۱ـ در نبود قفس ، آزادی برای پرنده بی معناست.
۲ـ دور از جون دانش ، زگهواره تا گور تراول بجوی.
۳ـ گورستان پر است از آرزوهای در خاک رفته !
۴ـ در هوای ابری ، سایه ام خستگی در میکند.
۵ـ فرصت بی خبری تمام شد ، خبر دار باشید !
۶ـ جواب روشن کبریت ، آتش است.
۷ـ جادوی پاییز ، سبزها را زرد و نارنجی می کند.
۸ـ به علت باز شدن غنچه در ملاء عام ، بوته گل محاکمه شد.
۹ـ آزادی ، مشت ها را می بندد و چشم و گوش ها را باز می کند.
۱۰ـ نمی دانم در کدام لیستم ، اما از خودی ها نیستم.
۱۱ـ قبل از اینکه درازم کنند ، کوتاه آمدم.
۱۲ـ آنهایی که زبانشان دراز است ، شخصیتشان کوتاه است !
۱۳ـ فصل انتخابات فصل خانه تکانی ذهن ها بود.
۱۴ـ هیچ گاه نابینایان تصمیمات کورکورانه نمی گیرند.
۱۵ـ پاک کن به جرم محو و نابودی کلمات محاکمه شد.
۱۶ـ در ایست و بازرسی قبل از تفتیش ، عقایدم را پنهان کردم.
۱۷ـ فریاد کشیدنی است ولی کمتر وزن می شود.
۱۸ـ بیشتر گفته هایم را با سکوت سانسور می کنم.
۱۹ـ زندان های خالی شهر پر است از آزادی.
۲۰ـ از نظر عوام ، آزادی یعنی میدان و قفس یعنی خانه امن !
تجربه نشان داده که خیلیها معتقدند وقتی صحبت پول و خوشبختی است هیچ یک از این تفکراتمثبت، کارهای شبانه روزی و نگرشهای صحیح برای بالا بردن توان پرداخت قسطهای آخر ماهکوچکترین کمکی نمیکند. حقیقت این است که اندیشههای هشیار و ناهشیار ما همیشه با میزان درآمدما در حال عمل هستند. سعادت و یا عدم سعادت ما، نتیجه تفکر ماست. ذهن انسان و چگونگیباورهای او تعیین کننده کیفیت زندگی اوست و ذهن ما بسته به شیوهای که برای تربیتش اتخاذ میکنیم مارا ثروتمند یا فقیر نگه میدارد.
فقر نتیجه تفکر فقیرانه است اگر ثروت میخواهید نوع تفکر خود را عوض کنید. تصور کنید یکی ازدوستانتان همیشه مقروض است و معتقد است که تا ابد برای پرداخت بدهیهای خود در تنگنا خواهدبود. او احتمالا فقط داوطلب انجام کارهایی است که حقوق و مزایای بسیار کمی دارند زیرا او این جایگاهرا برای خودش پذیرفته است. به احتمال زیاد او فقط با کسانی میتواند ارتباط نزدیک داشته باشد که همطبقه خودش باشند زیرا تنها در مصاحبت با این نوع آدمها احساس راحتی میکند. او به خودش تلقینکرده است که زندگی دشوار و طاقت فرساست و با دوستانی که انتخاب کرده دیگر کوچکترین انگیزهایبرای تغییر این عقیده ندارد. در زندگی چیزی را به دست میآوریم که انتظارش را داریم و بنابراین فردیکه انتظار تنگدستی دارد همان نصیبش میشود زیرا در مغز خود برنامهای دارد که به او میگوید: «هی، توهیچ وقت پولدار نمیشوی».
احتمالا خود او به این نکته پی برده است که هر وقت پول غیرمنتظرهای بهدستش میرسد بلافاصله بیرون میرود و خرجش میکند چون فکر میکند که حالت عجیبی دارد و بهتراست به وضعیت عادی یعنی بیپولی برگردد. او ممکن است با خودش فکر کند: من هیچوقت پولدارنخواهم شد زیرا تحصیلات خوبی نداشتهام. اگر تحصیلات عالی شرط ثروتمند شدن است باید تماماساتید دانشگاه میلیونر باشند.
و اما بسیاری از تحصیلکردهها هم هستند که همیشه جیبشان خالی است و بالعکس مردم کم سوادیکه ثروتهای افسانهای داشتهاند. شاید او فکر کند که برای ثروتمند شدن شغل مناسبی انتخاب نکردهاست خوب خیلیها برای شروع یک شغل مکمل هم پیدا میکنند و یا کار خود را عوض میکنند. ممکناست دوست شما فکر کند که زمان کلید حل این شکل باشد. او فکر میکند که وقت کافی برای ثروتمندشدن ندارد در این صورت باید گفت که همه ما همین زمان را در اختیار داریم بیست و چهار ساعت درشبانه روز! نه بیشتر و نه کمتر. اما واقعا باید چکار کنیم؟
در قدم اول باید بدانید که:
۱) برای کسب ثروت نیاز به تصمیمگیری وجود دارد باید خود را متعهد به انجام تلاشهای لازم دراین زمینه کنید. گرچه تلاش از اهمیت فوق العادهای برخوردار است اما این تلاش باید با دیدگاه مناسبو صحیح همراه باشد.
۲) اول پس انداز کنید، بعد خرج کنید. فقرا برعکس عمل میکنند آنها اول خرج میکنند و بعد نقشهپس اندازههای آینده را میکشند. برای رسیدن به ثروت باید برنامهای داشت و آن را اجرا کرد.
۳) به بررسی زندگی افراد ثروتمند بپردازید. مدتی از وقت خود را با ثروتمندان بگذرانید و ببینید کهچه فرقهایی با شما دارند و نکات جالب و مثبت آنها را جذب کنید و واقع بین باشید.
۴) از دیگران کمک بخواهید. وقتی مردم ببینند که شما برای کمک به خود مصمم هستید آنها نیزبرای کمک به شما بسیار مستعد میشوند. باید بدانیم که چگونه از دیگران کمک بگیریم.
۵) مرتبا برای خود خاطرنشان کنید که شایسته ثروت و قدرت هستید.
۶) گاهی اوقات برای خود پول خرج کنید. بخشی از روند رسیدن به استقلال مالی فهمیدن این نکتهاست که شما استطاعت پول خرج کردن برای خودتان را دارید و از پولی که دارید لذت میبرید و اینانگیزهای بیشتر برای پولسازی خواهد بود.
۷) نقشه بریزید و هدفهای خود را مشخص کنید.
۸) به سه دلیل زیر همیشه مقداری پول همراه خود داشته باشید:
الف) احساس ثروت بیشتر میکنید.
ب) به پول داشتن عادت میکنید.
ج) اعتماد به نفس بیشتر پیدا میکنید. همچنین به این ترتیب ترس خرج کردن پول را از دستمیدهید.
بعضیها میگویند: من نمیتوانم پول با خودم حمل کنم زیرا بلافاصله خرجش میکنم. خوب اگروقتی پول در جیب شماست و به خود اطمینان ندارید چطور میتوانید انتظار ثروتمند شدن را داشتهباشید؟
۹) به هر مبارزهای با شور و شوق و تعهد یورش ببرید. ثروتمندان میدانند که پولسازی واقعی تنها وقتی شروع میشود که کار کردن به خاطر پول کنارگذاشته شود.
۱۰) فقر یک بیماری روانی است که مانند بسیاری از بیماریهای دیگر برای کسانی که معتقد بهدرمان پذیری آن هستند قابل علاج است و مانند هر بیماری دیگر برای درمان آن نیاز به تلاش، ابتکار وشهامت وجود دارد.
خیلی جالب است اگر بدانید که تقریبا تمام آدمهای شاد و ثروتمند زمانی در زندگی خود این بیماریرا شکست دادهاند، پس شما هم میتوانید.
در لیست ارائه شده از سوی پزشکان بدون مرز (MSF)، حملات نظامی، بمببارانها و قطع کمکهای مردمیدر پاکستان، سومالی، یمن، سریلانکا، افغانستان و جمهوری دموکراتیک کنگو به همراه...
در لیست ارائه شده از سوی پزشکان بدون مرز (MSF)، حملات نظامی، بمببارانها و قطع کمکهای مردمیدر پاکستان، سومالی، یمن، سریلانکا، افغانستان و جمهوری دموکراتیک کنگو به همراه روند کند رسیدگی به بیماریهایی نظیر ایدز و بیتوجهی به بیماریهایی که سبب مرگ میشود فاجعهآمیزترین حوادث امسال معرفی شدهاست.
«پزشکان بدون مرز» MSF. که یک سازمان حقوق بشر و پزشکی است و گروههای فعالی در سراسر دنیا، هر ساله لیستی از 10 فاجعه انسانی که در دنیا رخ میدهد را ارائه میکند. این گروهها در کشورهای بحرانزده و فقیر فعالیتهای پزشکی و حمایت از حقوق بشر انجام میدهند.
در سال 1998 لیستی ارائه کرد که بسیار موثر واقع شد. هنگامیکه در جنوب سودان قحطی و خشکسالی به وجود آمد، در رسانههای آمریکایی هیچ بازتابی نداشت. ارائه این گزارش توسط این سازمان سبب آگاهی مردم از وخامت اوضاع شد که توسط رسانهها بازتاب دادهنشد.
در سال 2009 نیز این سازمان لیستی از 10 فاجعه انسانی را ارائه داد.
