نشان می دهند که مغز در پاسخ به سوال شما چه واکنشی نشان می دهد، نه اینکه چه رشته افکاری به صورت حقیقی در ذهن جریان دارد. حال با تشریح مثالی که پیشتر به آن اشاره کردیم موضوع را بسط می دهیم. زمانیکه از فرد می خواهید تا یک گاو زرد را مجسم کند، این امکان وجود دارد که او یاد زمانی بیفتد که تصویر یک گاو زرد را نقاشی کرده بوده که سبب می شود جهت مخالف (سمت بالا و راست) را نگاه کند.
این اطلاعات چه کمکی در زمینه شناسایی افراد دروغگو می کند؟
خوب فرض کنید که شوهر شما دیر به خانه آمده و از قبل به شما گفته که قصد دارد تا با دوستانش برای نوشیدن یک آب میوه بیرون برود. زمانیکه به خانه بر می گردد از او سوال می کنید: "خوش گذشت ؟" زمانیکه او پاسخ می دهد: "بله، خیلی خوب بود" شما متوجه می شوید که به سمت چپ نگاه می کند. یک چنین مسئله ای نشان می دهد که این پاسخ ساختگی است چراکه جهت چشم هایش نشان از تصویر سازی خیالی در ذهنش دارد. از سوی دیگر نگاه کردن به سمت راست نشانگر یادآوری خاطرات است و نشان می دهد که او زمانی را با دوستانش سپری کرده و آلان در حال یادآوری آنهاست پس راست می گوید. دلیل وجود ندارد که در مورد این مطلب که به او خوش گذشته یا نه به شما دروغ بگوید، بنابراین شما به راحتی از روی این قضیه می توانید تشخیص دهید که آیا با دوستانش برای صرف نوشیدنی بیرون رفته بوده یا خیر.به سمت بالا و چپ
نشانگر: ساختن بصری تصویر
اگر از کسی بخواهید تا "یک بوفالوی بنفش" را مجسم کند، در حین فکر کردن به بوفالو چشم هایش به سمت بالا و چپ گرایش پیدا می کند و از نظر دیداری آنرا در ذهن خود به تصویر می کشد.
به سمت بالا و راست
نشانگر: یادآوری بصری تصویر
اگر از کسی بپرسید: "اولین خانه ای که در آن زندگی میکردید چه رنگی بود؟" در حالی که درگیر فکر کردن هستند، چشم هایشان ابتدا به سمت بالا و سپس راست متمایل می گردد و در طی این پروسه به یاد می آورند که زمان بچگی خانه ی آنها چه رنگی بوده.
سمت چپ
نشانگر: ساخت آواهای شنیداری
اگر از کسی بخواهید تا "بلندترین صدایی که ممکن است وجود داشته باشد" را در ذهن خود مجسم کند، زمانیکه ذهن آنها در حال ایجاد این صداست، چشم ها به سمت بالا متمایل می شوند.
سمت راست
نشانگر: به یاد آوردن آواهای شنیداری
اگر از کسی سوال کنید: "صدای مادربزرگت را به یاد می آوری" جهت چشم هایشان در طی فرایند یادآوری به سمت راست متمایل می گردد.
به سمت پایین و چپ
نشانگر: بساوایی / بویایی
اگر از کسی بپرسید : "آیا بوی آتشی که در اردوگاه به پا شده بود را به خاطر می آوری؟" چشمان آنها به سمت مذکور متمایل می گردد. جهت چشم هنگام به خاطر آوردن احساسات، بو، و مزه اینچنین است.
به سمت پایین و راست
نشانگر: مکالمه درونی
این مطلب نشان می دهد که فرد در حال صحبت کردن درونی با خودش است.
نکات نهایی
- نگاه مستقیم به سمت جلو و یا نگاهی که چشم ها در آن خیره و بدون حرکت هستند هم می تواند نشان دهنده ی دسترسی بصری باشد
- ممکن است که در افراد چپ دست کلیه نکات ذکر شده عملکرد قرینه داشته باشند.
- مانند کلیه ی علائم دروغگویی، برای برخورداری از تشخیص صحیح باید ابتدا از رفتارهای اولیه فرد دروغگو مطمئن شوید و بعد از روی حالت چشمانشان نتیجه بگیرید که در حال دروغ گفتن است.
