غضنفر داشته تو اتوبان کرج با سرعت میرفته , یه دفعه رادیو پیام میگه : "رانندگان عزیز که در لاین تهران به کرج در تردد هستند مواظب باشن یه اتوموبیل در لاین مخالف در حرکت است" غضنفر همینجور که داشته فرمونو اینور اونور میکرده میگه : لامصبا یکی دوتام نیستن
اون دنیا خدا نمی پرسه مدل ماشینت چیه؟ می پرسه چند تا پیاده رو سوار کردی؟ قابل توجه خانم هایی که نمی دونن نیت پسرها الهیه
بچه بودیم دخترا عاشق عروسک بودن وپسرا عاشق مردای قوی ...بزرگ شدیم دخترا عاشق مردای قوی شدن و پسرا عاشق عروسک...
غضنفر می ره تماشای مسابقه دو و میدانی، از بغل دستیش می پرسه:این ها برای چی دارن می دون؟ طرف می گه: چون به یه نفرشون جایزه می دن. غضنفر کمی فکر می کنه، بعد می پرسه: پس بقیه برای چی دارن می دون؟
یارو رئیس فدراسون شطرنج میشه. 5 تا قانون می زاره : 1- اسب نمی تونه فیل رو بزنه چون فیل قویتره 2- خرم باید بازی کنه 3- خر باید همه رو بزنه 4- هیچ کس نمی تونه خر رو بزنه 5- اصلاً خر شاهه
------------------------------ -----------------------------
به سه چیز تکیه نکن، غرور، دروغ و عشق. آدم با غرور می تازد، با دروغ می بازد و با عشق می میرد. «دکتر علی شریعتی»
------------------------------ -----------------------------
و هر روز او متولد میشود؛
عاشق می شود؛ مادر می شود؛ پیر می شود و میمیرد...
و قرن هاست که او؛ عشق می کارد و کینه درو می کند چرا که در چین و شیارهای صورت مردش به جای گذشت زمان جوانی بر باد رفته اش را می بیند و در قدم های لرزان مردش؛ گام های شتابزده جوانی برای رفتن و درد های منقطع قلب مرد؛
سینه ای را به یاد می اورد که تهی از دل بوده و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده می کند ... و اینها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد...! و این, رنج است , دکتر علی شریعتی
------------------------------ -----------------------------
زن عشق می کارد و کینه درو می کند... دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر... می تواند تنها یک همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسرهستی .... برای ازدواجش ــ در هر سنی ـ اجازه ولی لازم است و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانونگذار میتوانی ازدواج کنی ... در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو ... او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی ... او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی....او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد .... او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی .... او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر .....
------------------------------ -----------------------------
اگر تنهاترین تنها شوم باز خدا هست او جانشین همه نداشتنهاست
------------------------------ -----------------------------
عاقلانه ازدواج کن تا عاشقانه زندگی کنی .
دکتر شریعتی
------------------------------ -----------------------------
اگر مثل گاو گنده باشی،میدوشنت، اگر مثل خر قوی باشی،بارت می کنند، اگر مثل اسب دونده باشی،سوارت می شوند.... فقط از فهمیدن تو می ترسند
------------------------------ -----------------------------
آن روز که همه به دنبال چشم زیبا هستند، تو به دنبال نگاه زیبا باش
------------------------------ -----------------------------
هر لحظه حرفی در ما زاده میشود
هر لحظه دردی سر بر میدارد
و هر لحظه نیازی از اعماق مجهول روح پنهان و رنجور ما جوش میکند
این ها بر سینه میریزند و راه فراری نمییابند
مگر این قفس کوچک استخوانی گنجایشاش چه اندازه است؟
------------------------------ -----------------------------
دکتر شریعتی : «کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما می نشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود ،آن هم به سه دلیل ؛ اول آنکه کچل بود، دوم اینکه سیگار می کشید و سوم - که از همه تهوع آور بود- اینکه در آن سن و سال، زن داشت. !... چند سالی گذشت یک روز که با همسرم ازخیابان می گذشتیم ،آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه خودم زن داشتم ،سیگار می کشیدم و کچل شده بودم
------------------------------ -----------------------------
هر کس آنچنان می میرد که زندگی می کند
------------------------------ -----------------------------
من رقص دختران هندی را بیشتر از نماز پدر و مادرم دوست دارم. چون آنها از روی عشق و علاقه می رقصند ولی پدر و مادرم از روی عادت نماز می خوانند . از غمت اشک نریزم تو بگو پس چه کنم / آتش قلب خود را با چه خاموش کنم
مطمئن باش که مهرت نرود از دل من / مگر آن روز که در خاک شود منزل من . . .