ادامه بحران در شمال و جنوب سودان به همراه کوتاهی جوامع بینالملل نسبت به سوءتغذیه کودکان در این لیست قرار گرفت. این لیست از سوی MSF که گروههایی را به 70 کشور فرستادهاند، تهیه شدهاست.
دکتر کریستوفر فرنیر رئیس این سازمان عنوان کرد: «جای هیچ گونه تردیدی نیست که آمار مردمیکه قربانی درگیریها شدهاند و اغلب از روی عمد کمکی هم به آنها نمیرسد روبه افزایش است. در کشورهایی نظیر سریلانکا و یمن درگیریهای نظامیدر سال 2009 شدت گرفت. گروههای امدادرسان نیز از دسترسی و کمک به آنها منع شدهاند زیرا آنها نیز مورد هدف قرار میگیرند. این اقدام غیرقابل پذیرش تبدیل به یک شیوه شدهاست. تیمهای ما که در مناطق جنگی یا کلینیکهای ایدز و بیماریهای مربوط به تغذیه فعالیتمیکردند، گزارش دادند که آنها عواقب انسانی این درگیریها را نزدیک لمس کردهاند. بنابر این ما موظف و ملزم هستیم که در این موارد حرف بزنیم.»
سریلانکا
هزاران مجروح، یک دهه جنگ
در سریلانکا، دهها هزار غیرنظامیبدون دسترسی به نیروهای امدادرسان و کمکهای پزشکی، درگیر اختلافات نیروهای مبارز ببرهای تامیل و نیروهای دولتی شدهاند.
سودان
تشدید خشونت ها و عدم دسترسی به کمک بهداشتی
در سومالی مردم بار سنگین یک جنگ ناعدلانه را به دوش میکشند. بیش از 200000 نفر در اولین ماههای سال 2009 به سوی موگادیشو، پایتخت سومالی گریختند. و نیروهای امداد بیشتر و مورد هدف قرار میگیرند. حداقل 42 نیروی امدادی از سال 2008 در این درگیریها کشته شدهاند که در میان آنها 3 تن از پزشکان بدون مرز نیز دیده میشوند.
یمن
قربانی شدن غیرنظامیان
در یمن، غیرنظامیان و بیمارستانها زیر آتش سنگین مبارزان منطقه صعده و نیروهای دولتی قرار گرفتند. در این درگیریها 150000 نفر بیخانمان شده و تنها بیمارستان «پزشکان بدون مرز» که در این منطقه فعالیت میکرد را مجبور به تعطیلی کردند.
افغانستان
فرار امدادگران
در افغانستان، صدها هزار نفر گریختند، بیمارستانها تحت بمبباران بودند و دو پزشک بدون مرز نیز در روستای سوات کشته شدند.
ایدز
رکود در درمان
در بحث پزشکی و دارویی نیز، سالها موفقیت روزافزون درمان افراد مبتلا به ایدز در سال 2009 تهدید شدهاست. تلاش جهانی برای مبارزه با ایدز، سل و مالاریا و طرح اضطراری رئیسجمهور آمریکا برای کاهش بیماری ایدز بیانکننده طرحی برای کاهش و یا محدود کردن بودجه درنظر گرفته شدهاست.
سوء تغذیه
کودکان اولین قربانیان
گذشته از بیتوجهی جامعه جهانی به ایدز، این غفلت در مورد سوءتغذیه کودکان نیز به چشم میخورد. بیماریهای قابل درمان نیز هر ساله جان 10 میلیون کودک زیر 5 سال را میگیرد. در سال 2009 رهبران جهانی در نشست غذای جهان در رم دور هم گردآمدند اما طرح مبارزه با بیماری های قابل درمان تصویب نشد.
بیماریهای نادر
کمکاری در تحقیق و پیشگیری
دیگر بیماریها نظیر چاگاس، کالا آزار، بیماری خواب و بولی اولکر نیز با وجود تعهد برای توسعه مراقبتهای فعلی و انجام تحقیقات و بهرهبری از داروهای موثرتر، مورد بیتوجهی قرار گرفتهاند.
جمهوری دموکراتیک کنگو
خشونت پایان ناپذیر
خشونتهای ادامهدار میان گروههای مسلح در شرق جمهوری کنگو مردم غیرنظامیرا هم گرفتار کردهاست. صدها نفر کشتهشدهاند، به هزاران کودک، زن و حتی مردها مورد تجاوز قرار گرفتهاند.
سومالی
عدم دسترسی به بهداشت
مانند بسیاری از کشورهای آفریقایی، سومالی هم مدتهاست با بحران داخلی سپری میکند. با توجه به عدم توازن میان امکانات و جمعیت، یکی از بزرگترین مشکلات این کشور کمبودهای خدمات بهداشتی است. کشتار و ربایش افراد تا جایی پیش رفته که هر لحظه باید انتظار از همپاشیدن این کشور را داشت.
پاکستان
دو میلیون بیخانمان
طی سال 2009، خشونتهای داخلی در پاکستان به اوج خود رسید. درگیریها میان ارتش پاکستان و گروههای مخالف مسلح در شمال غربی کشور که تحت سلطه قبیلهها بودهاست موجب بیخانمانی 2 میلیون نفر است. انفجار بمبهای متعدد در شهرهای اصلی پاکستان هم جان صدها نفر را گرفت و هزاران نفر نیز مجروح شدند.
همین امر به پرورش و رشد روحى و روانى او کمک مى کرد و کم کم او را براى پذیرفتن وظایف پر مسوولیت زندگى آینده آماده مى ساخت .سـیـدبـن طـاووس (یـکـى از برجسته ترین علماى قرن ششم هجرى که توفیق تشرف به خدمت حضرت ولى عصر(عج ) را داشته اند) درباره دوران بلوغ و تکلیف فرزندش خطاب به وى چنین مى گـویـد: اگر من با مراحم و عنایاتى که خداوند, مرحمت فرموده , زنده بمانم , روز تشرف تو را به سن تکلیف (بلوغ ) عید قرار مى دهم و150 دینار, صدقه خواهم داد.
اگـر بـلوغ تو فرا رسد با این کار, قیام به خدمت حضرتش خواهم کرد, زیرا مال از اوست و من و تو بنده او هستیم .پس اى فرزندم محمد! به یاد عظمت مقام و کمال و بخشندگى حضرتش باش که در این هنگام به تو اهمیت داده و فرشتگانش ((32))را به سوى توفرستاده تا اعمال عبادى را حفظ نمایند و در روز حساب , گواه بر تو باشند.پس در دوران بلوغ و رشد خود, حق آنان را ادا کن و طاعت الهى را به جاى آور! در اوقات زندگى خـود بـا ایـشان به خوبى و نیکى مصاحبت وهمنشینى کن , بطورى که غیر از خوبى و زیبایى از تو چیزى نبینند و نشنوند.
اگر گاهى غفلتى از تو سر زند و از یاد خدا غافل شوى , فورا توبه کن و بدون تاخیر, در مقام جبران آن بر آى و صدقه بده , که صدقه , آتش گناه راخاموش مى گرداند.
و چون به سن و سالى که خداوند جل جلاله تو را به کمال عقل مشر ف فرماید, برسى و صلاحیت و شایستگى سخن گفتن و روبه رو شدن (درنماز) با حضرتش را به تو عطا کند و شایستگى ورود به ساحت قدسى اش را به اطاعت و بندگى به تو مرحمت فرماید, آن روز را در نظر بگیر وتاریخ آن را یـادداشت کن و آن را از بهترین و بزرگترین اعیاد خود قرار بده و هرساله در آن روز تجدید شکر خدا بنما و صدقه بده و بیش از پیش به طاعت خداوند بپرداز ((33)) !.کشمکشهاى درونى و عوامل مهیج بیرونى
در انسان کششها و تمایلات مختلفى وجود دارد.خـداونـد ایـن کـششها و تمایلات و غرائز طبیعى را براى هدف و مقصودى عالى در وجود بشر به ودیعت نهاده است .جوان در این مرحله از دوران زندگى خود, علاوه بر میل به غذا و استراحت و غریزه جنسى , مجهز به قوه عقلانى است .قوه تعقل و تفکر او در این زمان از جهت آمادگى براى فعالیت به کمال خود مى رسد ((34)).
جـوان نـبـاید به همه خواسته ها و تمایلاتى که در ذهن و خاطره اش وارد مى شود, بلافاصله جامه عـمـل بـپـوشـاند, بلکه باید در کارها, پس از تفکر واندیشه کافى و بررسى همه جانبه آن , عاقلانه تـصـمـیـم بگیرد, زیرا نفس انسانى همواره از سویى در معرض دعوت به کارهاى خیر و عقلانى و ازسوى دیگر در معرض وسوسه به کارهاى شر و شهوانى قرار دارد ((35)).
کسى در این صحنه نبرد و مبارزه داخلى پیروز مى گردد که جانب عقل را مراعات کند.
در قرآن کریم تاکید فراوانى درباره اندیشیدن در کارها و تعقل نمودن در امور, شده است ((36)).بـا بـروز تـمـایـلات جـنـسـى در این دوران , جوان بیشتر مورد هجوم وسوسه هاى شیطانى قرار مى گیرد و به همین جهت است که تکلیف پیدا مى کند,لذا پاک ماندن جوان در این دوران , ارزش فراوان دارد.در حـدیـثـى آمـده است که خداوند به جوان پرهیزگار مباهات مى کند وبه ملائکه مى فرماید: به بنده ام نظر کنید که شهوتش را به خاطر من ترک کرده است ((37)).
