صفحه ها
دسته
برخي از نوشته ها
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1017143
تعداد نوشته ها : 446
تعداد نظرات : 419
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

کارت بانکی تان را برداشته و برای خرید یک تلویزیون صفحه تخت درست و حسابی به فروشگاه لوازم صوتی و تصویری می روید. بعد از ورود به فروشگاه تازه مشکل شروع می شود، حال باید بین تلویزیون های ال سی دی و پلاسما دست به انتخاب بزنید! به راستی کدامیک بهتر است و نیاز مرا برآورده می کند؟ حتی اگر بخواهیم مساله را سخت تر کنیم، باید پای تلویزیون های ال ای دی را هم به این بازی باز کنیم . اما ترجیح می دهم در جای دیگری به آن بپردازم و شما را برای خرید تلویزیون جدید ناامید نکنم.

اگر بخواهیم منصفانه به دو گروه درگیر در این ماجرا نگاه کنیم، هر یک از این استانداردها دارای مزایا و معایبی هستند که هنگام انتخاب باید مورد توجه قرار گیرند و هیچ یک از آنها را نمی توان کامل و بی عیب دانست. فقط هنگام خرید باید نیازهای مان و نسبتش با جیب مان را سبک و سنگین کنیم و مناسب ترین انتخاب را داشته باشیم.   

تفاوت های میان تکنولوژی پلاسما و ال سی دی  


 
صفحات پلاسما و ال سی دی ممکن است در ظاهر شبیه هم باشند، اما شکل ظاهری و میزان ضخامت را می توان پایان شباهت این دو تکنولوژی دانست. نمایشگرهای پلاسمایی همانگونه که از نامشان بر می آید ، شامل شبکه ای از سلول های کوچک حاوی پلاسمای گازی است که با ولتاژ الکتریکی مشخصی برای ایجاد تصویر تحریک می شوند. نمایشگرهای ال سی دی (liquid crystal
display یا صفحه نمایش کریستال مایع) از حجم فشرده ای از کریستال مایع تشکیل شده اند که فضای بین دو صفحه شیشه ای را پر کرده. در اینجا تصاویر توسط سطوح گوناگون شارژهای الکتریکی که بر روی کریستال مایع اعمال می شود به وجود می آیند.
 
 آیا میان کیفیت تصویر تلویزیون های سی آر تی معمولی با تلویزیون های پلاسما و ال سی دی تفاوت خاصی قابل مشاهده است؟  
 
برای مصرف کنندگان اینکه چه اتفاقاتی در پشت پرده تولید تصویر تلویزیون می افتد اصلا اهمیتی ندارد. بلکه موضوع مهم چگونگی ایفای نقش این ابزار در نمایش بی عیب و نقص تصاویر است. از این دیدگاه هر دوی تلویزیون های پلاسما و ال سی دی تصاویر عالی و جذابی تولید می کنند. البته هنوز هم ممکن است برخی عاشقان سینمای خانگی و خوره های بازی را بیابید که معتقدند سی آر تی ها تصویر بهتری دارند. هرچند که با تولید پلاسماهای جدید و پیشرفت های کیفی ال سی دی با استفاده از تکنولوژی ال ای دی بک لایت دیگر این گونه صحبت ها کم لطفی و متعصبانه به نظر می رسند. 
 

اما در مقام مقایسه این دو تکنولوژی افرادی که به شکل حرفه ای از سینمای خانگی استفاده می کنند، معتقدند که کیفیت پلاسما یکی دو پله بهتر از ال سی دی است و به قول معروف یک سر و گردن بالاتر است. دلیل این امر هم در اینجا است که تلویزیون های پلاسما رنگ سیاه واقعی تر و تیره تری را نسبت به ال سی دی ها نمایش می دهند و این تفاوت باعث می شود در سکانس های تاریک فیلم جزئیات و کنتراست بهتری را شاهد باشیم. ماهیت فناوری ال سی دی اینگونه است که نوری از پشت لایه های شیشه ای به آن می تابد تا تصویر تولید شود و همین امر هم باعث می شود که ال سی دی ها هیچگاه به تاریکی حقیقی دست نیابند. زیرا در تاریک ترین صحنه ها هم باز مقدار کمی نور از میان پیکسل های تصویر به بیرون نشت می کند. البته این نقیصه در نسل های جدید ال سی دی رو به بهبود است.

مزایای پلاسما نسبت به ال سی دی  


 
علاوه بر کنتراست بهتر به دلیل قابلیت نمایش رنگ سیاه عمیق تر، تلویزیون های پلاسما نسبت به ال سی دی ها زاویه دید بهتری دارند. زاویه دید یعنی اینکه شما در چه موقعیتی از فضای ۱۸۰ درجه ای جلوی صفحه بنشینید و بدون کاهش کیفیت و یا تغییر رنگ بتوانید تصاویر را ببینید. این زاویه در ال سی دی ها مقداری کوچک تر از پلاسما است و از دو طرف تصویر چندان مناسبی را نمی توان دید. البته این زاویه روز به روز در حال باز شدن است و برخی از ال سی دی هایی که به تازگی به بازار ارائه شده اند زاویه دیدی همانند پلاسماها دارند. پلاسماها همچنین رنگ های روشن تر و شفاف تری را به نمایش می گذارند. این ایراد ال سی دی باز هم به همان نشت نور از پشت لایه کریستال مایع برمی گردد که میزان اشباع رنگ ها را تحت تاثیر قرار می دهد. 
 

برخی صاحب نظران هم عقیده دارند که بعضی ال سی دی ها تصاویر را کمی محو و تار نمایش می دهند، که این مورد در صحنه های پرسرعت فیلم ها و یا برنامه های ورزشی بیشتر قابل تشخیص است. البته این صحبت را بیشتر در خصوص نسل های قبلی ال سی دی می توان پذیرفت و ال سی دی های جدید چنان تغییر و تکامل معنی داری را پشت سر گذاشته اند که تفاوت های اینچنینی آنها با پلاسما بسیار ناچیز شده است. با کم شدن زمان پاسخگویی پیکسل ها (که با میلی ثانیه سنجیده می شود) چنان تصاویری در صحنه های اکشن به شما نشان داده می شود که باورش هم برای تان سخت است.

 بزرگترین مزیت تلویزیون های پلاسما نسبت به پسرعموهای ال سی دی شان قیمت ارزان تر آنها است، به خصوص که در تلویزیون های صفحه بزرگ این قیمت بیشتر محسوس و قابل لمس است. با توجه به رزولوشن و کیفیت تصویر، هنوز تلویزیون های پلاسما به راحتی پشت ال سی دی های هم قیمت شان را به خاک می مالند. در بازار بسیاری از کشورها امروزه تلویزیون های پلاسما در اندازه های ۴۲ تا ۷۰ اینچ ارائه می شوند. مثلا یک پلاسمای ۴۲ اینچ با رزولوشن 1020x768 تقریبا ۱۲۰۰ تا ۱۵۰۰ دلار قیمت دارد. و حتی ممکن است یک پلاسمای ۳۲ اینچ را با قیمتی زیر ۸۰۰ دلار هم پیدا کنید. اما مطمئنا برای ال سی دی های اینچنینی باید مبالغ بالاتری را بپردازید، هرچند که این تفاوت روز به روز کمتر و رقابت بیشتر می شود.  

مزایای ال سی دی نسبت به پلاسما  


 
ال سی دی ها نسبت به پلاسماهای هم اندازه شان معمولا رزولوشن تصویر بالاتری دارند، که این به معنی تعداد پیکسل بیشتر در صفحه است. ال سی دی همچنین نسبت به صفحات پلاسما برق کمتری مصرف می کند. برخی از مدل های جدید ال سی دی حتی کمتر از نصف پلاسماهای هم گروه شان مصرف انرژی دارند.

از نظر جثه هم ال سی دی ها از پلاسماهای هم اندازه شان سبک تراند و همین امر جابجایی و نصب آنها روی دیوار را راحت تر می کند. یکی از دلایل این امر استفاده از پلاستیک در ساخت صفحه محافظ بیرونی ال سی دی ها است. در صورتی که در تلویزیون پلاسما این صفحه باید از شیشه ساخته شود.

برخی خبرگان در زمینه ال سی دی هم عقیده دارند که طول عمر ال سی دی ها بسیار بیشتر از صفحات پلاسما است. البته این نظر بیشتر در خصوص نسل های اولیه پلاسما صحیح بود که پس از ۲۰ هزار ساعت کار نیمی از روشنایی اولیه شان را از دست می دادند. اما بسیاری از پلاسماهای موجود در بازار طول عمری تقریبا برابر با ال سی دی و در حد ۶۰ هزار ساعت دارند. با یک حساب ساده متوجه می شوید که این زمان یعنی اینکه شما می توانید برای ۷ سال متوالی ۲۴ ساعته از تلویزیون تان استفاده کنید.