.
.
.
عشق دیگر از شفقت بر کنار افتاده است / هرچه عاشق زارتر معشوق از او بیزارتر . .
.
.
.
.
من نه آنه بودم که آسان رفتم اندر دام عشق / آفرین بر فرط استادی آن صیاد باد . . .
.
.
.
تو دریا بودی و من قایقی خرد / که هرجا خواست امواجت مرا برد
دلم پارو زن بیچاره ای بود / که در امواج عشقت یک شبی مرد . . .
.
.
.
دیدار شما آرزوی ماست !
(روابط عمومی چشمان بی قرار ! )
.
.
.
در دلی ، هر چند دوری ار نظر / خوش تر آن روزی که باز آیی ز در
با تو ما را خوش ترین دیدار باد / هر کجا هستی خدایت یار باد . . .
.
.
.
تقدیم به کسی که کنارم نیست ولی حس بودنش به من شوق زیستن میدهد . . .
.
.
.
عاشق بهترین ها نباش ، بهترین باش تا بهترین ها عاشق تو باشند . . .
.
.
.
یکباره بهانه ای به سر خواهم کرد / تن پوش غم از قلب به در خواهم کرد
بر شوق رسیدن تو دل خواهم داد / هم دوش هوای تو سفر خواهم کرد . . .
.
.
.
مهم نیست در زندگی چه داری ، مهم اینه که چه کسی را داری . . .
.
.
.
روی باغ شانه هایت هر وقت اندوهی نشست /
در حمل بار غصه ات با شوق شرکت میکنم . . .
.
.
وقتی قلبت کوه آتشفشان است ، چگونه انتظار داری در دستانت گل بروید . . . ؟
.
.
.
ای یادگار لحظه های زیبا ، به احترام تمام زیبائی های دنیا فراموشت نمیکنم . . .
.
.
به لبخندی مرا از غم رها کن / مرا از بی کسی هایم جدا کن
اگر مردن سزای عاشقان است / برای مردنم هر شب دعا کن . . .
.
.
.
عشق یعنی سکوت دو نگاه / خنده ات از عشق لبریز ، اما بی صدا . . .
.
.
.
یاد بادا که دلم مشتاق دیدار تو بود / روز و شب در طلب و هر لحظه بیدار تو بود
دیدگانم را چه دانی که دگر سوئی نیست / به فدایت ، که آن هم گرفتار تو بود . . .
.
.
.
خداوندا تو گفتی که در قلب شکسته خانه داری / شکسته قلب من ،
جانا به عهد خود وفا کن . . .
.
.
.
سوگند به زیبائی چشم هایت و یه ریزش همیشگی اشکهایم
که من به خیال تو بودن نیز قانعم ،
خیالت را از من نگیر که خیالت ،
مهربان ترین تصویر جهان است . . .
.
.
.
دل من در طلب روی تو ای مونس جان / خاک راهیست که در دست نسیم افتاده است . . .
.
.
.
تو طراوت بهاران ، تو سخاوت زمینی / در کرانه های قلبم ، بهترین ، تو بهترینی . . .
.
.
.
ای کاش گذر زمان در دستم بود تا لحظه های با تو بودن را
آنقدر طولانی میکردم که برای بی تو بودنم وقتی نمیماند . . .
.
.
.
غربت آن است که بدانند کجایی نگیرند خبرت
دوست آن است که ندانند کجایی بگیرند خبرت . . .
.
.
.
دوست شایسته مثل عطر فروشه ،
اگه چیزی از عطرش بهت نده ، بوی عطرش بهت میرسه . . .
.
.
.
دل های پاک خطا نمیکنند ، سادگی میکنند
و امروز سادگی ، پاک ترین خطای دنیاست . . .
.
.
.
آنکه میگفت منم بهر تو غم خوار ترین / چه دل آزار ترین شد ، چه دل آزار ترین . . .
.
.
.
آتش زدی به تار و پودم ای عشق / بر هستی و بر بود و نبودم ای عشق
سر خورده و بی چاره و خوارم کردی / من با تو مگر چه کرده بودم ای عشق . . . ؟
.
.
.
تو ای زیبا ترین نیلوفر من ، بخوان غم را تو از چشمان خیسم
بدان این روی زرد از دوری توست ، که سر بیرون زد از خاکستر من . . .