جـوان در ایـن دوران بـا مـسـائل و حـوادث گـونـاگونى روبه رو خواهد شد و براى بارور شدن شخصیتش در معرض آزمایشهاى فراوان الهى قرار خواهدگرفت , در محیط زندگى او زمینه هاى بسیارى براى رشد و سعادت و یا سقوط و شقاوت پیش خواهد آمد.
او بـا افـراد آلـوده و بى بندوبار و منحرف , مواجه خواهد شد و در معاشرتهاى روزانه ممکن است با پـسـران جـوانى روبه رو گردد که عفت اخلاقى وضوابط شرعى را رعایت نمى کنند, لذا موقعیتى بـراى انحراف جوان فراهم مى شودب دختر جوان در این هنگام باید کاملا هوشیار باشد و قدر عفت وپـاکـى و سـلامت روانى خود را بداند و دامن خود را آلوده نسازد و زمینه را براى نگاههاى آلوده جوانان بى بندوبار و هوسباز فراهم نکند, بلکه بایدخویشتن دارى کند.
دختر, مادام که دختر است باید رفتارى دخترانه داشته باشد و در خانه و اجتماع با ظاهرى ساده و بـدون آرایـش و تزیین حاضر شود, اینک وقت تلاش و تحصیل شماست و زمانى که بزرگ شدید و تـشـکـیـل خـانواده دادید, آن وقت مطابق با اقتضاى زندگى خانوادگى باید به خود بپردازید و درخانه همانند یک زن , زندگى کنید.بـنـابـر ایـن اولـین قدم اساسى و عملى در کنترل خواسته ها وهوسهاى نفسانى مراقبت از نگاه و بى بندوبارى است .
قرآن همان طور که مردان را از نگاه به زنان نهى مى کند, زنان را نیز از نگاه کردن و خیره شدن به مـردان منع مى نماید و صریحا هشدار مى دهد: به زنان مومن بگو که چشمهاى خود را (از حرام ) و دامن خود را از آلودگى , نگاه دارند ((38)).نـگـاه در واقـع , مـقـدمـه اشـتغال فکر به عواقب و خاطرات مربوط به آن است , زیرا پس از نگاه , صـحنه هاى مهیج در ذهن باقى مى ماند و احساسها واراده انسان را تحت تسلط خود در مى آورد و انسان , تابع شهوات خود مى گردد.
باید دختر را از شرکت در بعضى از برنامه هاى تفریحى یا میهمانى هایى که او را اجبارا به رفت و آمد و بـرخـورد با نامحرمان وادار مى سازد, منع کرد, زیرا این برخوردها اولین زمینه اختلال روحى و انحراف او را فراهم مى سازد.عامل دیگرى که نقش بسیار موثرى در تحریک میل جنسى دارد, نیروهاى تخیل و فکر است .
نـیـروى تـخـیـل که خداوند آن را براى بالندگى فکرى و آفرینندگى هنرى در وجود انسان به ودیـعـت نـهـاده است , در دوران جوانى , ممکن است موردسؤ استفاده قرار گرفته و تحت تاثیر و تـسـلط غریزه جنسى و وسوسه هاى شیطانى , درس و تحصیل را رها کرده و به دنبال ایجاد روابط ناسالم باشد.
در بـعضى موارد حتى نفوذ یک فکر و خیال هوس آلود, آن هم براى یک لحظه ومشغول شدن فکر بـه آن , کـافـى اسـت کـه انـسان را از حالت طبیعى خارج کرده و میل جنسى او را تحریک نماید, بـنـابـرایـن بـایـد هـمان طور که چشم خود را از نگاه هاى بى مورد و حرام باز مى داریم , اندیشه و خیال خود را نیز از هرگونه تصور بى مورد و حرام نگه داریم و به محض خطور چنین فکرى , خود را با فکر دیگرى مشغول سازیم و سعى کنیم فکر قبلى را کاملا فراموش نماییم ((39)).
بـنابر این براى این که جوان از چنگال این تمایلات و کششها رهایى یابد و عقل و منطق بر سرتاسر وجـودش حـاکـم و فـرمـانـروا بـاشـد, لازم است که بااجتناب و دورى از برخوردهاى نامشروع و زمینه هاى انحراف به عقل میدان دهد و آن را با ایمان به خدا و انجام نیایش و عبادت , تقویت کند تا بتوانددر مقابل تمایلات درونى و کششهاى بیرونى , خود را کنترل نماید و تسلیم چشم و گوش بسته آنها نشود.
دیدگاه واقع بینانه .
بـیدار شدن غریزه جنسى در نوجوان , نباید مورد سؤ استفاده افکار و اندیشه هاى غلط واقع شود و به آن به عنوان یک پدیده زشت و آلوده وانحراف آمیز نگاه شود.همان طور که گفته شد, بروز و ظهور میل جنسى , خود آیت و نشانه اى از طرف خداوند است که بـه مـنـظـور بقاى نسل در وجود بشر نهاده شده وداراى هدف و مقصدى عالى و هماهنگ با کل نظام آفرینش است .
آشـکـار شـدن غـریـزه جـنسى در جوان و بالغ شدن وى به معناى این نیست که او از همه جهات کاخـلاقـى , اجـتـمـاعى و اقتصادى ک پا به مرحله بلوغ نهاده و آمادگیهاى لازم را براى ازدواج و تـشـکـیـل خـانـواده , پـیدا کرده است , بلکه او باید مدت زمان دیگرى را صبر کند تا از هر جهت , پختگى مناسب را براى تشکیل زندگى مشترک زناشویى به دست آورد.
در واقـع ظهور غریزه جنسى , در سنین نوجوانى , به منزله بشارتى است ک در جهت رشد طبیعى فـردى جـوان ک کـه در آیـنـده اى نه چندان دور, اومى تواند همانند هر انسان بزرگسالى تشکیل خانواده دهد.جوان نباید بیش از این درباره غریزه جنسى و مسائل زندگى زناشویى , جستجو و تحقیق کند, چرا کـه پـى گـیرى بیش از حد و تخیل و اندیشیدن بیش از اندازه در این باره , موجب انحراف فکرى , اختلال روانى و از بین رفتن آرامش روحى و عدم توفیق در درس و تحصیل خواهد شد.
جـوان بـایـد ارزش فرصتهاى دوران جوانى را بداند و با برنامه ریزى دقیق و حساب شده , درطول زندگانى خود, حداکثر بهره بردارى را از آن بنماید.دانـشمندان بزرگ , بیشترین موفقیت خود را, مرهون بهره گیریهاى صحیح از دوران جوانى خود مـى دانـنـد و بـا مطالعه و کسب تجربه هاى فراوان واندوختن دانشهاى بى شمار کدر هنگام میان سالى ک از آنها نتایج پربار علمى گرفته اند ((40)).
جـوان بـایـد هـوشیار باشد و در کارها و فعالیتهاى روزانه به عقل خود میدان دهد و بر عواطف و احساسها و غرایز خود تسلط یابد تا بتواند مسائل رادرست ارزیابى کند.بـایـد ریشه تمایلات و خواسته هاى خود را بررسى نماید, اگر موافق عقل و قوانین شرع بود آن را دنبال کند وگرنه از انجام آن کار, صرف نظرنماید.در این مرحله از زندگى باید بیش از پیش با خداى خود انس و الفت پیدا کند و در نیایشهاى خود از او یـارى بخواهد, زیرا انسان در هیچ زمانى درطول دوران زندگانى خود, تا این حد مورد توجه خداوند نیست .
ابتداى بلوغ , نوجوان هنوز مرتکب گناه و معصیت نشده , صفحه دلش پاک و بى آلایش است , اگر هم خطایى مرتکب شود, توبه اش زود مورد قبول خداوند واقع خواهد شد.بـیـشـتر توفیقات دانشمندان و علماى ارزشمند, بر اثر پاک زیستن در دوران جوانى است , در این دوران بـوده کـه رابـطـه خـود را بـا خالق خویش ,مستحکم کرده و به مقامهاى عالى روحى نایل گردیده اند.
جنگ ایران و عراق حوادثى را پیش آورد که عملا نشان داد, انسانهاى پاکى که در عنفوان جوانى با عـشـقى سرشار و قلبى مملو از ایمان به خدا, درفعالیتهاى اجتماعى و مردمى خود, با دلى شاد و لـبـى خـنـدان و تلاشى خستگى ناپذیر, در صحنه هاى نبرد حق علیه باطل , چگونه انجام وظیفه کـرده وبـه کارهاى سازنده اى دست زدند و با درایت کامل به سوى کمال نهایى و قرب الهى پیش رفته و ره صد ساله را یک شبه طى نمودند.
نظم در جوان
وجـود نـظـم در زنـدگـى جوان یکى از مسائل بسیار مهم بوده و موفقیت او در آینده تحصیلى , مـرهـون رعایت کامل نظم و ترتیب در زندگى اش مى باشد, انسان در سایه نظم بهتر مى داند که چگونه زندگى کند, چطور از اوقات فراغت خود به نحو شایسته اى بهره بردارى نماید.
مـنـظور از نظم و ترتیب , انجام کارها و اعمالى است با هدف معین که از وحدت و هماهنگى لازم برخوردار باشد, بطورى که با رعایت آن , انسان بتواند در مراجعه و دستیابى به کارها و موضوعها و وسائل و اطلاعات , دچار سردرگمى و اتلاف وقت نگردد.