از نظر کیفیت هم ال سی دی ها بالاخره در یکی دو سال اخیر با معرفی تکنولوژی LED Backlight تقریبا خودشان را به پلاسما رساندند. در این فناوری به جای استفاده از لامپ های فلورسنت از یک مجموعه نور ال ای دی استفاده می کنند. از نور ال ای دی هم به دو روش استفاده می شود: مستقیم و کناری. مسلما استفاده از روش مستقیم بسیار بهتر است، زیرا به تولیدکنندگان این امکان را می دهد که هنگام لزوم نور بخش هایی از تصویر را خاموش کنند که این به معنی کنتراست و وضوح تصویر بیشتر است. در روش کناری هم همانگونه که از نامش پیدا است، از گروهی ال ای دی در اطراف صفحه نمایش استفاده می شود. این نور سپس با استفاده از تعدادی آینه به طور یکنواخت در تمام صفحه پخش می شود، که بسیاری از کارخانه ها هم از همین روش استفاده می کنند. امسال هم باید منتظر استفاده بیشتر از ال ای دی در صفحات نمایش و کیفیت بهتر تصاویر باشیم، اما یادمان باشد که آن را با OLED ها که یک دسته جدا در شاخه صفحات نمایش هستند اشتباه نگیریم!

ممکن است شما چیزهایی در خصوص سوختگی صفحات پلاسما شنیده باشید. چیزی که به طور معمول در صفحات ال سی دی دیده نمی شود. این سوختگی صفحه هنگامی صورت می گیرد که یک تصویر ثابت برای مدت زمان طولانی روی صفحه نمایش داده شود، در نتیجه شبه آن تصویر همانند روحی سرگردان روی صفحه باقی می ماند که در اصطلاح از آن با عنوان سوختگی صفحه یاد می کنند. البته در پلاسما های امروزی این مورد کمتر به چشم می خورد که آن را باید ممنون فناوری تازه تر و امکاناتی از قبیل Screen Saver باشیم، اما به هر حال سوختگی صفحه نمایش هنوز یکی از اتفاقات دردناکی است که ممکن است برای صاحبان پلاسما به وقوع بپیوندد. خب، البته در پلاسماهای امروزی این مسئله فقط چند روز باعث دردسر در تماشای برنامه های مورد علاقه تان می شود و به مرور از بین می رود. 
  

با این تفاسیر، در حال حاضر کدام یک برای من مناسب تر است؟ ال سی دی یا پلاسما؟  


 
اگر تصمیم دارید برای خرید یک تلویزیون صفحه بزرگ (منظورم بالای ۵۰ اینچ است) به فروشگاه مراجعه کنید، مناسب ترین انتخاب تان پلاسما خواهد بود. با انتخاب پلاسما دست شما برای خرید های گنده تر با هزینه کم کاملا باز است تا حسابی بتوانید در بین دوستان و آشنایان خودی نشان دهید! اگر چه ال سی دی رزولوشن بهتری را در اختیار شما می گذارد، اما پلاسما هنوز از لحاظ کیفیت تصویر روی سکوی بالایی ایستاده است و به شما لبخند می زند. البته نکته دیگری که در تصمیم گیری شما بین پلاسما و ال سی دی حتما باید مورد توجه قرار گیرد، وجود تیونر دیجیتال HD
داخلی است. زیرا هنوز برخی تلویزیون ها فقط دارای تیونر آنالوگ هستند که با این صفحه بزرگ کیفیت چندان مناسبی را برای تماشا نخواهید داشت.

اگر قصد انتخاب تلویزیونی در اندازه کوچکتر دارید (۱۷ تا ۴۲ اینچ) تنها راهی که یک محصول خوش قیافه و خوش فرم را که با سلیقه تان جور باشد به خانه ببرید، خرید یک ال سی دی است. و باعث خوشحالی خریداران است که ال سی دی ها امروزه پایین ترین قیمت تاریخ تولید و فروش خود را دارند.

البته در خصوص نوع و محل استفاده تلویزیون هم جای بحث فراوانی است، اینکه می خواهید از آن در محیط روشن و معمولی خانه استفاده کنید یا اینکه یک محیط تاریک و سینما مانند را ترجیح می دهید؟ خرد جمعی اینگونه حکم می کند که ال سی دی به خاطر سیستم نور پشتی اش برای استفاده در روز و محیط های روشن مناسب است و پلاسما به دلیل اینکه در صفحه جلویی اش از شیشه استفاده می کند برای یک سینمای خانگی تاریک کاربردی تر خواهد بود. با این حال محصولاتی مانند پلاسماهای صفحه مات پایونیر و ال سی دی های تولید شده با تکنولوژی ال ای دی بک لایت با کیفیت تیرگی مناسب، تمام این محاسبات را به هم ریخته اند. پس بهتر است اینگونه بگوییم که برای محیط های تاریک پلاسما بهترین گزینه است و همچنین پلاسمای با پوشش مات و ضدانعکاس نور وسیله ای همه فن حریف خواهد بود.


 

در این میان، آیا واقعا خرید یک نمایشگر فول اچ دی 1080p عاقلانه است؟  


 
اگر شما واقعا یک معتاد تصاویر HD
هستید که سعی می کنید تا حد امکان فقط از منابع با کیفیت 1080p استفاده کنید، پس ظاهرا بهترین انتخاب شما یک ال سی دی خواهد بود. به هرحال 1080p به سرعت در حال تبدیل شدن به یک فرمت عادی و روزمره است که توسط بسیاری از ال سی دی های با رزولوشن تصویر 1920x1080 پیکسل پشتیبانی شده و قابل نمایش است. امروزه حتی ال سی دی ها و پلاسماهای ارزان قیمت هم با رزولوشن 1366x768 و 1024x768 که همان 720p است تولید می شوند. اگر آنقدر پول کنار گذاشته اید که می خواهید یک صفحه نمایش ۵۰ اینچی یا بزرگتر بخرید، دلیلی ندارد که به کیفیتی کمتر از 1080p فکر کنید.

البته محتوای خیلی کمی با کیفیت 1080p برای تماشا وجود دارد و بسیاری از شبکه های تلویزیونی هنوز این کیفیت را پشتیبانی نمی کنند و یا حتی فیلم های سینمایی بصورت دی وی دی و با کیفیتی کمتر از این حد عرضه می شوند. امروزه تنها می توان از دیسک های بلوری و ویدیوهای دانلودی HD به عنوان تنها منابع تصویری با کیفیت 1080p نام برد. اما مطمئنا در آینده ای نزدیک این داستان به لطیفه بامزه ای شباهت پیدا خواهد کرد. کدام یک از شما هنوز از نوارهای بتا مکس و حتی نوارهای VHS برای تماشای فیلم استفاده می کنید؟   
دسته ها : دانش و فناوری
پنجم 1 1389 15:28
وقتی بیشتر افراد به سلاح های هسته ای فکر می کنند، تصاویری از نابودی ساختمان ها، بلند شدن توده ای از ابرهای های قارچی شکل و شهرهایی ویران شده جلوی چشمشان می آید.
مردم در مورد سلاح های هسته ای به این مسئله توجه نمی کنند که انفجار تنها آغاز کار است و بقیه ی مضرات این سلاح ها مانند تشعشعات رادیواکتیو را کمتر مورد توجه قرار می دهند. یکی از انواع تشعشعاتی که توسط سلاح های هسته ای ساطع می شوند پالس های الکترو مغناطیس هستند. 

 

پالس الکترومغناطیس چیست؟
یک پالس الکترومغناطیس یک نیروی قوی الکتریکی است که از تغییرات اثر کامپتون که بازتاب کامپتون نامیده می شود ایجاد می شود. این پالس که پس از یک انفجار هسته ای ایجاد می شود با تولید یک جریان الکتریکی بسیار قوی باعث از کار افتادن اجزای الکتریکی به خصوص نیمه هادی ها می شود. دامنه ی تاثیر این پالس فقط به دستگاه های الکتریکی روی زمین محدود نمی شود و هواپیماها ، هلیکوپترها و تمام وسیله های هوایی دارای سیستم های الکترونیکی نیز در معرض حمله قرار می گیرند. در حقیقت هر وسیله الکتریکی که در معرض این پالس قرار بگیرد به یک وسیله بی استفاده مبدل می شود.

 بمب الکترومغناطیس چیست؟ 

وجود چنین پالس قدرتمندی باعث شد تا بمب الکترومغناطیس ایجاد شود. بمب های الکترومغناطیس بمب هایی هستند که برای تخریب هدف خود، از یک پالس شدید الکترومغناطیس بهره می گیرند. این پالس الکترومغناطیس، تمام سامانه های الکتریکی و الکترونیکی در شعاع تخریب را از کار می اندازد. از آنجاییکه بدن انسان و موجودات زنده در مقابل امواج الکترومغناطیس مقاوم است، انفجاراین نوع بمب تلفات جانی به همراه ندارد، اما اثرات مخرب آن بر روی سامانه های اطلاعاتی، عملا جامعه هدف را به پیش از عصر اطلاعات باز میگرداند!


