برقراري رابطه و ازدواج از دهه 70 به بعد پيچيدگي هاي بيشتري پيدا كرد. انتخاب هاي بسيار زيادي در پيش روي هر كس قرار مي گرفت و حس رقابت نيز همواره در حال افزايش بود. ليست زير به شما در پيدا كردن همسر دلخواه و حفظ رابطه خود با او كمك مي كند.

1- قبول كنيد به دنبال برقراري رابطه هستيد
افتخار كنيد به سن بلوغ و بزرگسالي رسيده ايد و همچنين به خوبي مي دانيد نيازمند همسري هستيد كه ادامه زندگي خود را با او بگذرانيد.

2- روابط گذشته را براي خودتان حل نماييد
سعي كنيد صدماتي كه در گذشته به شما وارد آمده را فراموش كنيد و اگر تقصير از جانب شما بوده تلاش كنيد از آنها عذر خواهي كرده و طلب بخشش نماييد. اگر بخواهيد همواره وقايع تلخ گذشته را در ذهن خود مرور كنيد و سعي بر منطقي كردن آنها داشته باشيد، مطمئن باشيد كه كار به جايي نخواهيد برد. شما بايد از يك رابطه فقط دريافت احساسي داشته باشيد. نامه اي بفرستيد، تلفن بزنيد، و از همه اينها بهتر رو در رو با شخص مورد نظر صحبت كنيد. به خاطر داشته باشيد كه بخشش و عشق در قلب شما زندگي مي كند نه در سرتان.

3- از تمرين تصويري استفاده كنيد
بر روي يك تكه كاغذ بنويسيد: "من خوشحالم از اينكه مالك ......هستم." و رابطه اي كه آرزويش را مي كنيد براي خود توصيف نماييد. سعي كنيد احساسات، و آرزوهايي را كه داريد، در ذهن خود به تصوير بكشيد و البته نه فقط در مورد شريك زندگي، بلكه به طور كلي در مورد رابطه تان. در آن سمت كاغذ هم بنويسيد: "مطمئن هستم كه به تمام خواست هايم مي رسم، به اين دليل كه...." و بعد هم تمام حقايق موجود پيرامون آن مطلب را براي خود به رشته تحرير درآوريد. اين كاغذ را به كسي نشان ندهيد، اما آنرا در دسترس نگه داريد و به طور مكرر به آن نگاه بيندازيد.

4- باوركنيد كه جذب جنس مخالف يكي از طبيعي ترين كارها در سرتاسر دنياست
اگر براي بدست آوردن چيزي، بيش از اندازه تلاش مي كنيد، بهتر است كاملاً ريلكس با قضيه برخورد كنيد؛ چراكه طبيعت آنچه را كه لازم است، انجام مي دهد!

5- همان طور رفتار كنيد كه انتظار داريد ديگري با شما رفتار كند
در خودتان همان صفاتي را كه دوست داريد شريكتان داشته باشد، پرورش دهيد و براي ارتقاي آنها از هيچ تلاشي مضايقه نكنيد: كلاس، آماده سازي، تراپي، رشد معنوي، رژيم، ورزش و غيره.

6- اگر كاري كه انجام مي دهيد نتيجه بخش نيست موارد ديگر را امتحان كنيد
خود را از مرزهايي كه در سرتاسر خود كشيده ايد، رها سازيد. اگر براي مدت زمان بسار زيادي است كه با آدم ها متفاوت قرار ملاقات مي گذاريد، اما به نتيجه دلخواه دست پيدا نمي كنيد، به خودتان مدتي فرصت بدهيد تا بتوانيد راحت تر با مسائل برخورد كنيد. اگر جزء افرادي هستيد كه بيشتر وقت خود را در خانه مي گذرانند، بهتر است كمي به بيرون برويد، و يا به كانون هاي همسريابي ملحق شويد.