رعـایـت مـقـررات و قوانین جارى در زندگى و قرار دادن هر چیزى در جاى معین خود و انجام دادن هر کارى در وقت و زمان خود, نمونه اى از نظم است .نـظـم در زنـدگـى , دامـنه اى وسیع دارد و همه مسائل زندگى ازقبیل : لباس پوشیدن , نظافت کـردن , خـوردن , خـوابیدن , مسواک زدن , معاشرت بادوستان و فامیل و همچنین چیدن وسائل و نـوشـت افـزار و کـتـابهاى خود در جاى معین , مطالعه کردن , حفظنمودن اطلاعات , فراگیرى معلومات , تفکرکردن وب را شامل مى شود.
جوان باید بداند کى باید بخوابد, کى بیدار شود و چه وقت مطالعه کند و چه موقع , تفریح و ورزش نماید و چه زمانى کارهاى محوله خانه را انجام دهد.مـکـان و زمان هر چیزى را به موقع تشخیص دهد و برایش برنامه ریزى کند, هر چیزى را به جاى خود بگذارد تا هنگام مراجعه به آن دچارسردرگمى و آشفتگى نشود.قـواى ذهنى و عقلى جوان در سایه نظم , ترتیب منطقى یافته و سبب موفقیتهاى درسى در آینده خواهد شد.
از طـرفـى در سـایه نظم , زندگى تحت قاعده در مى آید و فعالیتها و کارها نظام پیدا مى کند و با راحتى بیشترى انجام مى پذیرد.مشکلات سریعتر حل مى شود و جوان از آشفتگى در کارها و مطالعه مطالب تکرارى , بخصوص در دروس تحصیلى رهایى مى یابد.هـدف عـمـده نـظـم در زنـدگـى , بهره گیرى و صرفه جویى در وقت و داشتن ضابطه و معیار صحیحى براى اندوختن اطلاعات در ذهن است .
رعـایـت نـظـم و تـرتیب در زندگى روزمره از جهت روانى سبب مى شود که جوان , حتى هنگام تـحـصـیـل و فراگیرى دانش , اطلاعات علمى خود راتحت قاعده و نظم , فراگیرد و یادگیرى بطور منظم صورت پذیرد, بطورى که مطالب , منسجم و به ترتیب در خزانه حافظه جایگزین شود و هـرگـاه شخص بخواهد به اطلاعات قبلى خود مراجعه کند, به راحتى و به سرعت , اطلاعات و مطالب در ذهنش حاضر شود.
ایـن مساله در آینده جوان , تاثیر بسزایى دارد, بخصوص در دوران تحصیل , هنگامى که مى خواهد خود را براى امتحانات آماده سازد.هـمـچـنین رعایت نظم اصولا در سلامتى فکر و صحت جسم و اعتدال روح و روان انسان , بسیار موثر است .به سبب رعایت کردن نظم , جوانان افکارشان شکل مى یابد و زمینه ابتکارات و خلاقیتهاى هنرى , علمى و فرهنگى در آنها فراهم مى گردد.
بـى نـظمى در جسم و جان آثار ناگوارى بجا مى گذارد و خارج شدن از قاعده طبیعت , عوارض منفى در رفتار آدمى ایجاد مى کند.نظام آفرینش بر اساس نظم و ترتیب بنا شده است و بر اساس نظم , جریان دارد.رعـایـت نظم , موجب هماهنگى انسان با طبیعت گردیده و در این راستا انسان از جهت روحى و روانى از سلامت و آرامش خاصى برخوردارخواهد بود.
مـعـمولا افراد بى نظم در زندگى عصبانى و رفتارشان غیر عادى و نامتعادل است , زیرا بى نظمى خود در عکس العمل هاى روحى و اخلاقى آنان تاثیرمتقابل داشته و سبب تضعیف اراده و زمینه ساز عوارض و ناکامیهاى فراوانى در تحصیل آنان خواهد شد.تـجـربـه نشان داده است که بى نظمى در فعالیتهاى حرکتى و هوشى و عاطفى تاثیر منفى دارد, بخصوص عکس العمل هاى آن در دوران بلوغ به صورت حادترى ظاهر مى گردد.
بـى نـظـمى سبب اتلاف وقت و ضایع شدن عمر و احساس ناراحتى و ایجاد روحیه شک و تردید و دمـدمـى بـودن مزاج گردیده و خلاصه آثارنامطلوبى در شخصیت فرد بجا مى گذارد, به همین جـهت است که نظم در کارها و امور زندگانى از دیدگاه مولاى متقیان على (ع ) آن قدر اهمیت داردکـه در آخرین لحظه هاى حیات خود ککه معمولا حساسترین و پر اهمیت ترین سخنها گفته مـى شـودک در قـسمتى از سفارشهاى خود, خطاب به دوفرزند عزیز خویش (امام حسن (ع ) وامام حسین (ع ) و همه جوانان آینده ) مى فرمایند: سفارش مى کنم به شما و همه فرزندانم و خانواده ام و (همه )کسانى که سخن من به آنان مى رسد: به رعایت تقوا و نظم در کارها ((45)).
روابط جوانان با والدین
شما جوانان عزیز باید به خاطر داشته باشید که والدین شما انسان معصوم نیستند.بنابر این هم داراى صفات برجسته و نیک و هم داراى نقاط ضعفند, حال اگر نقاط ضعف آنها در خـصـوص کـار شـمـا و یا در طرز رفتارشان با شماآشکار شود, بهتر این است که با واقع بینى با آن برخورد کنید و این نقص را طبیعى بدانید.در ضمن خصلتهاى برجسته و نیک آنان , محبت پاک و بى آلایششان به شما, بخصوص مواظبتى را که از ابتداى طفولیت تا کنون درباره شماداشته اند, از نظر دور ندارید و آن را بخاطر داشته باشید و همواره از آنان قدردانى نمایید.
بـه هـر حال در جامعه , امکانات زندگى و تحصیل براى همه یکنواخت و یکسان نبوده و بعضى از والدین , آگاه به این مسائل نیستند و یا آموزش لازم را در این باره ندیده اند و آشنا به مسائل جوانان نمى باشند و به رفتار و کردار صحیح , آگاهى ندارند.از طـرفـى بـایـد بـا کمال میل و رغبت از راهنماییها و اندرزهاى دلسوزانه و مفید آنان که حاصل چـنـدیـن سـال تـجربه گذراندن عمر است , بهره گیرید و درمواقعى که احیانا با شما برخوردى تـنـدمـى کنند, چشم پوشى نمایید و از خود, خونسردى لازم را نشان دهید, اگر هم لغزشى دارند محترمانه و بطورغیر مستقیم به آنان گوشزد نمایید.
همچنین شما دختر جوان باید در زمینه بهداشت بدن با مادرتان مشورت کنید و از تجربیات مفید او در زمینه هاى مختلف بهره جویید.هـرگـز نـگـذارید که والدین از شما آزرده خاطر شوند, چرا که در قرآن مجید سفارشهاى زیادى دربـاره احترام به پدر و مادر شده است و حتى دربرخوردها از گفتن کوچکترین سخن نامناسب , چون اف ((47))که حاکى از تنفر و دلتنگى از آنان است , به شدت نهى گردیده است .
دختر جوان و پوشش
دخـتـران جـوان اگـر بـه سعادت خویش علاقه مند باشند باید از خودآرایى و خودنمایى در برابر مردان نامحرم خوددارى کنند.به تجربه , دیده شده که دختران ناآگاه و ضعیف النفس بیشتر به خودآرایى و خودنمایى مى پردازند و سعى دارند که ظاهرى دلفریب از خود نشان دهند و از توجه به شخصیت واقعى و باطنى خود و کمالات روحى غفلت ورزند.غفلت از یاد خدا و ورود به گناه کم کم زمینه را براى انحطاط و ابتذال آنها فراهم مى سازد.
حـجـاب ارزشـى اسـت که رعایت آن به دختر, پاکى و سلامتى مى بخشد, او را همچون گوهرى درون صدف از شر آفتها, وسوسه ها و آلودگیهامصون نگاه مى دارد و به خدا نزدیک مى گرداند.
کسانى که به بى حجابى و بدحجابى دست مى زنند, اکثرا نمى اندیشند و تعقل نمى کنند و تنها آلت دست وسوسه هاى نفسانى خود قرارمى گیرند.خودنمایى و خودآرایى در صحنه اجتماع به شخصیت عفیف زن لطمه وارد مى سازد.
بـا وقـار بـودن دخـتـر و رعایت نمودن حریم بین محرم و نامحرم به او اصالت مى بخشد و او را در دیدگان همه قابل تعظیم و احترام مى گرداند.حجاب در واقع , مصونیتى است براى دختر جوان که او را از فروریختن شخصیت , نجات مى بخشد و از طرفى پسران جوان را از خطر انحراف باز مى دارد.در جـوامـعـى کـه بـى حـجابى را ترویج مى کنند,
دختران بازیچه دست قدرتهاىاستعمارگران مى شوند, بطورى که از استوارى شخصیت و تقدس وعفتى که شایسته یک دختر پاکدامن و عفیف است تهى مى شوند.تـجربه نشان داده است که مراعات حجاب در میان دختران موجب حراست و سلامت روحى و نیز موفقیت آنان در زندگى آینده است .عـفـت و حیا در زندگى انسان به قدرى اهمیت دارد که پیامبررمى فرمایند: الحیا هو الدین کله , حیا تمام دین است .
وامام صادق (ع ) مى فرمایند: لا ایمان لمن لا حیا له , کسى که حیاندارد, ایمان ندارد.استفاده از لباسهاى تنگ و عریان نمودن بخشى از بدن و در معرض دید نامحرم قرار دادن , علاوه بر مضرات بهداشتى آن , عفت و حیاى دختر راخدشه دار مى سازد و مقدمات دورى از مبدا آفرینش را فراهم مى آورد.