.
.
.
دوباره فال حافظ میگیرم ، دوباره توی فالمی
همیشه در خیالتم ، اگر چه بی خیالمی . . .
.
.
.
برای آمدنت انتظار کافی نیست / دعا و اشک و دل بی قرار کافی نیست
خودت دعا بکن ای نازنین که برگردی / دعای این همه شب زنده دار کافی نیست . . .
.
.
.
ة ة
مشتاق دیدارت شده بودم ، چشامو فرستادم تا ببینمت !
.
.
.
اگه یه پاک کن جادوئی داشتی ، کدوم یکی از خصوصیات منو پاک میکردی !!؟
.
.
نمیدانم پس از مرگم که آید بر مزار من که بنشیند به سوگ من
سیاه چشمی سیاه بر تن کند یا نه ، ترا سوگند به جان دلبرت سوگند
مرا هم یاد کن آن شب که من در زیر خاک سرد تنهایم . . .
اس ام اس های فلسفی و عرفانی بسیار زیبا و جملات قصار
بچههای دیروز آرزو داشتند خلبان بشن، بچههای امروز شبها کابوس خلبان شدن میبینن...آدم متعصب ،مثل میوه ی «نارس و کال» می مونه که محکم به شاخه ی درختش چسبیده !
در جامعه مجازی ِگل و بلبل زیستن ، هنر است
وقتی که هر روز بهای تنت را از تو می پرسند
اگر هنوز قوانین بازی رو یاد نگرفتی بهتره خودت محترمانه از بازی انصراف بدی قبل از اینکه دیگران شکستت رو جشن بگیرن
حرف مزخرف خریدار ندارد، پس تو که پوزه بند به دهان من میزنی از درستی اندیشه من، از نفوذ اندیشه من میترسی. شاید نشود به گذشته برگشت و یک آغاز زیبا ساخت
ولی میشود هم اکنون آغاز کرد و یک پایان زیبا ساخت
میان عابران تنهاتر از من هیچ کس نیست / کسى اینجا به فکر این غریبه در قفس نیست
دلم امشب براى خنده هایت تنگ تنگست / فقط در دستهاى گرم تو مردن قشنگست . . .
آخرین شعر مرا قاب کن و پشت نگاهت بگذار ، تا که تنهایی ات از دیدن آن
جا بخورد و بداند که دل من با توست ، در همین یک قدمی . . .
یا تو باشی و بخندم یا نباشی و ببارم . . .
من دل به کسی جز تو به آسان ندهملذت عاشقی به شدتتش نیست به مدتشه.
نماند ناز شیرین بی خریدار
اگر خسرو نباشد ، کوهکن هست
فاصله با آرزو های ما چه کرد... کاش می شد در عاشقی هم توبه کرد
عشق را که با عقل مخلوط می کنی ... چه معجون تهوع آوری می توان ساخت
تو که تنها نمی مونی من تنها رو دعا کن / خاطراتم رو نگه دار اما دستامو رها کن . . .
مرا نیست هراسی ز نیروی مشت / مرا ناجوانمردی خلق کشتمهر کردم به مردم بسی / نچیدم گل مردمی از کسی . . .
به روز مرگ چو تابوت من روان باشد ، گمان ببر مرا درد عشق تو باشد . . .
ای عزیزترینم تا عمق وجودم دوست دارمت / اگر مردم نبودم در کنارت به خدا می سپارمت . . .
پیش بیا !پیش بیا!پیشتر / تا که بگویم غم ِدل بیشتردوست ترت دارم از هرچه دوست / ای تو به من از خود من بیشتردوست تر از آنکه بگویم چقدر / بیشتر از بیشتر ازبیشترداغ ِتو را از همه دارا ترم / درد ِ تو را از همه درویشترمهیچ نریزد بجز از نام ِتو / بر رگ ِ من گر بزنی نیشترفوت وفن عشق به شعرم ببخش / تا نشود قهفیه اندیشتر غضنفر داشت واسه دوستش تعریف میکرد: آره، چند وقت پیش داشتم توی جنگل می رفتم، که یک دفعه یک شیر وحشی بهم حمله کرد، منم نتونستم فرار کنم اونم گرفت منو و خورد.
دوستش میگه: آخه چطوری میشه؟ تو که الان زنده ای و داری زندگی می کنی!!
غضنفر میگه: ای بابا، چه زندگی؟ تو هم به این میگی زندگی!؟
یارو زنگ می زنه به دکتر خانوادگیشون، می گه: حال پدرم اصلا خوب نیست بیاین و نگاهی بهش بکنید.