زمانی را تصور کنید که در یک شهر آرام به سر می برید. ناگهان نور شدیدی ساطع می شود و در یک لحظه همه چیز در خاموشی فرو میرود. بوی سوختن وسایل الکتریکی در فضا می پیچد، پوشش سیم ها سوخته و خطوط نازک تلفن قطع می شود و مهم تر از همه اینکه درون هیچ کامپیوتری حتی یک بیت اطلاعات باقی نمانده و در عین حال هیچ کس کوچکترین آسیبی ندیده است. پس از انفجار بمب الکترومغناطیسی بر فراز چنین شهری، در کسری از ثانیه یک تا دو میلیارد وات انرژی الکتریکی کلیه سیستمهای مخابراتی، رادیویی و تلویزیونی را از کار می اندازد. برق شهر قطع می‌گردد، مدار الکتریکی همه کامپیوترها می‌سوزد. تمام باتری ها و خازن ها منفجر می‌شوند. لامپ تصویر همه تلویزیون ها و مانیتورهای خاموش یا روشن، نورانی شده و می‌سوزد. همه موتورهای الکتریکی با آخرین دور به گردش در می آیند و همه از کار می‌افتند و ناگهان شهر در تاریکی فرو می‌رود. شهر بدون الکتریسیته، موتور، باتری، مخابرات و حرکت کاملا فلج می‌شود. همه این اتفاقات با سرعت نور یعنی کسری از ثانیه پس از انفجار یک بمب الکترومغناطیسی در حوزه میدان مغناطیسی آن اتفاق می‌افتد.
 
پالس الکترومغناطیس چگونه کشف شد؟
اثر پالس الکترومغناطیس در طی آزمایش های هسته ای مشاهده شد. در سال
۱۹۵۸ زمانی که نیروی دریای آمریکا در حال آزمایش بمب های قوی هسته ای بر فراز اقیانوس آرام بود، اختلالات الکترونیکی بسیاری در جزایر هاوایی و استرالیا گزارش شد. بعد از تحقیقات بسیار مشخص شد که عامل این اختلالات الکترونیکی، پالس های الکترومغناطیسی بودند که پس از انفجار این بمب های هسته ای تا مایل ها دورتر متشعشع شده بودند.
 

روش های مقابله با اثر پالس الکترومغناطیس:
تا کنون هیچ روشی که کاملا جلوگیرنده ی این پالس ویرانگر باشد یافت نشده است. دو راه پیشنهادی برای مقابله با این پالس نیز هر کدام مشکلاتی به همراه دارند. یکی از راه های پیشنهادی استفاده از قفس فارادی است. چگونگی عملکرد این وسیله شبیه برق گیر هایی است که بر روی ساختمان های بلند نصب می شود. پس از انفجار یک بمب الکترومغناطیس این وسیله پالس الکترو مغناطیس تولید شده را جذب می کند و به زمین منتقل می کند اما مشکل اینجاست که به قدری قدرت این پالس زیاد است که پس از مدت کوتاهی دستگاه از جریان اشباع شده و شروع به پس زدن جریان می کند و تمام وسایل مجاورش را نابود می سازد. راهکار دیگر عایق ساختن تمام مدارهای الکتریکی به وسیله ی پوششی است که مانع از نفوذ پالس الکترومغناطیس می شود اما از آنجا که هر وسیله الکتریکی حداقل یک ورودی دارد ممکن است که پالس الکترومغناطیس از این ورودی وارد مدار شود و آنرا نابود سازد. مگر آنکه تمام مدارهای شهر مورد حمله قرار گرفته شده دارای عایق باشد. منظور ازتمام مدارها همه ی مسیر های انتقال برق، تلفن و تمام مدارهای وسایل الکتریکی است که عملا کاری غیرممکن است. اگر تنها یک ورودی عایق نشده باشد باعث می شود که تمام وسایل الکتریکی شهر نابود گردد.

دسته ها : دانش و فناوری
بیست و نهم 8 1388 22:10
اگر شما از کاربران همیشگی رایانه هستید حتماً این مطلب را بخوانید!  

الف:  CVS چیست؟

 CVS مجموعه ای از علائم چشمی و بینایی است که بر اثر کار با کامپیوتر ایجاد می شوند. تقریبا 4/3 درصد کسانی که زیاد با کامپیوتر کار می کنند گرفتار این علائم هستند. به نظر می رسد با فراگیرتر شدن بکارگیری کامپیوتر در محل های کار و حتی در خانه ها تعداد کسانی که از CVS رنج می برند رو به افزایش باشد. علائم CVS : مهمترین علائم CVS عبارتند از: خستگی چشم، خشکی چشم، سوزش، اشک ریزش و تاری دید. CVS همچنین ممکن است سبب درد در گردن و شانه ها نیز بشود. چشم انسان حروف چاپی را بهتر از حروف نمایش داده شده بر روی مانیتور می بیند. علت این امر این است که حروف چاپی کنتراست بیشتری با صفحه سفید زمینه داشته و لبه های آنها واضح تر است حال آنکه در مورد صفحۀ مانیتور چنین نیست و لبه ها به وضوح حروف چاپی نیستند بلکه حروف از یک مرکز با کنتراست بالا شروع شده و به تدریج کم رنگ‌تر می‌شوند و پس از تبدیل به خاکستری کمرنگ ناپدید می گردند. بنابراین لبه‌های حروف بر روی صفحه مانیتور وضوح حروف چاپی را ندارد. یکی از مهمترین دلایل خشکی و سوزش چشم هنگام کار با کامپیوتر کاهش میزان پلک زدن است به طوریکه افراد، هنگام کار با کامپیوتر تقریبا یک پنجم حالت عادی پلک می زنند. این مسأله به همراه خیره شدن به صفحه مانیتور و تمرکز بر روی موضوع کار سبب می شود تا پلک ها مدت بیشتری باز بمانند و در نتیجه اشک روی سطح چشم سریعتر تبخیر می شود.

 ب:  10 توصیه برای کاهش علائم CVS 
۱. سعی کنید به طور ارادی پلک بزنید. این کار سبب می شود سطح چشم شما با اشک آغشته شده و خشک نشود. در صورتی که مشکل شما شدید باشد می توانید از قطره های اشک مصنوعی استفاده کنید.
 

2. مرکز مانیتور باید حدود 10 تا 20 سانتی متر پایین تر از چشمان شما باشد. این وضعیت علاوه بر اینکه باعث می‌شود پلک ها پایین تر قرار گیرند و سطح کمتری از چشم در معرض هوا باشد. از خستگی گردن و شانه ها نیز می‌کاهد. در این موارد هم باید مانیتور را در ارتفاع مناسب قرار داد و هم ارتفاع صندلی را نسبت به میزکار تنظیم کرد به طوری که ساعد شما هنگام کار با keyboard موازی با سطح زمین باشد.


3. مانیتور خود را طوری قرار دهید که نور پنجره یا روشنایی اتاق به آن نتابد. هنگام کار با کامپیوتر سعی کنید پرده ها را بکشید و روشنایی اتاق را نیز به نصف وضعیت معمولی کاهش دهید. اگر از چراغ مطالعه بر روی میز خود استفاده می کنید آن را طوری قرار دهید که به صفحه مانیتور یا چشم شما نتابد. همچنین می‌توانید از صفحه های فیلتر نیز بر روی صفحه مانیتور استفاده کنید. تابش نور به صفحه مانیتور سبب کاهش کنتراست و خستگی چشم می‌شود. این مسأله بخصوص زمانیکه زمینه صفحه تیره باشد شدیدتر خواهد بود. 
 
 4. به چشمان خود استراحت دهید. سعی کنید هر 5 تا 10 دقیقه چشم خود را از مانیتور برداشته و به مدت 5 تا 10 ثانیه به نقطه ای دور نگاه کنید. این کار سبب استراحت عضلات چشم می شود. همچنین به شما وقت می دهد پلک بزنید و سطح چشم شما مرطوب شود.
 
 5. اگر مجبورید که متناوباً و پشت سر هم به یک صفحه نوشته و مانیتور نگاه کنید (خصوصاً در مورد تایپیست ها) ممکن است چشم شما خسته شود زیرا باید تطابق خود را تغییر دهد. برای جلوگیری از این مسأله سعی کنید صفحه نوشته شده را در حداقل فاصله و هم سطح با مانیتور قرار دهید. برای اینکار می توانید از copyholder استفاده کنید.
 
 6. فاصله مانیتور با چشمان شما باید 50 تا 60 سانتی متر باشد.
 