دخـتـر جـوان بـا رعایت حجاب , خود را به خدا نزدیک مى کند, زیرا به کمک آن , امنیت و آرامش مى یابد و افراد هرزه و لاابالى و منحرف را ازنگاههاى آلوده محروم مى سازد.دخـتـرعفیف و پاکدامن , فطرتا از این که به دیده شهوت آلود و هوس انگیز به او نگریسته شود در رنج و ناراحتى است و اگر دخترى این خصوصیت و حالت را نداشته باشد و حاضر باشد که بخشى از مـوى خـودرا نـامـحـرم بـبـیـنـدو هـمـچـنین از آن که مورد بهره بردارى چشمهاى آلوده و هوس انگیزقرار گیرد, رنج و نفرتى احساس نکند, باید بداند که از فطرت سالم خود فاصله گرفته اسـت و با آلودگى نگاههاى بیگانه , خو پیدا کرده و به سراشیبى سقوط و فساد نزدیک گردیده و ارزشهاى انسانى را از دست داده است .
از طـرفـى دخـترى که حریم حجاب را رعایت کند و خود را از دسترس نامحرمان دور نگاه دارد, همچون گوهرى با ارزش در درون صدف , ارزش و احترام خود را در نزد همگان افزایش داده و از ابتذال در امان مانده است .پـسـران جوان نیز هر چند لاابالى و بى بندوبار باشند, باز در عمق روح خود براى دخترانى , ارزش قـائلند که در دسترس و پیش پا افتاده و بى بندوبارو بزک کرده نباشند و در درون خود این گونه دختران را مى ستایند.
عـفـت و حیا از خصوصیات فطرى آدمى است , چرا که نظام آفرینش براى پاسدارى و نگهدارى از ایـن گـوهـر گـرانبها و ارزشمند و همچنین براى حفظ مقام و موقعیت زن , زیبایى اش را در این مى بیند که او, همچون گوهرى قیمتى درون صدفى از هر گرد و غبار و آفات و آلایشى و به دور ازدسـتـرس این و آن باشد, چرا که شئ قیمتى را معمولا دور از دسترس همگان در یک جاى امن نگهدارى مى کنند, ولى وسائل کم ارزش همیشه جلو دست و پا است .
بـیـشـتـر بـانوان به تجربه دریافته اند: زمانى که زن از درون این صدف قیمتى خارج شده , لطمه بـزرگى به شخصیت والاى خویش و جامعه وارد ساخته و همواره در اجتماع , موجب سؤ استفاده مردان پست و هرزه و نیز مایه لعن و طعن و تحقیر اکثر مردم واقع شده اند.دخترى که زیور خود را تنها در کانون گرم خانواده بپوشد ودر بیرون از خانه و اجتماع با متانت و وقـار و پـوشـیـدگـى ظاهر شود, هم در بین اعضاى خانواده عزیز و گرامى است و هم در چشم دیگران ارزشمند.
اگـر دخـتـرى پـا را از حـریـم عـفـت و حـجاب بیرون بگذارد نه تنها اولین ضربه را به زندگى خـانـوادگـى خود فرود آورده , بلکه گناه بزرگى را مرتکب شده است و نسل جوان پسر را که در آیـنـده بـه حـال خـود و اجـتماع مفید خواهند بود, در معرض تباهى و سقوط قرار داده است و با انحراف آنان , ضربه اى مهلک به آینده جامعه خود خواهد زد.
تـجـربه هاى تاریخى گذشته به ما نشان داده که دشمنان ملتها هرگاه که خواسته اند نسلى را از درون تـهى کنند و سرمایه کشورى را غارت نمایند وذخیره ها و گنجینه هاى آن کشور را به یغما ببرند, از این راه وارد شده اند.وقـتـى رضاخان توسط انگلیس بر ایران مسلط شد, یکى از ماموریتهایش این بود که کشف حجاب کند.
آتاترک هم که عامل بیگانه در ترکیه بود همین سیاست را در پیش گرفت .در الجزایر نیز به همین حیله متوسل شدند.البته باید هوشیار بود که در هر زمان , شکل این توطئه فرق مى کند.در این زمان ممکن است از طریق زور و قلدرى وارد نشوند, بلکه با حیله ها و فریفتن نسل نو, تحت عـنـوان تجدد و تمدن و علم و عناوین ظاهرفریب دیگر, کارى کنند که نسل جوان با رضا و رغبت پذیراى این بدحجابى شود.
خویشتن دارى جوان
ارزش هـر انـسـانـى قـبل از هر چیز به میزان دلبستگى او به آرزوها و اهداف زندگى اش مربوط مى شود.مـقـیـاس تـعادل او بستگى دارد به این که حقیقتا او تا چه اندازه بر اعصاب خود, مسلط بوده و از اعتماد به نفس برخوردار است .هـنـگـامى جوان مى تواند خود را صاحب اراده اى قوى فرض کند که بتواند در مقابل خواسته ها و امـیـال نفسانى اش بایستد و با صبر و بردبارى و به کارگیرى عقل و اندیشه , مشکلات زندگى را یکى پس از دیگرى از سر راه خود بردارد و بر هوا و هوس خود غلبه کند ((48)).
اوبـایـد بـدانـد که همواره در معرض بزهکارى و لغزش به سوى شهوات , قرار دارد و تنها با تقویت ایـمان و رعایت تقوا مى تواند بر اهریمن درون (تمایلات شهوانى و وسوسه هاى شیطانى ) و دشمن برون (عوامل منحرف و دوستان ناباب ) پیروز شود.
اگر جوانى غفلتا مرتکب عمل انحراف و معصیت گردید, باید بلافاصله در پیشگاه خدا توبه کند و تـصـمیم جدى بر ترک گناه بگیرد تارفتار ناشایست به شکل یک خصلت زشت و ناروا در وجود او جایگزین نگردد و به صورت عادت ثانوى در نفسش رسوخ نکند.
او بـایـد بـدانـد که تواناییهاى لازم را براى اصلاح رفتار خویش دارد و در ضمن قدرت , پذیرش او بیشتر از افراد مسن بوده و از تعصبات بیجا به دوراست .قرآن کریم پس از بیان خطاهایى که ممکن است انسان مرتکب آنها بشود, توبه را به عنوان راه حل اصلى اصلاح رفتارش پیشنهاد مى کند ((49)).یامبر بزرگ اسلام مى فرماید: توبه از گناه و خطا به این معناست که فرد, دیگر قصد نداشته باشد که به سوى آن گناه , باز گردد ((50)).وان نباید خطاى خودرا هرچند هم اندک باشد, کوچک شمرد, تا این که در او ملکه ((51))گناه پیدا نشود.
از رسـول اکـرمـر نقل گردیده که فرمود: محبوبتر از هر چیز نزد خداوند, توبه جوانى است که از گناه پشیمان شود و از پیشگاه او آمرزش بخواهد ((52)).اگر جوان , مطیع خواسته ها و شهوات خود گردید, خود را به هلاکت مى اندازد ((53)).اصـولا نـفس انسان میل به بدى دارد ((54))و جوان , تنها با ایمان و توجه به خدا مى تواند آن را به طرف خوبیها بکشاند.حضرت على (ع ) مى فرماید: نفس خود را به خوبیها وادار کن , زیرا نفس تو, به طرف بدیها متمایل است ((55)).
و آن گـاه مـى فـرماید: آن کس که جلو خواسته هاى خود را گرفت , حتما به ارزش والاى انسانى دست یافت .جـوان بـا رعـایت خویشتن دارى (تقوا) باید خود را براى زندگى آینده آماده سازد و بداند که این دوران کوتاه به زودى سپرى خواهد شد و او نیز به گروه بزرگسالان خواهد پیوست و در آینده اى نه چندان دور, عهده دار مسوولیت اجتماعى خواهد شد و تشکیل زندگى خانوادگى خواهد داد.
بـایـد بـدانـد و هوشیار باشد, ((56))
کسانى در پذیرش و انجام مسوولیت اجتماعى و خانوادگى موفق خواهند بود, که دوران بلوغ و جوانى را به پاکى وسلامتى گذرانیده واز آلودگیهاى جنسى در امـان بـوده بـاشـنـدبـ کسانى که بتوانند در فرداى زندگى خود حقوق متقابل فرد و اجتماع , خانواده و همسر رارعایت کرده و به سعادت و نیکبختى دست یابند.
فصل دوم .
انحرافات جنسى و راه درمان آن
زمینه ها.
خروج انسان از مرز قوانین طبیعى حاکم بر نظام آفرینش , انحراف نام دارد.غریزه جنسى که مبدا آفرینش آن را جهت خیر و کمال و بقاى نسل بشر در وجود انسان به ودیعت نهاده است , ممکن است مورد سؤ استفاده وتجاوز قرار گیرد ((57)).زمـیـنـه هـاى انـحراف جنسى در شرایطى که انسان , رشد مى یابد و پا به مرحله بلوغ مى گذارد, فـراوان بـوده و مـمکن است در دوران زندگى هرجوانى , پیش آید و شهوت جنسى او را تحریک نماید و در نهایت موجبات آلودگى و انحراف وى را فراهم سازد.
تـخـیـلات تـحریک آمیز جنسى و عوامل محرک محیطى به عنوان زمینه هاى انحرافند, اما عامل سـومـى کـه مـوجب دعوت انسان به سوى انحراف جنسى مى گردد, همان وسوسه هاى شیطانى است .