7- به *** با همسرتان به عنوان يك امر مقدس نگاه كنيد
چون همين طور هم هست. *** نشانه مقدسي از عشق حقيقي و سرسپردگي شما، هم نسبت به خودتان و هم نسبت به شريك زندگيتان مي باشد. يك رابطه موفق جنسي مي تواند يك ارتباط ضعيف را حتي تا 3 سال نيز برقرار نگه دارد. شما كه دوست نداريد پس به پايان رسيدن دورانتان مجبور شويد جلوي آينه، سيگار دود كنيد؟

8- اصوات دروني خود را كه موجب تخريب رابطه مي شوند، كنترل كنيد
وقت بگذاريد و با صداي درونتي تان در مورد وقايع گذشته، ترس ها، ناراحتي ها، نگراني ها، آسيب ها، و زخم ها صحبت مي كند. با انجام اين كار به طور حتم به نتيجه دلخواه خواهيد رسيد.

9- سعي كنيد براي شخص منحصر بفردي كه وارد زندگيتان مي شود ارزش و احترام قائل باشيد
آن خانم و يا آقاي مورد نظر در حال حاضر مشغول زندگي شخصي خود هستند. بايد براي آنها انرژي بفرستيد تا آنها را پذيراي زندگي مشترك سازيد.

10- با روي باز از ديدگاههاي جديد استقبال كنيد
كتاب هايي از قبيل آنچه در اين قسمت به آن اشاره مي شود را مطالعه كنيد: كتاب آمادگي براي انجام كارهاي شخصي، نوشته دكتر پاتريشيا آلن؛ چگونه مجرد نمانيم، نوشته نيتا تاكر؛ *** ، عشق ، شيفتگي: چگونه مي توانم تشخيص دهم؟ نوشته ري اي شرت. حتي اگر با تمام مطالب داخل كتاب موافق نبوديد سعي كنيد به تدريج ديد خود را نسبت به مسائل مختلف تغيير دهيد.

براي انتخاب همسر، به شباهت ها دقت كنيدو همسري را بر گزينيد كه تا حدودي شبيه خودتان باشد.و درست است كه  تضادها و تفاوت ها، زندگي را خيلي هيچان انگيز تر و جالبتر ميكنند ولي .........

روانشناسان و جامعه شناسان هم تحقيقاتي انچام داده اند و از روي آمار طلاق و همين طور زندگي زناشويي موفق به اين نتيجه رسيدندكه وجود بعضي شباهت ها ضروري است و وجود بعضي تفاوت ها نيز كاملا مسئله ساز است.
بد نيست كه شباهت هاي ضروري و تفاوت هاي مسئله ساز را بشناسيم و روشن كنيم ،به شرطي كه اگر مجرديد تا جاي امكان آن ها را در انتخاب همسر به كار ببنديد و اگر متاهليد،و متوجه شديد شباهت ها بين شما و همسرتان وجود نداردو يا بر عكس تفاوت ها،بين شما زيادديده مي شود،سعي كنيداز عنصر درك وخود را به جاي ديگري گذاشتن،بيش تر و بيشتر استفاده كنيد. به اين ترتيب مي توانيد شباهت ها و تفاوت ها را عميق تر درك كنيدو در مورد آن ها بيشتر به همسر خود حق بدهيد و به تدريج به هم نزديكتر شويد.

(((شباهت هاي ضروري بين زوجين)))

1-شباهت درعلايق و تمايلات: هرچه زن و مرد در زمينه هاي بيش تري علايق مشتركي داشته باشند،زندگي برايشان شيرين تر مي شود.علاقه مشترك به كار،علاقه مشترك به نوع تفريح و معاشرت،و علاقه مشترك به هر چيز ديگر، باعث نزديگي بيشتر و آسان شدن انتخاب ها مي شودو تنش و فشار را در زندگي مشترك كاهش مي دهد.حتما شما زن و شوهر هايي را سراغ داريد كه به خاطر نداشتن علاقه مشترك به مسافرت رفتن،در هر تعطيلات،جنجال و غو غا به پا مي كنند.يكي دلش مي خواهد در خانه بنشيند،آرامش محيط امن خانه را تجربه كندو دير از خواب بيدار شود و ديگري مي خواهد به سفر برود و هيجان هاي مسافرت،جاده،مكانهاي جديدو نظير اين ها را تجربه كنددر نتيجه اوقات فراغت  تبديل مي شود به اوقات كسالت يا اوقات ندامت :::

2-شباهت در ارزش ها : بهتر است زن و مرد در باره بيش تر ارزش ها وحدت نظر داشته باشند.اگر زن يا شوهر يكي شان به شدت به مسائل مذهبي و معنوي علاقه مند و ديگري بدان بي علاقه باشد،اختلاف زيادي بين آنها بروز خواهد كرد.