 7. روشنایی و کنتراست مانیتور خود را تنظیم کنید. میزان روشنایی مانیتور باید با روشنایی اتاق هماهنگی داشته باشد. یک روش برای تنظیم روشنایی مانیتور این است که به یک صفحه وب با زمینه سفید (مثل این صفحه) نگاه کنید. اگر سفیدی صفحه برای شما مثل یک منبع نور است روشنایی مانیتور زیاد است و باید آن را کم کنید. در مقابل، اگر صفحه کمی خاکستری به نظر می رسد روشنایی را زیاد کنید. در مجموع روشنایی باید در حدی باشد که چشمان شما احساس راحتی کنند. کنتراست مانیتور باید حداکثر باشد تا لبه های حروف بیشترین کنتراست را با نوشته خود پیدا کند.
 
 8. مشخصات دیگر مانیتور خود را تنظیم کنید. کیفیت نمایش تصاویر بر روی مانیتور به سه عامل بستگی دارد: Resolution ، Refresh Rate ، و DotePitch. Refresh Rate نشاندهنده فرکانس تجدید تصویر بر روی مانیتور است. فرکانس پایین می تواند برای چشم خسته کننده باشد و فرکانس های خیلی پایین سبب پرش تصویر می شوند. بهترین Refresh Rate حدود 70 هرتز یا بیشتر است. Resolution یا وضوح تصویر که به Refresh Rate نیز بستگی دارد به تراکم پیکسل های تصویر بر روی مانیتور گفته می شود. هرچه تعداد پیکسل ها بیشتر باشد جزئیات بیشتری از تصویز دیده می شود. بطورکلی هرچه Resolution بیشتر باشد بهتر است ولی باید به Refresh Rate نیز توجه داشت. گاهی Resolution بالا Refresh Rate پایین دارند بنابراین باید وضعیتی را انتخاب کرد که هر دو بیشترین تعداد را داشته باشند. Dot Pitch بر sharpness تصویر مؤثر است و هر چه عدد آن کمتر باشد تصویر sharpتر است. بیشتر مانیتورها dot pitch بین 25/0 تا 28/0 میلی متر دارند. 28/0 میلی متر یا کمتر عدد مطلوب است. Refresh Rate و Resolution را در ویندوز می توانید در Display Properties تنظیم کنید ولی dot pitch قابل تنظیم نیست.
 
 9. اگر علی رغم رعایت توصیه‌های گفته شده باز هم دچار علائم CVS هستید می‌توانید از عینک های مخصوص استفاده کنید زیرا گاهی مشکل در دید متوسط است. ما به طور معمول کمتر از دید متوسط استفاده می کنیم زیرا بیشتر اوقات یا اشیاء دور رانگاه می کنیم و یا اشیاء نزدیک. ولی مانیتور کامپیوتر دقیقاً در فاصله ای از چشم قرار می گیرد که مربوط به دید متوسط است. اگر شما عینکی هستید عینک شما به احتمال زیاد برای کار با کامپیوتر مناسب نیست زیرا دید متوسط را اصلاح نمی کند. برای دریافت عینک مناسب کامپیوتر، به چشم پزشک مراجعه کنید.
 

 10. هنگام کار با کامپیوتر سعی کنید گردن خود را راست نگهداشته و شانه را عقب بدهید. قوز کردن هنگام کار طولانی با کامپیوتر سبب دردهای گردن و شانه‌ها می شود. اگر پشتی صندلی شما قابل تنظیم است آن راطوری تنظیم کنید که کاملا به پشت شما بچسبد. همچنین ارتفاع صندلی خود را طوری تنظیم کنید که کف پاها روی زمین قرار داشته و زانوی شما در زاویۀ 90 درجه قرار داشته باشد. Keyboard و Mouse باید پایین تر از آرنج و نزدیک دستان شما قرار داشته باشد.


1.برای ایجاد کلمه عبور، از حروف بزرگ و کوچک و به صورت یک در میان استفاده کنید. مثال: cOmPuTeR

2.حروف اول کلمات یک جمله را به عنوان رمز عبور خود انتخاب کنید.


مثلاًدر جمله:"
If sentence is longer password would be safer " که رمز عبور آن به این صورت تبدیل می شود: " Isilpwbs "


3.عدد یا تاریخی را برای خود در نظر بگیرید و آن را با دکمه
Shift تایپ کنید.


مثلاً : تاریخ: 13.06.2002 با دکمه
Shift به این کلمه تبدیل


می شود: !#>)^>@))@


4.لغتی را در نظر بگیرید و سپس حروف سمت راست آن را که بر روی صفحه کلید قرار دارد، بنویسید:


مثال:
Hardware تبدیل می شود به: Jstfestr


5.لغت یا ترکیبی را برای خود در نظر بگیرید مانند “24
Oktober” و بعد آن را بهم بریزید به این صورت که حروف اول آن را با حرف آخر، حرف دوم را با حرف ماقبل آخر و به همین ترتیب بقیه را بنویسید: 24r4eObkot


6.لغات یک جمله را به اختصار بنویسید این اختصارات را خود شما تعیین می کنید و از قاعده خاصی پیروی نمی کنند. مثلاً عبارت
White meat with cabbage تبدیل می شود به: “whtmtwtcabge

7.در رمز عبور از علائم ویژه استفاده کنید. مثال: “
c/Om%u §E~r

دسته ها : دانش و فناوری
چهارم 5 1388 19:20

زیردریایی‌ها از شگفت‌انگیزترین اختراعات بشر هستند. طی صدها سال دریانوردان فقط می‌توانستند روی عرشه کشتی‌ها کار کنند. اختراع زیردریایی به انسان اجازه داد تا بتواند همچون موجودات دریایی برای مدت طولانی (ماه‌ها و حتی سالها) در زیر دریا زندگی کند. ما اختراع زیردریایی‌های پیشرفته را مدیون مسابقه تسلیحاتی جنگ سرد بین دو ابرقدرت شرق و غرب در قرن بیستم هستیم!

دانشمندان برای ساخت و حرکت دادن زیردریایی‌ها از چندقانون استفاده کردند. ما ابتدا به بررسی دو قانون مهم می‌پردازیم:

1- قانون ارشمیدس: طبق قانون ارشمیدس بر هر جسم (کمی یا کاملاً) غوطه‌ور در سیال معادل وزن سیال جابجاشده نیرو وارد می‌شود. همواره وزن جسم بطرف پائین و نیروی شناوری سیال بطرف بالا ظاهر می‌شوند. هرگاه این دو نیرو با هم برابر باشند (مانند کشتی روی دریا) جسم روی سیال شناور خواهد شد و اگر نیروی وزن بیشتر از نیروی شناوری سیال (مانند سنگ در آب) باشد، جسم کاملاً در سیال فرو خواهد رفت.

چگالی جسم به وزن بر حجم تعریف می‌شود. هرگاه چگالی جسم از چگالی سیال (آب) بیشتر باشد، جسم در سیال فروخواهد رفت.

2- قانون بویل: طبق این قانون در دمای ثابت، حجم و فشار یک سیال رابطه عکس با هم دارند . یعنی هرگاه فشار وارد بر سیال دوبرابر شود، حجم سیال نصف خواهد شد.
برهرجسم داخل سیال، فشاری به تمام سطح جسم (متناسب با عمق سیال) بطور مساوی وارد می‌شود. هرچه عمق سیال بیشتر باشد، فشار وارد بر جسم نیز بیشتر خواهد شد و طبق قانون بویل حجم آن باید کم شود. برای مثال اگر بالون پر از هوایی را به عمق اقیانوس ببریم، فشار عمق آب باعث کم شدن حجم بالون و متراکم شدن هوای داخل بالون خواهد شد.

وبرعکس اگر بالون را رها سازیم تا به آسمان برود، چون فشار هوا در ارتفاع کمتر از سطح زمین است، حجم بالون افزایش خواهد یافت. بیایید این قانون را درمورد خطرات غواصی در عمق بررسی کنیم:
درشکل زیر (سمت چپ) ریه‌های غواصی را درحال شنا در سطح آب می‌بینید. هرچه غواص به عمق بیشتری برود، فشار وارد بر بدن و ریه‌های او افزایش می‌یابد. اگر دمای آب را حدود 04 ثابت درنظر بگیریم، باید حجم ریه‌های غواص کم شود. ولی حجم ریه‌ها کم نمی‌شود و درعوض برای خنثی کردن فشار عمق سیال، ریه‌ها هوای بیشتری را جذب می‌کنند تا فشار داخل ریه با محیط یکسان شود.

در عمق 40 متری حجم هوای فشرده شده درون ریه به 4 برابر سطح آب افزایش می‌یابد که این موضوع می‌تواند باعث پاره شدن رگ‌ها و رسوب نیتروژن در خون و خطر حمله قلبی برای غواص بوجود آورد. به همین دلیل غواص ها نمی توانند برای مدت طولانی در عمق بیشتر از 30 متری شنا کنند.