بسم اللّه الرحمن الرحیم .
قل اعوذ برب الناس * ملک الناس * اله الناس * من شر الوسواس الخناس * الذى یوسوس فى صدور الناس * من الجنه والناس ((58)).
زمـانـى که انسان در شرایط محیطى نامساعد و تحریک آمیز قرار گیرد, خواسته هایى در او ظاهر مى شود.شـیـطـان ایـن خـواسـتـه هـاى نـفـسـانـى را در نظرش زیبا و دلفریب جلوه مى دهد و بگونه اى خناسانه ((59))و مرموز از درون , فرد را به سوى ارتکاب وانجام عمل , وسوسه مى کند.از سوى دیگر, عقل نیز از درون انسان به مقابله برمى خیزد و انجام کار مورد نظر را مجاز نمى داند.
شـیـطـان بـراى انـحراف , از کششها و تمایلات غریزى استفاده کرده و فرد را به ارضاى نامشروع شهوات جنسى فرا مى خواند.
در مـقـابـل , عـقـلا و دانشمندان و پیامبران و هادیان الهى , جهت هدایت انسان به نیروى عقل و گـرایـش فـطرى خیرخواهى در انسان , تکیه کرده و او رابه ارضاى مجاز و منطقى غرایز جنسى دعوت مى کنند.ایـن جـنگ و ستیز, ((60))
یعنى , مقابله عقل و شهوت , ایمان و هواى نفس , نیروى الهى و نیروى شـیـطـانـى , در وجـود انـسان همواره در جریان است وبه خصوص در ابتداى دوران بلوغ , ظهور بیشترى مى یابد و تا آخر عمر ادامه دارد.هر کدام در موقعیتهاى زندگى انسان , غالب شوند, شخصیت فرد به همان سو, میل پیدا مى کند و پرورش مى یابد.
اگـر عـقـل و ایـمان بر او حاکم گردد, هدایت و رستگار و اگر شهوت و شیطان بر او تسلط یابد گمراه و زیانکار خواهد شد.نفس اماره در وجود آدمى ک بر اثر وسوسه هاى شیطان ک سعى دارد که بر عقل ((61))تسلط یافته و آن را اسـیـر خواسته هاى خود گرداند و انسان رادر مسیرى بکشاند که ظاهرا گناه و فساد آن , معلوم نیست .از طرفى عقل تلاش دارد که مهار نفس را به کمک ایمان در دست گرفته و آن را کنترل نماید و در جهت خیر و کمال و سلامت جسم و روان هدایت کند.
بنابر این شخصیت انسان , همیشه در معرض این کشش وکوشش عقل و شهوت , خیر و فساد, پاکى و آلودگى , سلامتى و انحراف , در نوسان است و این جنگ و گریز, همواره ادامه دارد و تنها کسى مـى تواند از این صحنه جنگ و مبارزه درونى , جان سالم بدر برد که خود را مجهز به سلاح ایمان و تقوا نموده و از ابتداى جوانى به خودسازى و جهاد با نفس بپردازد.باید در نظر داشت که این کار شدنى است و خداوند متعال ککه یگانه قدرت و محل اتکا و توکل و نـجـات دهنده انسان ضعیف در همه بلاها وگرفتاریهاست ک در اثر دعا و نیایش ((62))
به یارى و کمک انسان آمده و او را در این نبرد دائمى پیروز مى گرداند.مـا در تـاریـخ کم نداریم انسانهاى وارسته اى که در بزرگترین صحنه هاى نبرد درونى و بیرونى , نـفـسـانـى و اجـتماعى , پیروز و سربلند گشته و در دوران حیات خود با شرف و افتخار زندگى کرده اند.
دیدگاه صحیح .
قـرآن کـریـم داستان ایام جوانى حضرت یوسف (ع ) را بازگو مى کند که چگونه در دوران حساس بلوغ و جوانى در معرض سخت ترین امتحان وخطرناکترین واقعه تاریخى زمان خود قرار گرفت و با اراده اى قوى و ایمانى راسخ از این آزمون الهى سربلند خارج شده و در قله شرافت و عفاف جاى مى گیرد و شخصیتش براى جوانان به عنوان اسوه و نمونه اى کامل همیشه جاوید باقى مى ماند.
جـوان مومن , با بینش صحیحى که از اسلام الهام گرفته است , مى داند که هر واقعه ناگوارى که در زنـدگـى انـسـان , اتفاق مى افتد کدرصورتى که خودمسوول پدید آمدن آن نباشدک در حکم آزمـایـش وابـتـلایـى از طـرف خـداوند, تلقى مى شود که هدف از آن , سازندگى و رشد و کمال انسان است ((63)).
بـا مراجعه به زندگى رهبران و دانشمندان و انسانهاى بزرگ درطول تاریخ , ملاحظه مى شود که بـیـشـتـر آنـان آگـاهـانـه با دشواریها و حوادث گوناگون زندگى دست و پنجه نرم کرده اند و مـوفقیتشان دربزرگسالى , مرهون صبر و استقامتى است که در برابر سختیها دردوران کودکى و نوجوانى از خودنشان داده اند.
1) جک ولش
نشریه فورچون در سال 1999 وی را «مدیر قرن» نامید. عمده شهرت خود را مدیون بازسازی و سازماندهی شرکت جنرال الکتریک است که سطوح مدیریتی را از 29 سطح به 6 سطح کاهش داده، برخی حوزههای کسبوکار را تعطیل کرده و درصد زیادی از زیردستان خویش را اخراج نمود. بهرغم تاکتیکهای قوی و بیپروای وی (به خاطر اخراج تعداد زیادی از کارکنان شرکت، به او «جک نوترونی» مشابه با بمب نوترونی لقب داده بودند)، توانست ارزش جنرال الکتریک را از 12میلیارد دلار به 280میلیارد دلار رساند که بزرگترین افزایش ارزش در هر شرکتی در زمان هر مدیرعاملی بوده است.
2) استیو جابز
از بنیانگذاران شرکت اپل و رییس پیکسار که به عنوان یاغی و هنرمند و به همان اندازه مدیر تجاری، توانست یک سر و گردن بالاتر از سیلیکون ولی قرار گیرد. مجله فورچون او را «مرشد فرهنگی جهانی» نامید که مسوول تغییر شیوه کار و اجرای موسیقی در جهان بوده است. با اینحال او را به خاطر کارهایی از این قبیل هدف انتقاد قرار دادهاند: گرایشات برتریجویانه، اعتبار زیردستان را برای خود خرج کردن، مدیریت خرد کسبوکار، اخراج کارکنان از روی خشم و هر تعداد خلافهای اندک مثل پارک کردن مرسدس بنز خود در مکان مخصوص معلولان. ارزش خالص دارایی وی بیش از 20میلیارد دلار برآورد میشود.
3) سر ریچارد برانسون
ریچارد برانسون در سال 1972 و در سن 22 سالگی، نخستین فروشگاه صفحه موسیقی خویش به نام ویرجین را در لندن افتتاح کرد و نخستین قراردادش را با مایک الدفیلد برای صفحات موسیقی ویرجین امضا کرد. سال بعد یکی از صفحات موسیقی الدفیلد روانه بازار شد و در تعداد میلیونی به فروش رفت که متنی کلاسیک از موسیقی آزمایشی الکترونیکی شد. پنج سال بعد، برانسون قراردادی با یک گروه موسیقی راک امضا کرد که سایر موسسات آنها را رد کرده بودند. برانسون علاوهبر فروشگاههای صفحه موسیقی و شرکت هواپیمایی، به خاطر تلاشهای رکوردگذار جهانی مشهور است و به اندازه سلطان تجاری بودن به خاطر بیباک بودنش مورد احترام است. او که شخصیت پرجذبه و قابلی پیدا کرده است در تعدادی از پرطرفدارترین نمایشهای تلویزیونی ظاهر میشود. او یک سفینه فضایی نیز دارد. حداقل این که برانسون ثابت کرده است یک نفر میتواند در عین حال که یکی از ثروتمندترین و موفقترین مردم جهان است، گرم و دوستداشتنی نیز باشد.
4) سام والتون
سام والتون در سطرهای پایانی کتاب خود با عنوان «ساخت آمریکا» نوشت مهمترین قانون در تجارت، شکستن همه قوانین است. او همچنین گفته است، «من همیشه به خودم، به خاطر زیرپاگذاشتن قوانین کسان دیگر، افتخار میکردم و همیشه طرفدار انسانهای سرکش و تکرویی بودم که قواعد من را به چالش میکشیدند.» رویکرد نوآورانه و جسارتآمیز وی به کسبوکار، تاسیس فروشگاههای زنجیرهای جهانی وال مارت بود که در سال 2002 توانست جای شرکت نفتی اگزان را به عنوان بزرگترین شرکت جهان بگیرد.
5) بیل گیتس
این را دیگر همه میدانند که ثروتمندترین مرد جهان کسی است که از دانشگاه اخراج شد. بیل گیتس به جای اتمام تحصیلات در دانشگاه معتبرهاروارد، تصمیم گرفت به یک فعالیت پرریسک اشتغال ورزد و تمام وقت خویش را به کسبوکار کوچکی به نام «مایکرو سافت» اختصاص داد که با کمک همکلاسی خود پل آلن تاسیس کردند. گیتس که از رویههای موجود منبع دسترسی باز توسعه نرمافزار رضایت نداشت، تصمیم به پولی کردن سیستم گرفت و درخواست اخلاقی برای منبع بسته کرد. او با تغییر قواعد توسعه نرمافزار،صنعت نرمافزار را به نحوی که امروزه میشناسیم تثبیت نمود.