ELF/ULF Receivers 0.01Hz-40Hz Bell-5180-Magnetometer
پیام آخر:تصور نکنید که همه سیل ها، خشکسالی ها و زلزله ها طبیعی اند، خیر! اول گرم شدن "جو" را به دروغ به مردم میفروشند و در اذهان جاسازی میکنند و بعد همه بلاهای شبه طبیعی را بر سر مردم آورده و اگر کسی سئوال کرد که "این همه سوانح از کجاست؟" میگویند "تقصیر از شما است که هوا را گرم می کنید!" هدف من از جمع آوری و نوشتن این مقاله سیاسی نبوده و قصد تکرار شعارهای "مرگ بر آمریکا" را ندارم و صرفا به جهت ابراز نگرانی و نیز آگاهی به خوانندگان تهیه کرده ام. و اما سوال من از شما:آیا می توان نسبت به دو هفته زلزله متداوم در بندر لنگه بی اعتناء و بدون دانش بود؟ آیا این زلزله ها واقعا طبیعی است و یا به ظاهر طبیعی و عملا ساخت بشر است؟آیا می توان به تحقیق بیشتر در این زمینه ادامه نداد؟ ویدیوهایی از ثریا:چندین کلیپ ویدیویی با کیفیت خوب برای تماشا و دانلود آماده شده است که در زیر قرار دارد و دیدن آنها توصیه میشود.در صورتیکه نیاز به کیفیت های تلویزیونی به هر منظوری داشته باشید به من ایمیل بزنید: az_soraya@rocketmail.com هارپ در خلیج فارس و شاید جوابی به سوختن و مرگ دلفین ها؟ (حجم: 18.8 مگابایت، مدت زمان: ۴ دقیقه ۲۲ ثانیه) نباید زلزله بم دوباره تکرار شود (حجم: 6.6 مگابایت، مدت زمان: ۱ دقیقه ۴۹ ثانیه) نباید سونامی اندونزی دوباره تکرار شود (حجم: 8.9 مگابایت، مدت زمان: ۲ دقیقه) ویدیوها و کتاب هایی از محققان خارجی به زبان انگلیسی:در مورد "هارپ" کتابی بنام Angels Don't Play This HAARP بتوسط Dr. Nick Begich نوشته و بر مبنای آن دو ویدیو، یکی در سال ۱۹۹۵ بنام Angels Don't Play This HAARP و ویدیوی دیگری در سال ۲۰۰۸ بنام Angels Still Don't Play This HAARP تهیه شده است.در مورد جنگ ویتنام (Vietnam) و باران های سیل آسا و دستکاری آب و هوا به توسط آمریکا (اغلب باران های استوایی از طریق ماهواره و سمپاشی از هواپیما بر روی ابر ها ایجاد می شدند) آقای دکتر باب فیتریکاس (Dr. Bob Fitrakis) کتابی بنام Weather Modification & Full Spectrum Dominance نوشته و فیلمی از کنفرانس خود در این زمینه تهیه کرده که بخشی از آن را در کلیپ ویدیویی بنام THE MAD WHITE HOUSE WILL USE LASER WEAPONS میتوانید مشاهده کنید. مقاله ای در مورد عملکرد هارپ در دانشگاه استانفورد (University of Stanford) به نام HAARP PROJECT تهیه شده است که فقط به جنبه تحقیقاتی هارپ نگاه می کند و به جنبه های غیر انسانی آن توجهی نشده است.سوالی به بقاء موجودیت و در آینده ای نه چندان دور؟ به اینجا HAARP WORLDWIDE اشاره کنید.برای پیوند های مطالعاتی امواج رادیویی زیر فرکانس ۲۲ KHz به اینجا اشاره کنید.پارلمان شوروی به هارپ چگونه فکر میکند؟اعتراض شرکت بوئینگ (Boeing) به هارپ را در این رابطه بخوانید.تقدیم به ایران، شاد و موفق باشید...
توجه: مطالب این پست بر اساس تحقیقات شخصی می باشد.
(کافیه تو گوگل یه سرچ از “Maya Prediction” انجام بدید! یعنی پیشگویی مایا! )
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
مایاها قومی بودند که چند هزار سال پیش تو مناطق آمریکای مرکزی زندگی می کردند، البته الان هم از قوم اونها بازماندگانی وجود دارن. حتما معبد زیر رو که متعلق به مایا هست رو دیدید: قبل از اینکه وارد مقوله پیش گویی اصلی مایا بشم باید توضیحاتی راجع به قدرت و تمدن این قوم براتون بنویسم. مایا! قومی که هزاران سال پیش معبد و هرمی که در بالا مشاهده می کنید رو با 365 پله ساخته! به تعداد روزهای سال. مایا تمامی خسوف ها و کسوف ها را دقیقا تا سال 2012 ثبت کرده و همشون طبق برنامه دارن اتفاق می افتن، مایا چندین هزار سال پیش عدد یک میلیون رو کشف کرده بود، مایا هزاران سال پش تو معابدش تصاویری از سفینه ها و فضانوردان رو روی سنگ ثبت کردن! (این رو خودم به چشم دیدم!). مایا آن زمان حتی تعداد روزهای هر سال ماه رو که گمونم 279 روز هست محاسبه کرده بود. مایا ها از اورانوس و نپتون اطلاع داشتند، تقویم مایا برای 400 میلیون سال استخراج شده است، سال خورشید و زهره را تا چهار رقم اعشار محاسبه کرده اند.
همه اینها رو به دو دلیل اشاره کردم یکیش اینکه بگم مایا چقدر قدرت محاسباتی و علمی داشته و دوم رو هم تو پی نوشت ها خواهید خوند. در ویدئوی زیر اطلاعات بیشتری از مایا و تقویمشون براتون نشون می ده.
حالا بریم سر اصل مطلب، پیشگویی!
پیشگویی می گه: تو 21 دسامبر سال 2012 این زندگی روی کره زمین به اتمام می رسه و یک دوره جدید زندگی روی زمین شروع می شه. تو چند تا سایت خوندم که این دوره جدید پر از صلح و عشق و آرامش و پیشرفت هست. (مصداق حرف یکی از سیاستمداران آمریکایی که پایان بحران مالی آمریکا رو صلح و آرامش تو دنیا می دونست). حالا چند تا نظریه دیگه هم هستند که به تفضیل روشون بحث می کنیم.