تاریخچه ساخت زیردریایی‌ها :

- در زیردریایی‌های اولیه از نیروی دست برای حرکت دادن زیردریایی در اعماق کمک گرفته می‌شد. در سال 1620 شخص بنام ون دربل اولین زیردریایی را ساخت که می‌توانست در عمق 5/4 متری حرکت کند.
حجم داخل این زیردریایی بسیار کم بود، بطوریکه فقط یک نفر می‌توانست داخل آن قرار گیرد و برای حرکت دادن آن در عمق به یک فرد بسیار نیرومند نیاز بود تا بتواند پره‌های جلو و فوقانی را بچرخاند.

- درحدود سال 1770، دیود باشنل زیردریایی را طراحی کرد که می‌توانست بکمک دست و پدالهای پایی حرکت کند. حدود 30 سال بعد روبرت فولتون، زیردریایی دیگری ساخت که 3 نفر گنجایش داشت و برای اولین بار، بالهایی برای تنظیم عمق در زیردریایی تعبیه شد.

- فولتون سپس تلاش کرد تا زیردریایی دیگری با موتور بخار بسازد. مشکل طراحی این موتورها در آن بود که در زیر آب اکسیژن نبود. بنابراین موتوری طراحی شد که ابتدا آب در سطح آب داخل مخزنی با موتور دیزل (با سوخت گازوئیل) داغ و تبدیل به بخار می‌شد، سپس موتور خاموش می‌شد و زیردریایی به داخل آب شیرجه می‌زد و تا وقتی که بخار داخل مخزن سرد نشده بود، زیردریایی می‌توانست با موتور بخار در عمق دریا حرکت کند.

- در سال 1860 زیردریایی دیگری طراحی شد که بطور کامل زیر آب نمی‌رفت و از طریق لوله‌ای که به سطح آب راه داشت، اکسیژن را برای سوخت موتور به داخل زیردریایی مکش می‌کرد.

- در سال 1904 اولین زیردریایی که با موتور دیزل- الکتریکی کار می‌کرد، در فرانسه ساخته شد. موتورهای دیزل در سطح آب، باطری‌های الکتریکی را شارژ می‌کردند و سپس زیردریایی در آب فرو می‌رفت در این هنگام موتور دیزل خاموش می‌شد و موتور الکتریکی بکمک باطری‌های شارژشده، زیردریایی را حرکت می‌داد.

- مشکل این نوع زیردریایی در آنجا بود که اولاً باطری‌ها خیلی بزرگ و سنگین بودند و ثانیاً پس از گذشت چندساعت زیردریایی مجبور بود به سطح آب بیاید تا موتور دیزل روشن شده و باطری‌ها را دوباره شارژ کند. اسید داخل باطری‌ها هم در ترکیب با آب دریا، بخار خطرناک و کشنده‌ای تولید می‌کردند.

- درسال 1954 اولین زیردریایی با سوخت هسته‌ای ساخته شد. از مزایای این زیردریایی‌ها، عدم نیاز به هوا است. این نوع زیردریایی‌ها می‌توانند به مدت طولانی (حتی سالها) زیر دریا بمانند و فقط درصورت نیاز به سطح آب بیایند و نیز با سرعت بالای 50 کیلومتر در ساعت در زیر و یا سطح دریا حرکت کنند. در این موتورها، حرارت راکتور از طریق لوله‌های آب به توربین بخار می‌رسد و آن را می‌چرخاند. در نمونه زیردریایی شکل زیر، دو مدار گردش آب طراحی شده است. در مدار اولی، آب در اثر حرارت زیاد (عمل شکافت هسته‌ای) راکتور، به شدت داغ می‌شود و با گردش آب در مدار اولیه محفظه تبدیل هم داغ می شود. سپس محفظه تبدیل ،‌ آب مدار ثانویه را تبدیل به بخار می‌کند و آن را سوی توربین بخار می‌فرستد.

- بخار آب ، توربین را می‌چرخاند تا نیروی محرکه و برق زیردریایی تامین شود. سپس بخار آب در محفظه تراکم تبدیل به آب می‌شود و دوباره به محفظه تبدیل بخار ارسال می‌شود.

اجزاء زیردریایی:

اجزاء بیرونی زیردریایی شامل بدنه استوانه بیضی شکل با دوبال افقی در جلو و دوبال عمودی در عقب برای شیرجه رفتن به عمق و اوج گرفتن به سطح آب، یک سکان برای حرکت به چپ و راست ، یک پروانه در دم بدنه برای تولید نیروی محرکه زیردریایی و یک بادبان برای ورود و خروج خدمه به سطح آب است.
درضمن یک آنتن رادیویی برای تماس با زیردریایی‌ها و کشتی‌های دیگر و یک پریسکوپ برای مشاهده سطح آب از زیر دریا روی بادبان تعبیه شده است.

 بدنه زیردریایی از دو پوسته (قشر) ساخته شده که مابین آنها خالی است. به این فضای خالی، مخزن بالاست (سنگینی) می‌گویند. روی قشر بیرونی و بالای بدنه، دریچه‌ای برای خروج هوا (دریچه اصلی) و در پائین بدنه هم دریچه‌ای برای ورود و خروج آب به مخزن بالاست تعبیه شده است. داخل زیردریایی هم مخزن گاز فشرده با دو دریچه خروج هوا به مخزن بالاست روی قشر درونی تعبیه شده است. وزن زیردریایی با مخزن بالاست خالی، کمتر از نیروی شناوری آب دریاست و بنابراین زیردریایی در این حالت مانند کشتی روی سطح آب باقی خواهد ماند.
برای فرورفتن زیردریایی در آب، دریچه خروج هوا (دریچه اصلی) و دریچه ورود آب را باز می‌کنند تا آب دریا وارد مخزن بالاست شود. به این ترتیب وزن زیردریایی بیشتر از نیروی شناوری می‌شود و زیردریایی در آب فرومی‌رود.

برای بالا آمدن زیردریایی دریچه اصلی را می‌بندند و دریچه گاز فشرده شده را باز می‌کنند تا هوا وارد مخزن بالاست شود. با ورود گاز به مخزن و خروج آب از دریچه‌های پائینی، وزن زیردریایی کم می‌شود و نیروی شناوری آن را بطرف بالا می‌برد.

پروانه نصب‌شده در انتهای دم زیردریایی با چرخش خود، زیردریایی را به جلو و با چرخش برعکس به عقب! هدایت می‌کند. برای شیرجه رفتن بطرف پائین (درهنگام حرکت به جلو) انتهای بالهای جلو بطرف بالا و انتهای بالهای عقب بطرف پائین کج می‌شوند و برای اوج گرفتن نیز انتهای بالهای جلو بطرف پائین و انتهای بالهای عقب زیردریایی بطرف بالا کج می‌شوند تا (مانند پرواز هواپیما در هوا ) مسیر سیال عبوری (آب) از بالها برای حرکت به مسیر دلخواه تغییر یابد و نیروی بالابر یا پائین‌بر تولید شود.

برای حرکت به چپ و راست نیز از سکان عقب کمک گرفته می‌شود. مثل حرکت کشتی و هواپیما (درهنگام حرکت به جلو ) با کج کردن سکان به چپ، زیردریایی به چپ و با کج کردن سکان به راست، زیردریایی بطرف راست خواهد چرخید.

پریسکوپ داخل زیردریایی هم از 2 آینه کج با زاویه 045 درجه ساخته شده تا خدمه بتوانند با چرخاندن آن، کشتی‌های سطح آب را مشاهده کنند.

از آنتن رادیویی هم برای ارسال سیگنال به اطراف و برقراری ارتباط با دیگر زیردریایی‌ها و کشتی‌های دیگر و نیز از فرستنده دیگری ( رادار ) برای تشخیص موانع سرراه زیردریایی کمک می‌گیرند
نهم 4 1388 23:53
هلیکوپترها، ماشین‌های پرنده همه‌کاره‌ای هستند. قابلیت‌های هلیکوپتر به خلبان اجازه می‌دهد تا در آسمان بصورت سه‌بعدی حرکت کند ، کاری که هواپیماها قادر به انجام آن نیستند. اگر تا بحال سوار هلیکوپتر شده باشید، حتماً از توانایی‌های شگفت انگیز آن در مانور به وجد آمده‌اید! 
 
البته کنترل و هدایت یک وسیله در فضای سه بعدی مشکل است و خلبانان هلیکوپترها باید دوره‌های آموزشی زیادی طی کنند تا بتوانند مهارت کافی برای پرواز و هدایت آن را کسب کنند.