دکتره میگه: من پرونده بابای شما رو خوب خوندم و می دونم باباتون کاملا سالمه فقط خیال می کنه که مریضه اصلا جای نگرانی نیست.
بعد از یک هفته دکتره زنگ می زنه به طرف تا حال پدرش رو بپرسه می گه: خوب، حال پدرت چطوره؟
یارو میگه: والا نمی دونم، فقط از دیروز تا حالا خیال می کنه که مرده!
زن از شوهرش میپرسه: عزیزم، تو منو دوست داری؟
مرد میگه: خوب معلومه عزیزم، اگه دوست نداشتم، چطور می تونستم هر شب بیام خونه پیشت، وقت و عمرم رو تلف کنم؟
به غضنفر میگن: یه میوه خوشمزه، آبدار و شیرین نام ببر؟
میگه: خیار!
بهش میگن: خیار کجاش آبدار و شیرینه؟
حیف نون میگه: با چایی شیرین بخور، نظرت عوض میشه!
جمشید از دوستش می پرسه: تو کجا به دنیا اومدی؟ دوستش می گه تو بیمارستان. جمشید می گه: آخی! مریض بودی؟
دکتره تازه فارغ التحصیل شده بوده! برا مریضش قرص می نویسه، می گه: یکی قبل از خواب بخور، یکی قبل از بیدار شدن!
یارو میره تو جنگل میگه مو شیر و پلنگ، وخورم!
یکدفه شیره نعره میکشه طرف میگه: مو گاهی وقتا غلط زیادی هم موخوروم.
معلم: بگو ببینم، کمبوجیه چه جور پادشاهی بود؟شاگرد: پادشاه بدی نبود، فقط همیشه از کمبود بودجه شکایت داشت!!!
مادر : علی بیا اسفناج بخور آهن دارد
علی : آخر مادر جان الان آب خوردم می ترسم زنگ بزنم!
خبرنگار: چرا قبل از هر بازی به حمام می روی؟
فوتبالیست: برای اینکه گلهای تمیز بزنم.!!!!
معلم: بگو به غیر از اکسیژن چه چیزهایی در هوا وجود دارد؟
شاگرد : آقا اجازه، کلاغ ، مگس ، پشه !!!!
به طرف میگن "تور" را تعریف کن؟ میگه: تور مجموعه سوراخهایی هستند که با نخ به هم وصل شدهاند!
زن: تموم بچه ها عقلشونو از من به ارث بردن
مرد: ... حق با توست، چون عقل من سر جاشه!
از حیف نان می پرسن یه موجود نام ببر... می گه یخ. می گن یخ که موجود نیست. می گه هست، چون همه جا نوشته یخ موجود است!
سه نفر ایرانی تو دوبی کنار ساحل خلیج فارس علیه آمریکا شعار میدادن و میگفتن:
خلیج فارس ایران محل دفن ریگان.
یه ناو آمریکایی که از اونجا رد میشد اینا رو دستگیر میکنه. به اولی میگن خب تو چی میگفتی؟ یهو جوش میاره میگه: خلیج فارس ایران محل دفن ریگان! میگیرن میکشنش.
به دومی میگن تو چی میگی؟ میترسه میگه والا به خدا من فقط گفتم خلیج فارس ایران محل ماهیگیران! آزادش میکنن.
به سومی میگن تو چی میگی؟ میگه: من گفتم خلیج فارس ایران آسفالت باید گردد!
به بیل گیتس میگن سرمایه اولیت چقدره؟
میگه: الان رو می گی! یا... الانو!!!!
یک روشنفکره از نویسنده میپرسه: شما از اصطلاح خلاء دردناک زیاد استفاده میکنید، مگه ممکنه چیزی هم خالی باشه هم درد کنه؟
نویسنده میگه: عجیبه! مگه شما تا حالا سردرد نگرفتید؟
هر کاری میکردن غضنفر رو از زیر آوار زلزله بیرون بیارن نمی گذاشته، فقط هی داد میزده من کاری نکردم به خدا، فقط سیفونو کشیدم!
طنز و لطیفه...
مادر و بچه جلوی قفس میمونه...
بچه: مامان این میمونه شبیه عمه کبری است.
مادر: وای! عزیزم اگر به گوشش برسه خیلی ناراحت میشه ها.
بچه: مامان من خیلی یواش گفتم میمونه نشنید!