استاد کلاس #C اطلاعاتی در این مورد داشت، جالبه که گفت ما به ناسا یه ایمیل فرستادیم و پرسیدیم که آیا سال 2012 اتفاقی تو کهکشان خواهد افتاد؟ ناسا پاسخ داده بود که نارسایی هایی مشاهده می شن ولی نمی تونیم تائید کنیم که این اختلالات آسیبی به زمین می رسونن یا نه!
مایاها معتقد بودند که زمین از 5 دوره تشکیل شده، پایان هر دوره یه اتفاق خیلی بد می افته و دوره جدید شروع می شه. جالب اینجاست که 2012 پایان دوره پنجم هست! و ما وارد دوره ششم خواهیم شد، گفته می شه تمدن حاضر از بین خواهد رفت تا دوره ششم شروع بشه! (تو ویدئو اشاره شده به زمین لرزه های بزرگ)
البته نگاههای خیلی مثبتی هم به قضیه شده و بعضی هم اصلا این گفته رو کاملا رد می کنند. منظور ما هم این نیست که شما رو از زندگی ناامید کنم یا صحت این بحث رو اثبات کرده باشم. اینها همه نتایج تحقیقات شخصی می باشد که خودتان هم میتونید انجام بدید و خیلی امکان داره که چون مثلا روی یک نظریه نادرست پی ریزی شده کلا نادرست باشه ولی به هر حال شواهد و مدارک موجود انسان رو از ساده از کنار این قضیه گذشتن منع می کنه.
علم سرشار مایا بخصوص از نجوم اونها رو قومی آگاه و متمدن ساخته بود. البته قضیه ترک مایا از محل زندگیشون هم یک قضیه خیلی معروف هست که دلایل بسیاری براش بیان شده
گفته می شه پایان دوره دوم توسط هوا بوده (منظور نارسایی های جوی) دوره سوم با آتش و دوره چهارم با سیل تموم شدند، لذا نظریه های زیادی مبنی بر اینکه دوره پنجم با زلزله از بین بره جاری هست.
دوتا چیز جالب هم دیدم: یکی اینکه مایا حتی زمان سقوط قوم خودشون رو پیشبینی کرده بودند و عجیب تر از همه: جنگهای جهانی رو هم پیش بینی کرده بودند. البته دقت کنید که اتمام دنیا به این معنی نیست که همه چیز از بین می ره، حتما شروعی خواهد بود، برای دوره ششم و هنوز مطمئن نیستیم که این دوره چه چیزی را به ارمغان خواهد آورد.
خوب، اگه از یه منظر دیگه هم نگاه کنیم برای اینکه اثبات بشه این دوره نمی تونه واقعا اتمام باشه، بلکه فقط تعویض دوره هست، بحث دین و اعتقادات هست.
پی نوشت 1: طبق شواهد و مدارکی که تو کتاب “ارابه خدایان توسط اریک فون دانیکن” ارائه شده، مایاها ناگهان از محل زندگی خودشون بصورت دسته جمعی کوچ کردند، همون تصویر فضانودری که بالا اشاره کردم، بعلاوه علم سرشار مایا + خیلی از مدارک که پیشنهاد می کنم از تو کتاب بخونید تقریبا می شه ادعا کرد که مایاها خدایانی داشتند. خدایانی که از آسمون اومده بودند، یا بهتر بگم، یکسری موجودات متفکر که اون زمون که انسان نیمه وحشی بوده برروی زمین فرود اومدند و علم خودشون رو در اختیار مایا قرار دادند، وگرنه اون پیشرفت های مایا رو که بهتون گفتم تصور کنید برای یک سری انسان های نیمه وحشی دسترسی براشون چقدر می تونه دور از ذهن باشه. در ضمن علت کوچ دسته جمعی مایا رو هم می شه یک فشار روحی قلمداد کرد، فشاری که مایاها برای برگشت خدایان تحمل کردند ولی وقتی دیدن که از خدایان خبری نشد همشون به نوعی روحیه خودشون رو از دست دادن و اونجا رو که به خاطر خدایان آباد کرده بودند و همه جا نشانه هایی از اونها براشون بود ترک می کنند.
پی نوشت 2: کلید واژه هایی که می تونید ازشون برای تحقیق استفاده کنید : Maya Prediction, Maya 2012, Mayan prediction و … متاسفانه منابع فارسی زیادی در دسترس نیست.
پی نوشت سه : ظاهرا مایا اون زمون به علم پر کردن دندون های پوسیده هم رسیده بودند، جالب اینه موادی که برای پر کردن دندون استفاده کردند از اون زمون تا حالا سالم داخل دندون باقی موندن، گفته می شه نوعی سیمان یا چسب ناشناخته می تونه باشه!
روزنوشت های یک داشنجوی زبان و عاشق آی تی.
۱ - بیشترین وزن هنگام تولد پنج قلوها مربوط به خانواده ویلکینسونز در آمریکا بوده که نزدیک ۱۰ کیلوگرم روی هم وزن داشته اند.
۲ - هم اکنون نزدیک ۱۰۰ سری ۵قلو در ایالات متحده زندگی میکنند.
۳ - والدین پنجقلوها نزدیک به ۳۵۰۰۰ پوشک بچه باید تعویض نمایند.