مقایسه نحوه حرکت:

برای درک نحوه کار هلیکوپترها و آشنایی با پیچیدگی‌های پرواز با آن ، بهتر است ابتدا نحوه حرکت هلیکوپتر را با قطار، اتومبیل و هواپیما مقایسه کنیم.
- حرکت قطارها تک‌بعدی است یعنی فقط می‌توانند روی یک خط (ریل) به جلو و عقب حرکت کنند. لکومو تیوران تنها با یک دست و به کمک یک اهرم می‌تواند قطار را هدایت کند.

- اتومبیل علاوه بر حرکت به جلو و عقب می‌تواند به سمت چپ و راست نیز حرکت کند . بنابراین اتومبیل حرکت دوبعدی دارد. راننده با چرخاندن فرمان می‌توانند اتومبیل را در این جهت‌ها هدایت کنند.

- همانطور که می‌دانید، هدایت یک هواپیما بسیار مشکل‌تر از هدایت اتومبیل است و خلبانان باید دوره‌های آموزشی زیادی ببینند تا بتوانند با هواپیما پرواز کنند. هواپیماها در پنج جهت و تنها بسمت جلو می‌توانند حرکت کنند.
هواپیماها علاوه بر حرکت به جلو و چپ و راست قابلیت پرواز به بالا و پائین را هم دارند و این همان بعد سوم است (حرکت سه‌بعدی ). خلبان هواپیما می‌تواند به کمک یک فرمان و دو پدال (برای به حرکت درآوردن دنباله‌ها) هواپیما را هدایت کند. 


 
هلیکوپتر می‌تواند سه کار دیگری در فضای سه‌بعدی انجام دهد که هواپیما قادر به انجام آن نیست:
1- هلیکوپتر می‌تواند به سمت عقب پرواز کند.

2- هلیکوپتر می‌تواند در یک نقطه از آسمان ثابت بماند.

3- و می‌تواند در هر حالتی ( حتی ثابت )، دور خود بچرخد.


این انعطاف‌پذیری بالا در هلیکوپترها باعث شده تا این وسیله جالب، کاربردهای فراوانی داشته باشد و البته همین خصوصیات، کنترل هلیکوپتر را نسبت به هواپیما مشکل‌تر می‌سازد
.

هلیکوپتر چگونه پرواز می‌کند؟

همانطور که در فصل قبلی (هواپیما چگونه کار می‌کند ) خواندید، با چرخش پروانه (ملخ) نیروی جلوبر تولید می‌شود و با حرکت سریع هواپیما به جلو، نیروی بالابر برای به پرواز درآمدن آن تولید می‌شود. نیروی بالابر در هلیکوپتر، با چرخش افقی بالها حول یک محور ثابت تولید می‌شود. بالهای چرخشی هلیکوپتر، باریک‌تر و کوچکتر از بالهای ثابت هواپیما هستند، چون باید به سرعت بچرخند تا نیروی لازم برای بالا رفتن هلیکوپتر را تامین کنند. 


 
 با چرخش سریع بالها، هلیکوپتر به طرف بالا حرکت می‌کند ولی به خاطر وجود نیروی گشتاور (عکس‌العمل نیروی چرخشی) بدنه هلیکوپتر درخلاف جهت چرخش بالها، دور خود خواهد چرخید! برای غلبه بر نیروی گشتاور، در انتهای بدنه ، بالهای چرخشی ( پروانه ) کوچکی بصورت عمودی تعبیه شده که با چرخش آن ، نیروی خلاف گشتاور تولید می‌شود تا هلیکوپتر در حالت تعادل در آسمان بماند. 

 
داخل کابین یک اهرم کنترل جهت حرکت هلیکوپتر تعبیه شده که توسط آن می‌توان محور بالها را حرکت داد. بطوریکه با خم کردن محور بالها بطرف جلو علاوه بر نیروی بالابر، نیروی جلوبر هم تولید خواهد شد و هلیکوپتر بطرف جلو پرواز خواهد کرد. 

 
و برعکس با خم کردن محور به طرف عقب، نیروی بالابر و عقب‌بر تولید می‌شود و هلیکوپتر به اصطلاح دنده عقب حرکت خواهد کرد! همچنین با خم کردن اهرم کنترل به طرفین، هلیکوپتر هم (حول محور افقی) به طرف چپ یا راست می‌چرخد. 

 
داخل کابین خلبان دو پدال هم تعبیه شده که توسط آنها، زاویه چرخش دنباله عقب هلیکوپتر تغییر می‌کند و باعث کم یا زیاد شدن نیروی غلبه بر گشتاور هلیکوپتر می‌شود. اگر پدال سمت چپ فشار داده شود، زاویه چرخش تیغه‌های دنبال کم و به‌تبع آن نیروی غلبه بر گشتاور هم کم خواهد شد و هلیکوپتر (حول محور عمودی) به طرف چپ خواهد چرخید.
و برعکس اگر پدال سمت راست فشار داده شود، زاویه چرخش تیغه‌های دنباله و نیروی غلبه بر گشتاور زیاد خواهند شد و هلیکوپتر (حول محور عمودی) به طرف راست منحرف خواهد شد.

برای کم و زیاد کردن ارتفاع هم اهرم تنظیم ارتفاع در سمت چپ صندلی خلبان تعبیه شده که با چرخاندن این اهرم ( مانند پدال گاز ) سرعت چرخش بالها کم و زیاد خواهد شد. اگر سرعت چرخش بالها زیاد شود نیروی بالابر بر نیروی وزن غلبه می‌کند و هلیکوپتر به طرف بالا حرکت می‌کند و اگر سرعت چرخش بالها کم شود، نیروی وزن بر نیروی بالابر غلبه می‌کند و هلیکوپتر به طرف پائین حرکت می‌کند. 

 
مهمترین جزء هلیکوپتر روی محور اصلی آن قرار دارد. محور بالها از دو صفحه (یکی متحرک و دیگری ثابت) تشکیل شده که روی هم سوار شده‌اند و بین آنها بلبرینگ قرار دارد. (وجود بلبرینگ باعث کم شدن اصطکاک بهنگام چرخش بین صفحات می‌شود.) صفحه متحرک توسط میله‌هایی به تیغه‌های بالها متصل شده و با چرخش محور اصلی و بالها، صفحه متحرک هم می‌چرخد. صفحه ثابت هم توسط میله‌هایی به اهرم کنترل متصل شده‌اند. 

 
  اگر خلبان بخواهد به طرف جلو، عقب و یا طرفین (حول محور افقی) تغییر مسیر دهد، اهرم کنترلی را به همان جهت خم می‌کند. در این حالت یکی از میله‌های متصل به صفحه ثابت (در جهت موردنظر) به طرف بالا می‌رود و صفحه ثابت و متحرک (محور بالها ) را در همان جهت کج می کند. چون تیغه های بالها به محور وصل هستند ، آنها نیز کج می شوند تا شکل عبور هوا تغییر یابد و هلیکوپتر به همان مسیر تغییر جهت دهد.

انواع دیگر هلیکوپترها:

بسته به نیاز ، هلیکوپترهای متنوعی ساخته شده‌اند. یکی از این هلیکوپترها را که برای حمل تجهیزات نظامی ساخته شده در شکل زیر می‌بینید. 


 
 در این هلیکوپترها عوض بال چرخشی عقب ( برای غلبه بر نیروی گشتاور ) ،‌ مجموعه بال دیگری بصورت افقی تعبیه کرده‌اند که بر خلاف جهت اولی می‌چرخد و نیروی گشتاور را خنثی می‌کند. به خاطر وجود دو مجموعه بال چرخشی ، نیروی بالابر زیادی تولید می‌شود و این نوع هلیکوپترها، قدرت زیادی در حمل و جابجایی نفرات، محموله و خودروها دارند.

در شکل زیر نوع دیگری از هلیکوپترها معروف به عقاب دریایی
V-22 را می‌بینید. این وسیله که ترکیبی از هلیکوپتر و هواپیماست برای حمل تجهیزات و پاتک‌های میان‌برد ساخته شده است. 

 
این هلیکوپترها هم از دو مجموعه بال با جهت چرخش متفاوت برای خنثی کردن نیروی گشتاور ساخته شده‌اند. دو محور اصلی این هلیکوپترها به جای بال هواپیما هم عمل می‌کنند ،‌ به این صورت که ابتدا محورهای اصلی بصورت عمودی قرار دارند و با چرخش بالها، هلیکوپتر بطرف بالا حرکت می‌کند و وقتی سرعت به اندازه کافی رسید، محورها شروع به چرخش 90 درجه‌ای به جلو می‌کنند تا هلیکوپتر به شکل هواپیما درآید و با سرعت به طرف جلو حرکت کند!