3- توافق مسئوليت ها : لازم است زن و مرد در باره ي و ظائف و مسئوليت هاي يكديگر توافق داشته باشند.مثلا اگر يكي كار كردن زن در خانه را به كار كردن در بيرون ارجح مي داند ،نظر ديگري هم همين باشد.يا اگر مثلا زن، به كمك كردن مرد در امور منزل تاكيد زيادي دارد ،نظر مرد هم همين باشدو گر نه اختلاف زيادي بين آنها ايجاد خواهد شد.

4- هوش : اگر زن و شوهر حدودا به يك اندازه با هوش باشند((البته منظور از هوش ، ميزان تحصيلات نيست))رابطه همسري با گرفتاري هاي كم تري روبرو مي شود.هر آنچه آن ها بتوانند مسائل را به شكل مشابهي ببينند و تجربه كنند و محرك هايي كه در يافت مي كنند بيش تر شبيه هم باشند،راحت تر ارتباط بر قرار مي كنندو هم ديگر را مي فهمند . منظور از هوش صرفا قدرت حل مسائل رياضي نيست بلكه منظور توانايي درك شرايط و آراي ديگران و آن چه در محيط اطراف بر قرار است نيز مي باشدكه بدان ((هوش هيجاني)) گفته مي شود.

5- صميميت و گرمي : بهتر است زن و مرد از نظر ميزان سردي و يا گرمي،صميميت،يا ايجادفاصله با ديگري و به اصطلاح بجوش و خونگرم بودن نيز شبه بهم باشند.حتما شما زوج هايي را ديده ايد كه يكي بسيار گرم و صميمي و ديگري مثل فريزر سرد و يخ بوده است" و البته حتما متوجه شده ايد چقدر با هم نا هم آهنگ اند.

(((تفاوت هاي مسئله ساز بين زوجين)))

1- عادات شخصي : وقتي زن و شوهر عادات شخصي متضاد و متفاوتي داشته باشند.به تدريج تنش و اختلاف ميانشان بروز مي كند و خداي نا كرده شديد مي شود . بعضي از عادت ها ي مسئله ساز عبارتند از: نظم و ترتيب ،مسئوليت پذيري،وقت شناسي،نظافت و نظاير اين ها.اگر يكي از زوجين سيگار مي كشد و ديگري به بوي سيگار آلرژي داشته باشد،يا مثلا يكي از طرفين به خوردن غذاهاي مغذي و مرتب عادت داشته باشد و ديكري اصلا به اينكه چه مي خورد بها ندهد ،دردسر زيادي در زندگي شان درست مي شود.دردسرهاي ريز و كوچكي كه مي تواند اوقات زندگي آن ها را تلخ و حتي آسيب پذير كند.

-2 ميزان انرژي : ازدواج دو نفر ، كه يكي كم انرژي و ديگري پر انرژي است ، وحشتناك است  . اختلاف در ميزان انرژي در زمينه هاي مختلفي خودش را نشان مي دهد، مثلا در معاشرت هاي اجتماعي،فعاليت هاي مذهبي،بر قراري روابط جنسي،تغذيه و....

3- خرج كردن پول : متاسفانه بسياري از ازدواج ها در اثر نداشتن توافق بر سر مسائل مالي از هم مي پاشند يكي به فكر آينده است و مي خواهد پولش را پس انداز كند و با ضريب اطمينان بالا بر دارايي هاي خود بيفزايد و ديگري به فكر خوش بودن در لحظه حال است،دوست دارد ريسك كند ،سرمايه گذاري هاي پر خطر داشته باشد و فعل حال خوش باشد . به هر حال تفاوت در نوع خرج كردن پول،مي تواند دردسر ساز باشد. نا گفته نماند كه من شخصا پول زياد را دليل خوشبختي نمي دانم كه هيچ ،بلكه شايد دليل از پاشيدن زندگي بي آلايش  شيرين را داشتن پول زياد مي دانم.