۴ - اولین سری از پنجقلوها در سال ۱۸۷۵ در ایالات متحده به دنیا آمد که هیچ کدام زنده نماندند
چندقلوزایی چه عوارضی را برای مادر به همراه دارد؟به دنبال استفاده از روشهای تحریک گذاری و شیوه های درمان ناباروری مثل IVF ، درصد دوقلو یا چندقلوزایی افزایش می یابد که خود می تواند عوارض و مشکلات بارداری را در مادر افزایش دهد.
بعلاوه خطر سقط جنین یا زایمان زودرس نیز در چندقلوزایی افزایش می یابد. براین اساس ، تکنیکی ارائه شده است که کاهش انتخابی جنین ها نامیده می شود.
ما نیز به این بهانه با دکتر محسن معینی ، متخصص زنان و عضو هیات علمی مرکز درمان ناباروری ابن سینا درارتباط با این شیوه به گفتگو نشسته ایم.
● شیوه های معمول جلوگیری از چندقلوزایی چه هستند؟
علت ایجاد چندقلویی ها در دهه گذشته استفاده از داروهای تحریک تخمک گذاری است. در روشهای تحریک تخمک گذاری با روش طبیعی ، برای جلوگیری از چندقلویی شدن می توان تخمدان های فرد را با سونوگرافی مورد بررسی قرار داد و در صورت تشکیل فولیکول های متعدد که خطر چندقلویی شدن را افزایش می دهد ، فرد را از تلاش برای باردار شدن منع کرد.
در روشهای تحریک تخمک گذاری با روشهای آزمایشگاهی مثل IVF ، برای جلوگیری از چندقلو شدن باید تعداد جنین های کمتری را به رحم بیمار منتقل کرد که متقابلا شانس باردار شدن بیمار را نیز کاهش خواهد داد. امروزه در کشورهای غربی به خانمهای زیر ۳۵ سال که از روش IVF استفاده می کنند ، فقط یک جنین انتقال داده می شود و به بالای ۳۵ سال حداکثر ۲ جنین. در ایران نیز برای انتقال جنین ، محدودیت خاصی وجود ندارد.
● چندقلوزایی چه عوارضی را برای مادر به همراه دارد؟
در حاملگی های چندقلویی تقریبا خطر ایجاد همه عوارض و مشکلات بارداری در مادر افزایش می یابد. به عنوان مثال فشار خون حاملگی ، کم خونی ، مسمومیت حاملگی ، دیابت بارداری ، خونریزی های دوران بارداری و پارگی کیسه آب را می توان نام برد. حاملگی های چندقلویی به خودی خود پرخطر هستند و به مراقبت های ویژه نیاز دارند. این حاملگی ها برای خود جنین ها نیز عوارض بیشتری به دنبال دارند. خطر مرده زایی ، مرگ پس از تولد و نوزادان CP که دچار عقب ماندگی ذهنی هستند ، بخصوص زایمان های زودرس در این حاملگی ها بیشتر است.
بسیاری از چندقلوها به علت زایمان زودرس به بستری شدن طولانی مدت در NICU نیاز دارند که برای خودشان خطر عوارض بعدی و برای پدر و مادر مشکلات روحی و مخارج و هزینه های بالا را دربر دارد.
● تشخیص چندقلویی در چه مقطعی از بارداری ممکن است؟
بهترین زمان برای تشخیص چندقلویی ها در ۳ ماهه اول بارداری با سونوگرافی است. بارها شنیده شده است که مادری باردار بوده و تا پس از تولد از چندقلو بودن جنین ها اطلاعی نداشته است.
سونوگرافی در ۳ ماهه اول بخصوص در حدود ۸ تا ۱۰ هفته اگر با دقت کافی انجام شود ، چندقلویی را مشخص و از عوارض بعدی آنها نیز جلوگیری خواهد کرد. تعداد جنین ها اگر از ۲ تا بیشتر باشد ، عوارض بیشتری را در پی خواهد داشت.
مطالعات نشان داده است ، دوقلوها ۸برابر بیشتر از یک قلوها خطر CP دارند ، در صورتی که این میزان در سه قلوها ۴۸ برابر بیشتر است.
چرا کاهش تعداد جنین های چندقلو اهمیت دارد؟ این کاهش با چه تکنیک هایی ممکن است؟
کاهش تعداد جنین ها در رحم مادر ، باعث کاهش عوارض حاملگی های چندقلویی شده و از زایمان زودرس مادر یا خطر سقط شدن زودرس همه جنین ها می کاهد و به سلامت حاملگی با تعداد جنین های کمتر کمک می کند. این روش از سالها پیش در کشورهای غربی انجام می شده ولی در سالهای گذشته با بهبود روش انجام آن خطر سقط پس از آن نیز کاهش یافته است.
در مواردی در چند قلویی ها ممکن است یک یا دو جنین ناهنجاری های مادرزادی داشته باشند یا دچار اختلال کروموزمی باشند که در این صورت می توان فقط آن را پس از تشخیص قطعی کاهش داد و جنین های سالم را نگه داشت.
به عنوان مثال سال گذشته در ۳ مورد بارداری دوقلویی مادران برای بررسی سلامت جنین ها ارجاع شده بودند ، بیماری منگولیسم یا سندرم داون در یکی از جنین های آنها تشخیص داده شد و تشخیص بیماری با کشت مایع جنینی آنها قطعی شد.
پس جنین هایی که بیمار بودند کاهش داده شدند ولی جنین های سالم دست نخورده باقی ماندند. این روش درمانی طبق اطلاعات موجود برای اولین بار در ایران انجام می شود و کاهش انتخابی جنین ها selective reduction نامیده می شود.