دوم 4 1388 12:23

۱ . Aston Martin One-77

شاید فروش محدود برخی از سوپراسپرت های گران قیمت این روزها در حال باب شدن است . پس از فراری با مدل انزو ; لامبورگینی با ریونتون و بوگاتی ویرون حالا نوبت آستون مارتین است که با One-77 بخت خود را بیازماید . نام این خودرو از آن رو One-77 است که تنها 77 دستگاه از آن تولید خواهد شد . شاسی از فیبرکربن و آلومینیوم به طور دست ساز ساخته شده است و موتور 12 سیلندر 3/7 لیتری آن نیز 700 اسب بخار قدرت تولید می کند .  قیمت این سوپراسپرت زیبا بین 5/1 الی 8/1 ملیون دلار تخمین زده می شود ! 
2 . Audi R8 5.2 FSI

اگر کانسپت لمانز کواتروی آئودی را که چند سال قبل معرفی شد را به یاد داشته باشید ; حتما موتور 10 سیلندر لامبورگینی گالاردوی آن را نیز به یاد دارید . گونه ی تولیدی R8 با موتور هشت سیلندر عرضه شد که شتاب صفر تا صد کیلومتری در حدود پنج ثانیه داشت . حالا R8 با یک موتور 10 سیلندر 2/5 لیتری به فروش می رسد ( همانند مدل R8 و S8 )  که می تواند 525 اسب بخار قدرت تولید کند . برای انتقال این قدرت می توانید از بین گیربکس 6 سرعته ی دستی و اتوکلاچ یکی را انتخاب کنید .  شتاب صفر تا صد کیلومتر این اعجوبه ی آئودی 9/3 ثانیه می باشد ضمن این که دیسک های ترمز کربن سرامیک نیز به عنوان یک انتخاب عرضه می شوند تا متوقف کردن خودرو سریعتر صورت بگیرد . یکی از موارد جالبی که در R8 به چشم می خورد تمام LED بودن چراغ های جلوی آن است . 
3 . ford Taurus

در سال 1986 فورد " تائوروس " پا به عرصه ی وجود گذاشت تا به نیاز خانواده های آمریکایی به یک سدان بزرگ را پاسخ دهد . استقبالی که از این خودرو شد خیلی خوب بود و حتی تائوروس توانست عنوان خودروی سال مجله ی موتور ترند را نیز به خود اختصاص دهد . اینک نسل جدید تائوروس برای سال 2010 آماده شده است . سبک طراحی این خودرو بیشتر شبیه محصولات لینکلن است ولی فرم سه پره ی جلوپنجره که به روش طراحی جدید فورد تبدیل شده است در این خودرو نیز دیده می شود . برخلاف دو رقیب دیگر این خودرو یعنی کرایسلر 300 و هیوندای جنسیس قدرت موتور در تائوروس به چرخ های جلو منتقل می شود . برای این خودرو یک موتور 5/3 لیتری شش سیلندر موسوم به " اکوبوست " در نظر گرفته شده است .  از تجهیزات استاندارد و سفارشی این خودرو می توان به : کروز کنترل فعال ( سیستمی که فاصله ی خودرو با اتومبیل جلویی را تشخیص می دهد و نسبت به برخورد با آن به راننده هشدار می دهد ) - استارت دکمه ای - سنسور باران - صندلی های پشتی گرم شونده - هد آپ دیزپلی ( نمایش اطلاعات ضروری بر روی شیشه ی جلو ) - سیستم صوتی سونی و ... اشاره کرد که تنها بخشی از تجهیزاتی هستند که برای تائوروس در نظر گرفته شده است . به گفته ی یکی از مهندسان فورد هدف از طراحی این خودرو ساخت ساکت ترین محصول فورد بود . به همین دلیل تمامی بخش های اتاق از جمله درها و شیشه های مورد بازنگری قرار گرفته اند تا صدای کمتری تولید کنند و از خود عبور دهند . قیمت این خودرو در مدل لیمیتد در حدود 40 هزار دلار پیشبینی می شود .

  4 . Mini Crossman

 این طور که از تصاویر جاسوسی بر می آید تولید مینی کراس اوور جدی است . مینی کراس اوور کانسپت برای اولین بار در نمایشگاه پاریس رونمایی شد و توانست با چهره ی جذاب خود نظر بسیاری از اصحاب رسانه را به خود جلب کند . البته به نظر می رسد که گونه ی تولیدی مینی کراس اوور آن جذابیت مدل کانسپت را نخواهد داشت و کمتر از ویژگی هایی که به آن خودرو جذابیت می بخشیدند در گونه ی تولیدی دیده می شود .
اگرچه در مورد قوای محرکه ی این خودرو اطلاعاتی منتشر نشده است ولی می توان انتظار داشت که طیف گسترده ای از موتورهای عادی و توربوشارژر دار برای مینی کراس اوور در دسترس باشد . از این خودرو در نمایشگاه فرانکفورت در پاییز امسال پرده برداری خواهد شد .  
5 . Mercedes Benz E class

یکی از اصیل ترین و جذاب ترین محصولات مرسدس کلاس E می باشد که در سال 1953 با کد w120 معرفی شد . اینک در سال 2010 جدیدترین نسل این خودرو رونمایی شده و آماده ی فروش است . طراحی زیبا و استفاده از اشکال زاویه دار و نرم در کنار یکدیگر از ویژگی های بارز E کلاس جدید است . به کارگیری خطوط تیز و جذاب تر کردن نمای عقب نیز تغییراتی می باشد که نسبت به نسل قبلی ایجاد شده است . E کلاس با طیف گسترده ای از تجهیزات ایمنی و رفاهی به فروش می رسد که از آن جمله می توان به : کروز کنترل فعال - چراغ های فعال (چراغ هایی با قابلیت پیچیدن در سر پیچ ها ) - سیستم هشدار دهنده ی حرکت بین خطوط و PRE SAFE اشاره کرد . E کلاس در بازارهای اروپایی در انواع مختلف و با موتورهای گوناگون بنزینی و دیزلی به فروش می رسد ولی در آمریکا دو مدل E350 با 268  اسب بخار و E550 با 382 اسب بخار عرضه خواهند شد .

پنجم 2 1388 20:53

 

نکته هایی کوچک اما مفید برای زندگی در دنیای تکنولوژی  

 

دوام بیشتر شارژ باطری موبایل:  
اگر گوشی شما هم مثل مال من خیلی زود باطری تمام می کند باید بدانید که علتش این است که آن را نزدیک بدن خودتان نگه می دارید. بدن انسان 37 درجه سانتیگراد حرارت دارد و همین دما کافی است که باعث تخلیه سریع باطری موبایل شود. بنابراین بهتر است به جای قرار دادن گوشی در جیب، آن را درون کیف بگذارید یا از نگه دارنده های کمری استفاده کنید تا با بدن فاصله داشته باشد.  
 
از همین روش برای مواقع اورژانس هم می توانید استفاده کنید. تصور کنید که به یک شهر دیگر رفته اید اما شارژر را فراموش کرده اید. برای اینکه باطری کمتری از دست بدهید شب گوشی را خاموش کنید و آن را درون یخچال قرار دهید. این کار باعث می شود تا مصرف باطری به حداقل ممکن برسد.  

 ریموت کنترل دزدگیر اتومبیل:  
اگر کنترل دزدگیر ماشین دارای برد کوتاهی است یک راه حل ساده وجود دارد. قسمت فلزی کلید ماشین را به زیر چانه پچسبانید و دکمه ریموت را فشار دهید. در باز می شود.  
این کار باعث می شود که سر شما به عنوان یک آنتن رادیویی عمل کرده و برد کنترل افزایش پیدا کند! 

 کارتریج پرینتر خشک شده  
دقیقه 90 است و شما در حال پرینت یک فایل مهم هستید. ناگهان در میان کار، کارتریج پرینتر تمام می شود. چه باید کرد؟  
کارتریج را دربیاورید و آن را سه دقیقه زیر سشوار گرم قرار دهید. کارتریج را در حالی که هنوز گرم است درون پرینتر قرار دهید. خواهید دید که می توانید کار پرینت را انجام دهید.  
 
حرارت سشوار باعث گرم شدن و روان شدن جوهر غلیظ انتهای کارتریج می شود. و به آن اجازه می دهد تا از سوراخ های ریز کارتریج خارج شود. 

 وقتی گوشی در توالت می افتد  
این بلا ممکن است سر هر کسی بیاید. اگر دلتان آمد که موبایلتان را از توالت دربیاورید اول از همه باطری آن را خارج کنید. سپس آن را به آرامی با یک حوله خشک کنید. مرحله بعد این است که گوشی را درون یک ظرف پر از برنج نپخته خشک قرار دهید. برنج یکی از بهترین جذب کننده های رطوبت است. کافی است گوشی شما یکی دو روز درون برنج ها مدفون باشد تا تمام رطوبت آن خارج شود.

بیست و دوم 12 1387 16:45

 ویژگیهای بسیار جالب ماشین رئیس جمهور امریکا!

