۱ـ در نبود قفس ، آزادی برای پرنده بی معناست.
۲ـ دور از جون دانش ، زگهواره تا گور تراول بجوی.
۳ـ گورستان پر است از آرزوهای در خاک رفته !
۴ـ در هوای ابری ، سایه ام خستگی در میکند.
۵ـ فرصت بی خبری تمام شد ، خبر دار باشید !
۶ـ جواب روشن کبریت ، آتش است.
۷ـ جادوی پاییز ، سبزها را زرد و نارنجی می کند.
۸ـ به علت باز شدن غنچه در ملاء عام ، بوته گل محاکمه شد.
۹ـ آزادی ، مشت ها را می بندد و چشم و گوش ها را باز می کند.
۱۰ـ نمی دانم در کدام لیستم ، اما از خودی ها نیستم.
۱۱ـ قبل از اینکه درازم کنند ، کوتاه آمدم.
۱۲ـ آنهایی که زبانشان دراز است ، شخصیتشان کوتاه است !
۱۳ـ فصل انتخابات فصل خانه تکانی ذهن ها بود.
۱۴ـ هیچ گاه نابینایان تصمیمات کورکورانه نمی گیرند.
۱۵ـ پاک کن به جرم محو و نابودی کلمات محاکمه شد.
۱۶ـ در ایست و بازرسی قبل از تفتیش ، عقایدم را پنهان کردم.
۱۷ـ فریاد کشیدنی است ولی کمتر وزن می شود.
۱۸ـ بیشتر گفته هایم را با سکوت سانسور می کنم.
۱۹ـ زندان های خالی شهر پر است از آزادی.
۲۰ـ از نظر عوام ، آزادی یعنی میدان و قفس یعنی خانه امن !