از جزییات این تکنیک برایمان بگویید. مراحل آن چگونه و در چه مقطع از بارداری انجام می گیرد؟
این تکنیک در کاهش جنین ها از طریق شکم یا واژینال انجام می شود. در این روش ابتدا طریقه قرار گرفتن ساکهای (جنین اولیه) حاملگی در رحم مادر با سونوگرافی به دقت بررسی می شود. پس زمان انجام عمل که بهترین زمان برای دستیابی به جنین های موردنظر بدون آسیب به ساکهای حاملگی دیگر است ، تعیین می شود. در زمان انجام عملی که بین هفته های ۹ تا حداکثر ۱۳ حاملگی است جنین های مورد نظر تحت کنترل سونوگرافی با استفاده از بی حسی موضعی در مادر، با به کار بردن سوزن های بسیار بلند و تزریق داروهای خاص کاهش داده می شوند و همیشه نتیجه عملی به پدر و مادر نشان داده می شود.
● آیا اجرای این تکنیک عوارضی به همراه ندارد؟
انجام آن با خطرات و عوارضی می تواند همراه باشد ، چرا که از سوزن های بسیار بلندی که وارد شکم مادر شده و سپس وارد رحم می شود استفاده می شود و این سوزنها می تواند در مسیر خود باعث صدمات جانبی به احشائ دیگر مادر شود. بنابراین توصیه می شود فقط افرادی که انجام تکنیک های مشابه را از قبل دارند، از این عمل استفاده کنند. تنها عارضه ای که مادران مورد درمان در معرض آن هستند ، سقط حاملگی است که در مطالعات بین المللی میزان آن ۶ تا ۱۲ درصد ذکر شده و برای بیماران آمار قابل توجهی است ، چرا که بیشتر آنها هزینه های هنگفتی را صرف کرده اند تا از روشهای لقاح آزمایشگاهی باردار شوند و حال باید به طور مجدد در خطر ۶ تا ۱۲ درصد سقط قرار گیرند تا تعداد جنین های آنها کاهش داده شود.
خوشبختانه تجربیات ما در مرکز ناباروری ابن سینا در این مورد بی نظیر است و درصد موفقیت ما پس از کاهش جنین ها بسیار بالاست بدین معنی که تا به حال سقط مستقیم پس از انجام کاهش جنین ها نداشته ایم.
از مواردی که در دنیا بی نظیر است ، کاهش جنین ها در یک بارداری ۱۱ قلویی است که ۹ عدد جنین کاهش داده شده و ۲ عدد باقی ماندند ، همچنین کاهش انتخابی جنین هایی که ناهنجاری مادرزادی یا اختلال کروموزومی دارند در این مرکز امکان پذیر است.
توصیه می کنم مادرانی که نگران ایجاد حامگی های چندقلویی هستند ، باید آن را با پزشک خود در میان گذارند و پزشکان می توانند در روشهای تحریک تخمدانی از روش طبیعی در صورت زیاد بودن تخمک ها ، بیمار را از تلاش برای باردارشدن منع کنند و در روشهای تحریک تخمدانی آزمایشگاهی اگر بیمار نگران چند قلویی است ، باید در انتقال بیش از ۲ جنین به رحم خودداری کرد.
ذخیره اطلاعات در مغز روندی است که حافظه نامیده می شود و این امر نیز به نوبۀ خود جزء اعمال سیناپسهاست (سیناپس : فضایی که پیام عصبی از یک سلول عصبی به سلول دیگر منتقل میشود). هر بار که نوع خاصی از اطلاعات حسی (بینایی- شنوایی – لمس – بویایی – چشایی ) از یک سیناپس عبور می کند این سیناپس دفعه بعد برای انتقال همان نوع پیام توانمندتر شده که این روند تسهیل نام دارد بعد از آنکه اطلاعات چندین بار از یک مسیر عصبی عبور کردند آن مسیر به حدی تسهیل میشود که حتی بدون وجود محرک خارجی (حواس پنجگانه) در خود مغز تولید شده و این مرحله ای است که اصطلاحا می گوییم “مطلب ملکه ذهن شده است” .
انواع حافظه :
۱- حافظه کوتاه مدت (Short-term memory)
شامل خاطراتی می شود که برای چند ثانیه یا حداکثر چند دقیقه دوام می آورند مگر آنکه به انواع بلند مدت آن تبدیل شوند.۲- حافظه میان مدت (Intermediate-term memory)
که چند روز یا هفته باقی می ماند و در صورت عدم تکرار در ذهن از بین می رود.۳- حافظه بلند مدت (Long-term memory)
که به دلیل تکرار، اگر یک بار ذخیره شود میتوان تا چندین سال یا حتی تا آخر عمر آن را به خاطر آورد.
تبدیل انواع حافظه به یکدیگر :
برای تبدیل حافظه کوتاه مدت به بلند مدت باید آن را تثبیت کنیم بدین معنی که اگر حافظه کوتاه مدت به طور مکرر فعال شود تغییرات فیزیکی و شیمیایی در سیناپس ها اتفاق می افتد که مسئول نوع دراز مدت حافظه است . این روند به ۵ تا ۱۰ دقیقه برای حداقل تثبت و ۱ ساعت یا بیشتر برای تثبیت قوی نیاز دارد . تکرار نیزجایگزین این زمان می باشد . (همچنین تکرار روزانه و ماهانه و در کل زمانبندی شده که توصیه متخصصین بر حداقل ۸ بار تکرار با هر منوالی در ۸ روز متوالی است) - شاید این دلیلی است که همیشه دو کلمۀ تمرین و تکرار را کنار هم میبینیم.