 

دقیقا پس از آنکه بودجه کمکی برای نجات دادن شرکت‌های ماشین سازی آمریکا از ورشکستگی تصویب شد٬ از ماشین جدید رییس جمهور آمریکا پرده برداری شد. این ماشین با دو نام خوانده می‌شود "اوباماموبیل" یا "زشت"

 The Obamamobile New presidential limo is unveiled - it can withstand rocket and chemical attacksاین ماشین با شیشه‌های ضدگلوله به ضخامت ۳ اینچ. با بدنه ای مانند تانک با ضخامت ۸ اینچ و ضد بمب شیمیایی اینقدر‌ها هم زشت نیست. در جلوی ماشین دوربین‌های با دید شب تعبیه شده و در عقب تفنگ و گاز اشک آور جاسازی شده است. حتی چندین واحد خون برای اوباما در این ماشین تعبیه گردیده است تا در صورت لزوم از آن استفاده شود. باک بنزین با فوم به جای بنزین معمولی پر شده که قابل اشتعال نباشد. با اینکه لاستیک‌ها ضد گلوله هستند اما رینگ‌ها طوری طراحی شده اند که حتی در صورت انفجار لاستیک‌ها به جای لاستیک عمل کنند.

9 ویژگی عجیب انیشتین

9 موضوع شگفت انگیز از زندگی آلبرت انیشتن، که شما هیچ گاه آنان را نمی دانستید.همگی ما می دانیم که انیشتن این فرمول[e=mc2] را کشف کرد. اما واقعیت آن است که چیز های کمی در مورد زندگی خصوصی اش می دانیم . او با سر بزرگ متولد شد :

وقتی انیشتن به دنیا آمد او خیلی چاق بود و سرش خیلی بزرگ تا آنجایی که مادر وی تصور می کرد، فرزندش ناقص است،اما بعد از چند ماه سر و بدن او به اندازه های طبیعی بازگشت .
 
اوخیلی دیر زبان باز کرد:
یکی دیگر از مشهورترین جنبه‌های کودکی اینشتین این است که او خیلی دیرتر از بچه‌های معمولی صحبت کردن را آغاز کرد. طبق ادعای خود اینشتین، او تا سن سه سالگی حرف زدن را آغاز نکرده بود و بعد از آن هم حتی تا سنین بالاتر از نه سالگی به سختی صحبت می‌کرد. به دلیل پیشرفت کند کلامی اینشتین، و گرایش او به بی‌توجهی به هر موضوعی که در مدرسه برایش خسته کننده بود و در مقابل توجه صرف او به مواردی که برایش جالب بودند باعث شده بود که برخی همچون خدمه منزل اینشتین او را کند ذهن بدانند. البته در زندگی اینشتین، این اولین و آخرین باری نبود که چنین انگ‌ها و نظرات آسیب شناسانه‌ای به او نسبت داده می‌شد.
 
حافظه اش به خوبی آنچه تصور می شود نبود :
 
مطمئنا انیشتن می توانسته کتابهای مملو از فرمول و قوانین را حفظ کند،اما برای به یاد آوری چیز های معمولی واقعا حافظه ضعیفی داشته است. او یکی از بدترین اشخاص در به یاد آوردن سالروز تولد عزیزان بود و عذر و بهانه اش برای این فراموشکاری، مختص دانستن آن [تولد ]برای بچه های کوچک بود.یا بطور مثال انیشتین سرعت صوت را از حفظ نمیدانست و وقتی از وی دراین مورد سوال میکردند میگفت اینها چیزهایی است که همه آنرا میدانند پس من وقتم را برای دانستن آنها تلف نمیکنم!
 
او ازداستانهای علمی-تخیلی متنفر بود :
انیشتن از داستانهای تخیلی بیزار بود. زیرا که احساس می کرد ،آنها باعث تغییر درک عامه مردم ازعلم می شوند و در عوض به آنها توهم باطلی از چیز هایی که حقیقتا نمی توانند اتفاق بیفتند میدهد. 
به بیان او "من هرگزدر مورد آینده فکر نمی کنم،زیراکه آن به زودی می آید. به این دلیل او احساس می کرد کسانی که بطور مثال بشقاب پرنده ها را می بینّند باید تجربه هایشان را برای خود نگه دارند.
 
 او در آزمون ورودی دانشگاه اش رد شد
درسال 1895 در سن 17 سالگی،انیشتن که قطعا یکی از بزرگترین نوابغی است،که تا کنون متولد شده،در آزمون ورودی دانشگاه فدرال پلی تکنیک سوییس رد شد. 
در واقع او بخش علوم وریاضیات را پشت سر گذاشت ولی در بخش های باقیمانده، مثل تاریخ و جغرافی رد شد.وقتی که بعدها از او در این رابطه سوال شد؛او گفت:آنها بی نهایت کسل کننده بودند، و او تمایلی برای پاسخ دادن به این سوالات را در خود آحساس نمی کرد.

علاقه ای به پوشیدن جوراب نداشت :
انیشتن در سنین جوانی یافته بود که شصت پا باعث ایجاد سوراخ در جوراب می شود.سپس تصمیم گرفت که دیگر جوراب به پا نکند و این عادت تا زمان مرگش ادامه داشت. 
علاوه بر این او هرگز برای خوشایند و عدم خوشایند دیگران لباس نمی پوشید، او عقیده داشت یا مردم اورا می شناسند و یا نمی شناسند.پس این مورد قبول واقع شدن[آن هم از روی پوشش] چه اهمیتی میتواند داشته باشد؟
 
 او فقط یکبار رانندگی کرد :
انیشتن برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه، از راننده مورد اطمینان اش کمک می گرفت. راننده وی نه تنها ماشین اورا هدایت می کرد، بلکه همیشه در طول سخنرانی ها در میان،شنوندگان حضور داشت. 
انیشتن، سخنرانی مخصوص به خود را انجام می داد و بیشتر اوقات راننده اش، بطور دقیقی آنها را حفظ می کرد. 
یک روز انیشتن در حالی که در راه دانشگاه بود، باصدای بلند در ماشین پرسید:چه کسی احساس خستگی می کند؟ 
راننده اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و او جای انیشتن سخنرانی کند،سپس انیشتن بعنوان راننده او را به خانه بازگرداند. 
عدم شباهت آنها مسئله خاصی نبود.انیشتن تنها در یک دانشگاه استاد بود، و در دانشگاهی که وقتی برای سخنرانی داشت، کسی او را نمی شناخت و طبعا نمی توانست او را از راننده اصلی تمییز دهد. 
او قبول کرد، اماکمی تردید در مورد اینکه اگر پس از سخنرانی سوالات سختی از راننده اش پرسیده شود، او چه پاسخی خواهد داد، در درونش داشت. 
به هر حال سخنرانی به نحوی عالی انجام شد، ولی تصور انیشتن درست از آب در آمد.دانشجویان در پایان سخنرانی انیتشن جعلی شروع به مطرح کردن سوالات خود کردند. 
در این حین راننده باهوش گفت "سوالات بقدری ساده هستند که حتی راننده من نیز می تواند به آنها پاسخ گوید"سپس انیشتن از میان حضار برخواست وبه راحتی به سوالات پاسخ داد،به حدی که باعث شگفتی حضار شد.

الهام گر او یک قطب نما بود :
انیشتن در سنین نوجوانی یک قطب نمابه عنوان هدیه تولد از پدرش دریافت کرده بود. 
وقتی که او طرز کار قطب نما را مشاهده می نمود، سعی می کرد طرز کار آن را درک کند. او بعد از انجام این کار بسیار شگفت زده شد.بنابر این تصمیم گرفت علت نیروهای مختلف در طبیعت را درک کند .
 

راز نهفته در نبوغ او :
بعد از مرگ انیشتن در 1955 مغز او توسط توماس تولتز هاروی برای تحقیقات برداشته شد. 
اما اینکار بصورت غیر قانونی انجام شد.بعدها پسر انیشتن به او اجازه تحقیقات در مورد هوش فوق العاده پدرش را داد. 
هاروی تکه هایی از مغز انیشتن را برای دانشمندان مختلف در سراسر جهان فرستاد. از این مطالعات دریافت می شود که مغز انیشتن در مقایسه با میانگین متوسط انسانها،مقدار بسیار زیادی سلولهای گلیال که مسئول ساخت اطلاعات هستند داشته است.همچنین مغز انیشتن مقدار کمی چین خوردگی حقیقی موسوم به شیار سیلویوس داشته، که این مسئله امکان ارتباط آسان تر سلولهای عصبی را بایکدیگر فراهم می سازد. 
علاوه بر اینها مغز او دارای تراکم و چگالی زیادی بوده است و همینطور قطعه آهیانه پایینی دارای توانایی همکاری بیشتر با بخش تجزیه و تحلیل ریاضیات است.

با این حال فقط او بود که آلبرت اینشتین شد!
بیستم 12 1387 20:26
X