6) دونالد ترامپ
میلیاردر خودساخته، سلطان املاک و مستغلات و به عنوان کسی که قواعد را به وجود میآورد شناخته میشود. در بین قواعد ترامپ برای موفقیت، این واژهها را پیدا نخواهید کرد: شرم، بخشندگی، همدردی یا مهربانی. دونالد ترامپ، رییس اصالتا قلدر ضعیفکُش، یک نماد فرهنگی و یکی از مشهورترین مردان جهان است. از مقایسه عکسهای تبلیغاتی وی در سالهای اولیه شهرت یافتن وی با تسلط اخیر وی در صحنه جهانی، روشن میشود که ترامپ چهره مشخصا رذیلانهای پیدا کرده است. در حالی که هیچ کس رهبری ترامپ را در کسبوکار زیرسوال نمیبرد، شهرت وی، اگر نه ثروت وی، بیش از آنکه ناشی از معاملات تجاری خاص یا تصمیمات حرفهای باشد به خاطر تصویر «رییس پست فطرت» و زندگی شخصی پرسرو صدای وی بوده است.
7) هنری فورد
پدر خودروهای امروزی، بنیانگذار شرکت خودروسازی فورد و مخترع خط مونتاژ متحرک خودرو، رهبر تجاری کاملا غیرمتعارفی بود. هنری فورد با پافشاری بر تولید انبوه خودروهای ارزان برای یک بازار گسترده، زمانه خویش و نیز سرمایهگذاران را به چالش کشاند. او دستمزدی بسیار بیشتر از آنچه مرسوم بود به کارکنان شرکت پرداخت که این کار را «مشوق دستمزد» نامید و بدین وسیله توانست نیروی کار قوی را جذب و نگه دارد. فورد از «سرمایهداری رفاهی» حمایت میکرد و علاقه غیرمعمولی به وضعیت زندگی کارکنان نشان داد و آنها را ملزم به زندگی طبق قوانین تعیین شده در «واحد جامعهشناختی» خود میکرد، به طوری که چگونگی گذراندن ساعات فراغت آنها را مشخص و محدود میساخت. ریسکهای وی نتیجه داد و شرکت فورد به ترسیم چشمانداز مدرن شهری کمک کرد.
8) ری کراک
ری کراک نخستین رستوران مک دونالد را باز نکرد. او صرفا یک شرکت کوچک خانوادگی را به حق امتیاز جهانی چندمیلیارد دلاری تبدیل نمود. استعداد کراک مثل هنری فورد و قبل از او این بود که راهی پیدا کرد تا کالاهای با کیفیت را به یک بازار انبوه وارد کند. او با معرفی خط مشیهای اکید برای چگونگی تولید و فروش اقلام غذایی، انقلابی در صنعت رستوران به وجود آورد. او فروش همبرگر را به یک علم تبدیل کرد و حتی صاحبان حق امتیاز خود را مجبور به گذراندن لیسانس همبرگرشناسی در موسسه آموزشی مک دونالد کرد. اما کراک بر خلاف فورد، به خاطر پرداخت دستمزد تا حد امکان اندک به کارکنانش مورد انتقاد واقع شد و متهم گردید که سعی در دور زدن قوانین حداقل دستمزد را داشت.
9) لی کا شینگ
ماجرای لی کا شینگ، ماجرای آمریکایی واقعی است: سختکوشی، عزم استوار و انتخابهای هوشمندانه که او را از فقر خارج ساخت و به محیط زیست اهمیت میدهد. تنها تفاوت این است که شینگ از چین است. ثروتمندترین مرد در هنگ کنگ، مجله فوربس ارزش خالص داراییهای شینگ را 5/26میلیارد دلار گزارش کرده است. برای مردی که دیپلم دبیرستان ندارد چنین ثروتی بد نیست. او هنوز به گذشته معمولی خویش وفادار مانده است (خانوادهاش هنگامی که ژاپن چین را اشغال کرد از کشور فرار کردند) و ترجیح نمیدهد ثروت خویش را به رخ بکشد. او به آرامی و مطبوع سخن میگوید و از کفش و ساعت ارزان قیمت استفاده میکند. در عین حال نظم و انضباط وی و جهتگیری روشن در کسبوکار باعث شده که لقب سوپرمن به وی بدهند. با اینکه ترکیبی منحصربهفرد از شرق و غرب جهان است کاملا به هیچ قالبی در نمیآید.
10) روپرت مورداک
سلطان رسانههای خبری و یکی از قدرتمندترین مردان جهان با مالکیت شرکتهای بسیاری از قبیل نیوز کورپرویشن، فاکس نیوز و نیویورک پست، روپرت مورداک 109مین مرد ثروتمند جهان است و مقام اعظم در رتبه کاتولیکی سنت گریگوری کبیر (لقبی که پاپ جان پل دوم به این استرالیایی – آمریکایی اعطا کرد هر چند که مورداک پروتستان است) وی به خاطر قدرت بسیار زیادی که در رسانهها کسب کرده و استفاده غیراخلاقی از اموال خود در مسیر دیدگاههای سیاسی دست راستی خویش، مورد انتقاد وسیعی واقع شده است. او در سراسر فعالیت کارآفرینی خویش، منافع رسانهای و سیاسی خویش را با ترسیم دقیق یک خط متوازن ساخته است، اما همیشه بدون حادثه نبوده است.
11) کری پاکر
وقتی که در سال 2005 کری پاکر از دنیا رفت ثروتمندترین مرد در استرالیا و سهامدار اصلی شرکت نشر و پخش بود. وقتی پدر وی فرانک پاکر، سلطان رسانه از دنیا رفت، کری امپراتوری خانوادگی را به ارث برد که اگر به خاطر اختلاف خانوادگی نبود به برادر بزرگترش کلاید میرسید که با عزیمت او به آمریکا اختلاف خاتمه یافت. کری پاکر که رقیب قسمخورده غول رسانهای روپرت مورداک بود اغلب با اتهامات مختلف روبهرو میشد تا جایی که متهم به فرار مالیاتی، جنایت سازمان یافته و قاچاق مواد مخدر شد، اگر چه پاکر سرانجام از تمام اتهامات تبرئه شد هنوز در استرالیا به عنوان کسی که در جنایات سازمان یافته نقش داشته است به یاد آورده میشود.
12) آندرو کارنگی
مهاجر فقیر اسکاتلندی که با تشخیص نیاز به تغییر، توانست به ثروتمندترین مرد در آمریکا تبدیل شود. او خود را با بازارهای در حال توسعه تطبیق داد، سرمایهگذاری سنگینی در فناوریهای نو کرد و هراسی نداشت که توصیههای خویش را زیر سوال ببرد.
در سن 33 سالگی، بیمناک از اینکه عمر خود را وقف ثروتاندوزی کردن، راحتی و آسایش را از وی سلب کرده است، نامهای به خودش نوشت و توصیه نمود که دنیای کسبوکار را در عرض دو سال برای همیشه ترک کند. نیازی به گفتن نیست که او به این توصیه عمل نکرد. این تنها باری نبود که حرف و عملش با هم همخوانی نداشت. برای مثال، کارنگی در توجه صریح به برابرطلبی سیاسی و حقوق کارگران در تشکیل اتحادیه نظیر نداشت؛ اما او تاکتیکهای ضد اتحادیهای هنری فریک را تایید کرد که منجر به مرگ تعداد نامعلومی در جنگ هومستید شد. کارنگی تلاش کرد به این شعار خود که «انسانی که ثروتمند میمیرد بدنام شده میمیرد»، عمل کند: او در زمان مرگش، 350میلیون دلار عمدتا برای ایجاد کتابخانههای عمومی و پشتیبانی از نهادهای علمی اهدا کرد.
13) بوریس برزویسکی
نسبت به اکثر بخشهای جهان، فساد بخش شناختهشدهای از تجارت و سیاست در روسیه است، البته تجار و سیاستمداران معمولا از اشاره به جنبه شرارتبار جاهطلبیهای خود خودداری میورزند، اما بوریس برزویسکی یک استثنا است. در حالی که این میلیاردر همه اتهامات در رابطه با ارتباطات خود با فعالیتهای جنایی را رد میکند، او علنا تهدید کرده است جای ولادیمیر پوتین را «با زور» میگیرد. برزوسکی کمک کرد تا پوتین به قدرت برسد و اکنون او را متهم به جنایت میکند.
تعجبی ندارد که برزویسکی هدف عملیات ترور قرار گیرد. او عضو برجسته آکادمی علوم روسیه بود. قبل از اینکه از خرید و فروش خودرو به ثروت هنگفتی دست یابد کتابها و مقالات بیشماری درباره ریاضیات کاربردی منتشر ساخت. او در حال حاضر به نام پلاتون النین و با پناهندگی سیاسی در لندن زندگی میکند.
14) ارکادی کوهلمان
او خود را «از نوع بچه بدهای» تشکیلات بانکداری مینامد. ارکادی کوهلمان که بنیانگذار و رییس اجرایی ای ان جی دایرکت یکی از بانکهای با رشد بالا در آمریکا است میگوید او حتی بانکها را دوست ندارد و از کارتهای اعتباری متنفر است. کوهلمان جدای از «انرژیبخشی» به صنعت بانکداری، یک شورشی با ذهن قوی است که بانک خود را بدون دستگاههای خودپرداز یا شعبات رنگ و وارنگ اداره میکند. همه معاملات به صورت الکترونیکی بدون نیاز به حداقل سپرده یا کارمزد از مشتری انجام میشوند. کوهلمان میگوید که وی برخلاف اکثر مدیران مالی قصد دارد به مردم کمک نماید تا پولشان را پسانداز کنند نه اینکه خرج کنند. او میخواهد پساندازکردن پول را «مطلوب سازد.»