نوع دیگری از تقسیم بندی حافظه :
۱- حافظه مشغول به کار : نوعی از حافظه است که در جریان یک استدلال فکری استفاده می شود ولی در هر مرحله ای که مسئله حل شود، خاتمه می یابد .۲- حافظه قابل بیان یا اخباری : اساسا به معنای خاطره مربوط به جزئیات مختلف یک فکر جامع است مثلا :الف) خاطره محیط اطراف
ب) خاطره ارتباط های زمانی
ج) خاطره علل یک تجربه
د) خاطره معنای یک تجربه
ه) خاطره قضاوت یک فرد۳- حافظه مهارتیکه با فعالیت های بدن مرتبط است مثل تمام مهارت های بازی با توپ.مغز ما این قابلیت را دارد که اطلاعات بی حاصل را نادیده بگیرد وگرنه ظرفیت ذهن ما طی چند دقیقه اشباع می شد . این مسئله ناشی از مهار سیناپس مربوط به این نوع از اطلاعات است. اثر حاصل را عادت کردن habituation یا می گویند که درواقع نوعی از حافظه منفی است . از سوی دیگر در مورد اطلاعاتی که نتایج مهمی از قبیل درد یا یک حس خوشایند ایجاد می کنند مغز توانایی خودکاری در تقویت و ذخیره سازی مسیر های حافظه دارد . این همان حافظه مثبت است که ناشی از تسهیل (در بالا توضیح داده شد) مسیر های سیناپسی می باشد که این فرایند حساس شدن حافظه نامیده میشود.نتیجه گیری : برای ماندگارشدن هرچیز در ذهن، به تکرار نیاز است.
تمام موجودات زنده تولید مثل می کنند. در انسان تولید مثل به وسیله دو نوع سلول انجام می پذیرد. اسپرم ها که به وسیله بیضه های مرد ساخته می شوند و تخمک ها که به وسیله تخمدان های زن تولید می شوند. هر یک از این سلول ها نیمی از مجموعه DNA (ماده ژنتیک) را در خود دارند. آنها از طریق مقاربت جنسی، کنار هم قرار می گیرند؛ اگر یک اسپرم وارد یک تخمک شود و آن را بارور کند، DNA مرد و زن ترکیب شده، سلول های جدیدی حاصل می شوند. بارداری زمانی رخ می دهد که این سلول ها خود را در رحم جای می دهند. در طول بارداری که حدود40 هفته (9ماه) طول می کشد، این سلول ها تکامل یافته، نوزاد را به وجود می آورند.
آغاز بارداری
سلولی که از اتصال تخمک و اسپرم حاصل می شود، تخم نام دارد. در عرض2 روز پس از بارداری، تخم سفر خود را از طریق لوله حمل تخمک به سمت رحم آغاز می کنند که این امر با فعالیت عضلات جدار لوله میسر می شود. در همین زمان، تخم خود را مکرراً تقسیم می کند تا مجموعه ای از سلول ها به نام مورولا حاصل شود. پس از5 تا7 روز این مجموعه سلول به رحم می رسد. این مجموعه خود را به صورت امنی در آندومتر (سطح داخلی رحم) جای می دهد و به رشد خود ادامه می دهد. از این لحظه به بعد از بارداری به خوبی تثبیت می شود. یک بخش از مجموعه سلولـی به داخل آندومتر رشد می کند و تبدیل به جــفت می شود کـه نوزاد در حال تکامل را تغذیه می کند. بقیه سلول ها که نوزاد به وسیله آنها رشد خواهد کرد، تبدیل به جنین می شوند
از تخمک تا جنین
با تقسیم سلول های در حال عبور از لوله حمل تخمک، تعداد آنها هر 12 ساعت دو برابر می شود. وقتی مجموعه سلولی به رحم می رسد، شامل صدها سلول است. وقتی سلول ها در سطح داخلی رحم جای می گیرند، تکامل خود را برای تشکیل یک جنین آغاز می کنند
چگونگی تغذیه جنین
جنین برای برآوردن نیازهای خود به اکسیژن، مواد غذایی و پادتن های ضد عفونت و همچنین برای دفع مواد زاید خود به مادرش وابسته است. این مواد در داخل جفت که عضوی متصل به سطح داخلی رحم است و از طریق طناب نافـی به نـوزاد مرتبـط مـی شود، بین خـون مادر و خـون جنیـن مبادله مـی شوند. در جفت، خون مادر و جنین نزدیک هم قرار می گیرند ولی واقعاً مخلوط نمی شوند .