بچه اولی: پدر تو هم بهت یاد داده قبل از غذا دعا بخونی؟
بچه دومی: نه، آخه مادرم خوب غذا درست می کنه!
فریدون همیشه لباس مشکی می پوشیده. دوستاش میگن چرا همیشه مشکی می پوشی؟
میگه: آخه من ختم روزگارم!
محکوم به اعدام: آخرین آرزوم اینه که پسرم را ببینم.
دادستان: اشکال نداره، پسرت کجاست؟
محکوم: من هنوز ازدواج نکرده ام
به طرف میگن "تور" را تعریف کن؟ میگه: تور مجموعه سوراخهایی هستند که با طناب به هم وصل شدهاند.
به یارو میگن : چی شد مامانت مرد ؟ میگه: رفت پشته بوم رخت پهن کنه افتاد...میگن افتاد مرد ؟ میگه:نه بابا افتاد رو کولر ، کولر شکست افتاد . بهش میگن اون موقع مرد؟؟میگه:نه آقا جان،بعد افتاد رو تراس ، تراس خراب شد . میگن:خوب ایندفعه مرد ؟ یارو میگه:نه بعد افتاد رو سقف گاراژ،سقف خراب شد!بهش میگن:حتماً ایندفعه مرد ؟ میگه:بازم نمرد،دیدیم داره کُلّ خونه خراب میشه،با تفنگ زدیمش...
یارو رادیو لوژیست بوده به مریض میگه تو عکستون یک شکستگی بزرک در دنده ی راستتون دیدم اما اصلا نگران نباشید خودم با فتو شاب درستش کردم.
غضنفر تلویزیون میخره بعد کنترلشو پس میاره به صاحب مغازه میگه بیا داداش این ماشین حساب توش بود ما حرومی بهمون نمیاد.
غضنفر یه مگس میگیره, بش میگه بپر.. مگسه میپره. مگس رو میگره یه بالشو میکنه, بش میگه بپر.. مگس به زور میپره . باز مگس رو میگیره اون یکی بالشم میکنه, بش میگه حالا بپر... مگسه نیمپره. بعد غضنفر میگه : حالا ما نتیجه میگیریم که وقتی بالهای مگس رو بکنیم ، مگس کر میشه.
به طرف میگن.....میس کال چیه؟میگه یه نوع مقیاس وزن هست...نشنیدید؟ مثلا" میگن یه میس کال زعفران.
غضنفر رو میبرن افریقا، یک تمساح نشونش میدن. ازش میپرسن: «شما تو کشورتون به این چی میگین؟» غضنفر میگه: «ما غلط میکنیم چیزی به این بگیم.
سه تا مشنگ میرن دزدی- صابخونه بیدار میشه و دزدا میرن هر کدوم تو یه گونی قایم میشن!صابخونه میاد و به گونی اول لگد میزنه..صدای نون خشک در میاره! به دومی لگد میزنه .. صدای گردو در میاره! به گونی سوم لگد میزنه ... هیچ صدایی در نمیاد..دویاره محکمتر لگد میزنه... باز صدا نمیده!؟ دفعه سوم که لگد میزنه یکی با عصبانیت میاد بیرون میگه بابا ..آرده ، آرد ..آرد صدا نداره ! میفهمی؟ قیامت بی حسین غوغا ندارد
شفاعت بی حسین معنا ندارد
حسینی باش که در محشر نگویند
چرا پرونده ات امضا ندارد
اگر پرونده ات امضا ندارد
رضایت نامه از زهرا ندارد
migooyand shisheha ehsas nadarand,
amma vaghti rooye shisheye bokhar gerefte neveshtam
"ya hoseine mazloom"
aram grist.
eltemase doa
عاشورا هر روز در کربلای دلمان اتفاق می افتد.
کوشش کنیم حسین دل، به دست یزید نفس، تشنه لب شهید نشود ( دکتر سنگری(
صفا و مروه دیده ام، گرد حرم دویده ام / هیچ کجا برای من، کرب و بلا نمی شود
کسی که گشت گِرد تو ، گرد گنه نمی رود / پیرو خط کربلا، اهل خطا نمی شود
ای بدن تو غرق خون، وی سر و روت لاله گون/باچه خضاب کرده ای، خون که حنا نمی شود
نماز ظهر عاشورا چه زیباست
بمیرم من، ولی مولا چه تنهاست
بیا ای دل که ما هم سجده آریم
به مولای غریب یاری رسانیم
بیا تا با نماز اول وقت
بپیوندیم به صفهای جماعت...