4-علاقه به حرف زدن و مهارت هاي كلامي : اگر زوجين ، يكي پر حرف و ديگري كم حرف باشد،اگر يكي خواهان سكوت و ديگري علاقه مند به گفتگو باشد، اگر يگي دوست داشته باشد موقع غذا خوردن آرامش بر قرار باشد و ديگري تمايل به تعريف وقايع روز در زمان غذا خوردن باشدمعمولا اختلاف به با ر مي آورد.و كساني هستند كه از ساكت بودن بيش از حد همسر ، يا پر حرف بودن بيش از اندازه او گله مند ند و افسرده مي شوند.
دوستانم در انتخاب همسر چشم و گوش خود را باز كنيد و تابع عقل باشيد نه تابع احساسات  كه اين پسنديده ترين كار است  عاشق كور نباشيد . به اميد خو شبختي يكايك شما

مهمترين دلايل بحران هاى زناشويى

 

اين نتايج حاصل بررسي هزاران نامه و ايميل و بررسي در ساير سايت‌ها و مقالات مختلف جهاني است كه به صورت 7 مشكل عمده زندگي زناشويي مطرح‌ مي‌شود.
مايه تاسف است كه اين هفت مشكل عمده باعث بروز بسياري اختلافات زناشويي بوده است.

1.مسائل مالى :
بحران مالى و عدم تامين معاش و نياز‌هاى روحي و جسمى دليل بسيارى از بحران‌هاى خانوادگى در دنياست.
 

2.انحرافات جنسى:
تماشاى فيلم‌هاى مستهجن و عكس‌هاى مبتذل نگرش نسبت به رابطه جنسى را از آن حالت روحى خارج وبه امرى صرفا غريزى بدل مى كند و به مرور زمان عشق كه دست مايه روحى اين امر خدادادى است از بين مى رود و آن هنگام است مشكلات شروع مى شود.
 

3.عدم رضايت از روابط جنسي:
اگر چه بسياري از مردم معتقدند كه رابطه جنسى در يك ازدواج خيلي نمي تواند مشكل ساز باشد ولي تحقيقات در دادگاه‌هاى خانواده و نامه‌هاو ايميل‌ها نشان داده كه عدم رضايت از رابطه جنسي به مثابه يك غده چركين روزى سر باز مى كند و مشكل ساز مى شود.
 

4.خيانت:
وقتى شريكي خيانت ميكند پنهان كاري‌ها شروع‌ مي‌شود و اين آغاز بحران است . تمام تقصير را به گردن فرد خيانت كار انداختن هم از اين بحران نمي كاهد.
 

5.كار‌هاي روزمره :
ما اين را بارها گفته ايم باز هم‌ مي‌گوييم خانم‌هاى عزيز از همسرتان نخواهيد كه پا به پاى شما در امور روزمره خانه همراه باشد. بياد داشته باشيد بعضي از امور صرفا زنانه است و براي آنها اهميتى ندارد .البته نه همه زوج ها ؛ براي آندسته كه بخاطر اين قضيه دچار بحران شده اند.
 

6.جاسوسى كردن :
زمانى كه شريكي نگران مخفى كاري‌هاي طرف مقابلش شود و شروع به تجسس در امور او كند ، اين آغاز يك بحران عظيم در آن خانواده خواهد بود. آنجاست كه عشق از آن رابطه رخت برمي بندد.
 

7.روابط با خانواده خود:
اين مساله كه بعد از ازدواج تا چه حد با خانواده خود ارتباط داشته باشيم و چه مرز بندي‌هاى بايد رعايت شود در تمام دنيا براي زرجين مساله ساز است. در كنار اين 7 مساله كه در اين جا به عنوان مسائل اصلى قرار دارد مسائلى چون اعتياد و انتخاب اشتباه و مشكلات شخصيتي در تمام دنيا شالوده خانواده‌ها را از هم‌ مي‌پاشد.