عروق خونی در جفت
عروق خونی طناب نافی در جایی که به جفت می رسند، ساختارهایی به نام پرز را تشکیل می دهند و پرزها به سمت نواحی حاوی خون مادر پیشروری می کنند. کوریون که غشایی است که مواد غذایی و سـایر مـواد از طـریق آن عبــور مـی کنند، آنها را محصور می کند
تکامل جنین
جنین در کیسـه ای در داخـل رحم تـکامـل می یابد. مایع آمنیوتیک مثل یک ضربه گیر برای این کیسه عمل می کند و تغذیه آن نیز به وسیله خون بندناف انجام می گیرد. محصول بارداری در8 هفته اول، رویان نام دارد. در این مدت، اندام ها، سر و ظاهر صورت شکل می گیرد؛ بیشتر اعضا تشکیل می شوند و قلب شروع به ضربان می کند. رویـان بعـد از8 هـفـتـه، جنیـن نامیـده مـی شود. تکامل ساختارهای بدن در سراسر بارداری ادامه می یابد
تغییرات بدن مادر در دوران بارداری
بارداری به سه مرحله (ثلث) تقسیم می شود که هر یک حدود 3 ماه طول می کشد. در طی بارداری بدن مادر متحمل تغییرات عمده ای می شود. بارزترین این تغییرات عبارتند از برآمدگی شکم همراه با رشد جنین و بزرگ شدن سینه ها همزمان با آماده شدن آنها برای تولید شیر. به علاوه در هر سه ماهه تغییراتی اختصاصی رخ می دهد. در سه ماهه اول، تغییرات قابل مشاهده اندکی وجود دارد. البته ضربان قلب مادر، حدود 8 ضربه دردقیقه افزایش می یابد تا گردش خون جنین را زیاد کند. تغییر در غلظت هورمون ها ممکن است باعث ایجاد علایمی چون تهوع شود. در سه ماهه دوم ممکن است در اثر وزن جنین، احساس کمردرد مادر شروع شود. اشتهای مادر ممکن است افزایش یابد. تا هفتهههای 81 تا02 حرکات قابل احساس جنین شروع می شود و در شکم مادر احساس لرزش ایجاد می شود. در سه ماهه سوم، همزمان با جهش رشدی جنین، مادر به سرعت وزن می گیرد. سرانجام رحم چنان بزرگ می شود که سر آن تقریباً به قفسه سینه مادر می رسد. در هفته های آخر، جنین تغییر وضعیت می دهد به طوری که سر آن به سمت پایین قرار می گیرد و برای تولد آماده می شود
مادر در هفته 12
سینه های مادر، سفت و آرئول تیره می گردد رحم که در حال بزرگ شدن است، ممکن است مثانه مادر را تحت فشار قرار دهد.
مادر در هفته 24
با رشد جنین و رحم، شکم مادر شروع به برآمدن می کند. لوبول های تولیدکننده شیر بزرگ می شوند
مادر در هفته 36
تحت فشار قرار گرفتن ریه ها، معده، روده ها و مثانه ممکن است علایمی چون تنگی نفس خفیف، سوزش سر دل و تکرر ادرار ایجاد کند
9 ویژگی عجیب انیشتین
9 موضوع شگفت انگیز از زندگی آلبرت انیشتن، که شما هیچ گاه آنان را نمی دانستید.همگی ما می دانیم که انیشتن این فرمول[e=mc2] را کشف کرد. اما واقعیت آن است که چیز های کمی در مورد زندگی خصوصی اش می دانیم . او با سر بزرگ متولد شد :
وقتی انیشتن به دنیا آمد او خیلی چاق بود و سرش خیلی بزرگ تا آنجایی که مادر وی تصور می کرد، فرزندش ناقص است،اما بعد از چند ماه سر و بدن او به اندازه های طبیعی بازگشت .
اوخیلی دیر زبان باز کرد:
یکی دیگر از مشهورترین جنبههای کودکی اینشتین این است که او خیلی دیرتر از بچههای معمولی صحبت کردن را آغاز کرد. طبق ادعای خود اینشتین، او تا سن سه سالگی حرف زدن را آغاز نکرده بود و بعد از آن هم حتی تا سنین بالاتر از نه سالگی به سختی صحبت میکرد. به دلیل پیشرفت کند کلامی اینشتین، و گرایش او به بیتوجهی به هر موضوعی که در مدرسه برایش خسته کننده بود و در مقابل توجه صرف او به مواردی که برایش جالب بودند باعث شده بود که برخی همچون خدمه منزل اینشتین او را کند ذهن بدانند. البته در زندگی اینشتین، این اولین و آخرین باری نبود که چنین انگها و نظرات آسیب شناسانهای به او نسبت داده میشد.
حافظه اش به خوبی آنچه تصور می شود نبود :
مطمئنا انیشتن می توانسته کتابهای مملو از فرمول و قوانین را حفظ کند،اما برای به یاد آوری چیز های معمولی واقعا حافظه ضعیفی داشته است. او یکی از بدترین اشخاص در به یاد آوردن سالروز تولد عزیزان بود و عذر و بهانه اش برای این فراموشکاری، مختص دانستن آن [تولد ]برای بچه های کوچک بود.یا بطور مثال انیشتین سرعت صوت را از حفظ نمیدانست و وقتی از وی دراین مورد سوال میکردند میگفت اینها چیزهایی است که همه آنرا میدانند پس من وقتم را برای دانستن آنها تلف نمیکنم!
او ازداستانهای علمی-تخیلی متنفر بود :
انیشتن از داستانهای تخیلی بیزار بود. زیرا که احساس می کرد ،آنها باعث تغییر درک عامه مردم ازعلم می شوند و در عوض به آنها توهم باطلی از چیز هایی که حقیقتا نمی توانند اتفاق بیفتند میدهد.
به بیان او "من هرگزدر مورد آینده فکر نمی کنم،زیراکه آن به زودی می آید. به این دلیل او احساس می کرد کسانی که بطور مثال بشقاب پرنده ها را می بینّند باید تجربه هایشان را برای خود نگه دارند.
او در آزمون ورودی دانشگاه اش رد شد
درسال 1895 در سن 17 سالگی،انیشتن که قطعا یکی از بزرگترین نوابغی است،که تا کنون متولد شده،در آزمون ورودی دانشگاه فدرال پلی تکنیک سوییس رد شد.
در واقع او بخش علوم وریاضیات را پشت سر گذاشت ولی در بخش های باقیمانده، مثل تاریخ و جغرافی رد شد.وقتی که بعدها از او در این رابطه سوال شد؛او گفت:آنها بی نهایت کسل کننده بودند، و او تمایلی برای پاسخ دادن به این سوالات را در خود آحساس نمی کرد.
علاقه ای به پوشیدن جوراب نداشت :
انیشتن در سنین جوانی یافته بود که شصت پا باعث ایجاد سوراخ در جوراب می شود.سپس تصمیم گرفت که دیگر جوراب به پا نکند و این عادت تا زمان مرگش ادامه داشت.
علاوه بر این او هرگز برای خوشایند و عدم خوشایند دیگران لباس نمی پوشید، او عقیده داشت یا مردم اورا می شناسند و یا نمی شناسند.پس این مورد قبول واقع شدن[آن هم از روی پوشش] چه اهمیتی میتواند داشته باشد؟
او فقط یکبار رانندگی کرد :
انیشتن برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه، از راننده مورد اطمینان اش کمک می گرفت. راننده وی نه تنها ماشین اورا هدایت می کرد، بلکه همیشه در طول سخنرانی ها در میان،شنوندگان حضور داشت.
انیشتن، سخنرانی مخصوص به خود را انجام می داد و بیشتر اوقات راننده اش، بطور دقیقی آنها را حفظ می کرد.
یک روز انیشتن در حالی که در راه دانشگاه بود، باصدای بلند در ماشین پرسید:چه کسی احساس خستگی می کند؟
راننده اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و او جای انیشتن سخنرانی کند،سپس انیشتن بعنوان راننده او را به خانه بازگرداند.
عدم شباهت آنها مسئله خاصی نبود.انیشتن تنها در یک دانشگاه استاد بود، و در دانشگاهی که وقتی برای سخنرانی داشت، کسی او را نمی شناخت و طبعا نمی توانست او را از راننده اصلی تمییز دهد.
او قبول کرد، اماکمی تردید در مورد اینکه اگر پس از سخنرانی سوالات سختی از راننده اش پرسیده شود، او چه پاسخی خواهد داد، در درونش داشت.
به هر حال سخنرانی به نحوی عالی انجام شد، ولی تصور انیشتن درست از آب در آمد.دانشجویان در پایان سخنرانی انیتشن جعلی شروع به مطرح کردن سوالات خود کردند.
در این حین راننده باهوش گفت "سوالات بقدری ساده هستند که حتی راننده من نیز می تواند به آنها پاسخ گوید"سپس انیشتن از میان حضار برخواست وبه راحتی به سوالات پاسخ داد،به حدی که باعث شگفتی حضار شد.
الهام گر او یک قطب نما بود :
انیشتن در سنین نوجوانی یک قطب نمابه عنوان هدیه تولد از پدرش دریافت کرده بود.
وقتی که او طرز کار قطب نما را مشاهده می نمود، سعی می کرد طرز کار آن را درک کند. او بعد از انجام این کار بسیار شگفت زده شد.بنابر این تصمیم گرفت علت نیروهای مختلف در طبیعت را درک کند .
راز نهفته در نبوغ او :
بعد از مرگ انیشتن در 1955 مغز او توسط توماس تولتز هاروی برای تحقیقات برداشته شد.
اما اینکار بصورت غیر قانونی انجام شد.بعدها پسر انیشتن به او اجازه تحقیقات در مورد هوش فوق العاده پدرش را داد.
هاروی تکه هایی از مغز انیشتن را برای دانشمندان مختلف در سراسر جهان فرستاد. از این مطالعات دریافت می شود که مغز انیشتن در مقایسه با میانگین متوسط انسانها،مقدار بسیار زیادی سلولهای گلیال که مسئول ساخت اطلاعات هستند داشته است.همچنین مغز انیشتن مقدار کمی چین خوردگی حقیقی موسوم به شیار سیلویوس داشته، که این مسئله امکان ارتباط آسان تر سلولهای عصبی را بایکدیگر فراهم می سازد.
علاوه بر اینها مغز او دارای تراکم و چگالی زیادی بوده است و همینطور قطعه آهیانه پایینی دارای توانایی همکاری بیشتر با بخش تجزیه و تحلیل ریاضیات است.
پدیده های جوی استثنائی
پرتو سبز Green Ray :
پرتو سبز مدت کوتاهی قبل از غروب و بعد از طلوع خورشید پدیدار میشود و به صورت نور سبز رنگی است که در بالای خورشید برای مدت بسیار کوتاهی میدرخشد .
هاله Haloe :
پدیده ای نوری است که در اطراف خورشید ، ماه و یا هر منبع نورانی قوی دیگری مانند چراغهای خیابان قابل مشاهده است .