15) میکائیل دل
میکائیل دل یکی از مهمترین نوآوران صنعت رایانه شناخته میشود که با کاهش واسطه و فروش مستقیم رایانه شخصی به مصرفکننده، به مصرفکنندگان اجازه داد تا با تلفن یا نامه، دستگاهها و تجهیزات را سفارش دهند. او که از دانشگاه اخراج شد یکی از سه تولیدکننده اصلی رایانه شخصی و یکی از مردان ثروتمند جهان است. (اگر ارزش ویژه داراییهای وی را مقایسه کنید به نظر میآید که دل میتواند 6 تا 7 دونالد ترامپ را بخرد.) برخی از رقبای دل، به مدل تجاری منحصربهفرد وی طمع کردند، اما بدون اینکه موفقیتی بهدست آورند. او القابی مثل «مرد سال» را از مجله PC، «مدیر عالی در کسبوکار آمریکا» از نشریه Worth و «کارآفرین سال» از مجله Inc دریافت کرده است. تارنمای دل کام، یکی از بزرگترین سایتهای تجارت الکترونیکی مصرفی در فضای مجازی است.
16) رومن آبراموویچ
برخی زمانها او را «الیگارشی آرام» مینامند، پانزدهمین مرد ثروتمند جهان همیشه چشم خود را روی روابط پنهانی بسته است. رومن آبراموویچ که وزنهای در صنعت نفت روسیه و مالک باشگاه فوتبال چلسی است با تصمیمات تجاری متهورانه و اغلب حیرت انگیز خود جهان را تحتتاثیر قرار داده است. با وجود اتهامات وارده به وی که ثروتش را از راه بدبخت کردن دیگران به دست آورده است، مجله اکسپرت، آبراموویچ را مرد سال روسیه معرفی کرد و جایزه مرتبه افتخار را به خاطر کارهای نیکوکارانه برای توسعه منطقه چوکتکا دریافت کرد که نماینده و فرماندار آن منطقه نیز هست. آبراموویچ قبل از رسیدن به چهل سالگی معاملات تجاری چند میلیارد دلاری انجام میداد. او تایید کرده است که میلیاردها دلار بابت زد و بندهای سیاسی پرداخته است.
17) جف بزوس
آمازون کام، یکی از پیشتازان تجارت الکترونیکی است که ابتدا برای کتاب استفاده میشد. اینک یکی از پیشتازان در توسعه وب شده است که چگونگی خرید و فروش هر چیزی از فیلم و موسیقی و لوازم آرایش و وسایل منزل را تغییر داده است. آمازون با اکتشاف و کاربرد فناوریهایی از قبیل آمازون کیندل و آمازون مکانیکال ترک، چگونگی مطالعه کتاب و تعامل مصرفکنندگان با رهبران بازار را تغییر داده است. جف بزوس، مردی که در پشت این پدیده است میگوید بیشتر موفقیت خود را مدیون شانس و اقبال و کشف شهودی بوده است. بزوس همیشه یک چشم به مشتری داشته است و ریسکهای زیادی را پذیرفته که برخی اوقات به نفع آمازون نبوده است. با این حال او موفق به هدایت آمازون از میان بحران دات کام در دهه 1990 شد که توانست یکی از معدود ستونهای بادوام وب شود. بر خلاف مدیران سایر سایتهای پیشتاز وب مثل eBay، یاهو و گوگل، جف بزوس پست اجرایی خود را از آغاز یعنی زمانی که فقط کتاب میفروخت، حفظ کرده است.
18) سرگئی برین و لری پیج
این دو با هم دوره دکترا را در استنفورد دنبال میکردند که موتور جستوجوی گوگل را توسعه دادند و شرکت سهامی گوگل را تاسیس نمودند و دو مرد ثروتمند جهان شدند. در سال 2007 در کنار اریک اشمیت، کسی را که استخدام کردند تا به آنها در مدیریت گوگل کمک کند طبق فهرست جهانی مجله PC مهمترین افراد در وب هستند. آنها سرمایهگذاران شرکت تسلا موتورز شدهاند که قصد تولید خودروهای پیشرفته الکترونیکی را دارد. آنها یک بوئینگ 767 نیز خریدهاند که به یک هواپیمای مدیریتی بسیار بزرگ مبله شده لوکس تبدیل شده است. آنها هنوز به طور رسمی در دوره مرخصی از تحصیل دکترای خود در استنفورد بهسر میبرند.
19) اینگوار کامپارد و خانواده
بسیاری از میلیونها نفری که از صدها فروشگاه IKEA در سطح جهان خرید میکنند نمیدانند که دو حرف اول این فروشگاه زنجیرهای اثاثیه منزل از حروف نخست اسامی «اینگوار» و «کامپارد» گرفته شده است. (دو حرف آخر نیز از مزرعه الماتارید و دهکده آگونارید که او به دنیا آمده بود، گرفته شده است) یکی از نوآوریهای اساسی در پشت موفقیت IKEA شیوه کامپارد در یافتن راههایی برای کاهش دادن هزینهها است، در حالی که طرحهای اصیل و صاحب سبک ارائه میکند که به راحتی به منزل برده شده و قابل پیاده کردن است. کامپارد به خاطر خست و صرفهجویی معروف است. با اینکه ثروتمندترین مرد اروپایی در جهان شناخته میشود (البته ثروت وی از لحاظ قانونی متعلق به کل خانواده است) او ترجیح میدهد با یک ولووی قدیمی رانندگی کرده و در قسمت اکونومی کلاس سفر کند.
20) جورج سوروس
20 کلید طلایی برای زنانی که خواهان ارتباط موفق با شوهر خود هستند!
1 - همسرتان را به عنوان یک مرد بپذیرید و برای شناخت دنیای مردانه او دانش و آگاهی خود را افزایش دهید.
2 - همسر خود را به چشم یک شیء مسؤول ننگرید. بلکه به شخصیت وجودی او احترام بگذارید.
3 - جنبه یا بخشهایی از شخصیت شوهرتان را که باعث تمایز او از سایرین میشود مورد توجه و تحسین قرار دهید.
4 - برای این که همسرتان با شما روراست باشد سعی کنید او را درک کرده و برای افکار و احساساتش ارزش قایل شوید. اگر حرفها و گفتههای او مطابق میل شما نیست از خود واکنش تند نشان ندهید زیرا به این وسیله بذر بیاعتمادی در زندگی خود میکارید.
5 - وقتی همسرتان با شما درد دل میکند و راز دلش را با شما در میان میگذارد، احساساتش را بپذیرید و به او نگویید که اسرار درونش ناخوشایند و بیرحمانه است.
6 - به طور مداوم از شوهرتان انتقاد نکنید زیرا انتقاد پیاپی باعث میشود که شوهرتان از شما فاصله بگیرد.
7 - او را به درک نکردن، عدم صمیمیت و بیاحساس بودن متهم نکنید. زیرا او درک کردن، صمیمیت و با احساس بودن را به شیوه مردانه نشان میدهد.
8 - نیازهای واقعی شوهرتان را دریابید. این امر اتفاق نمیافتد مگر این که همسرتان این نیازها را باز گوید و به همین جهت در مواقع مناسب با لحن ملایم در مورد نیازهایش از وی سؤال کرده و دیدگاههای واقعی وی را نسبت به خود و زندگیتان دریابید و در نهایت جوابی را که شوهرتان میدهد بدون انتقاد و جبههگیری بپذیرید.
10 - هیچ وقت از کارهایی که همسرتان برای جلب محبت شما انجام میدهد انتقاد نکنید برای مثال وقتی او به شما محبت میکند، آن را بیش از اندازه لوس ندانید او به شیوة خود ابراز محبت میکند.
11 - او را به شیوه خودتان دوست نداشته باشید بلکه به وجود او نیز اهمیت بدهید. به عنوان مثال اگر در سالگرد ازدواجتان، هدیهای به او میدهید سعی کنید از قبل در مورد هدیة مورد علاقهاش اطلاعاتی به دست آورید.
12 - از همسر خود انتظار نداشته باشید که با تمامی طرحها و ایدهها و افکار شما موافق باشد و آنها را تحسین کند. واقع بین باشید و به او اجازه دهید که نظرش را هر چند که برخلاف میل شما باشد، بیان نمایید.
13 - اصرار زیادی برای جلب محبت همسرتان نداشته باشید و این نکته را زمانی که وی عصبانی است بیشتر مراعات کنید. در بسیاری اوقات حالت روحی او برای ابراز محبت به شما مناسب نیست و اصرار زیاد شما منجر به مخالفت شدید او میشود.
15 - سعی کنید که در ارتباط با همسرتان همواره هویت خود را به عنوان یک زن و همسر حفظ کنید. زنی که توجه به روابطش به قیمت از دست دادن هویتش تمام شود به خود و روابطش صدمه میزند. زیرا این مسئله باعث میشود که وی خود را بخشندهتر و دوست داشتنیتر از شوهرش ببیند و فکر کند که همسرش بینهایت خودخواه و ناسپاس است. مردها با زنی به عنوان همسر در ارتباط دایمی باقی خواهند ماند که هویت مستقل و قوی خود را حفظ کند.
17 - زمانی که همسرتان از فشار عصبی رنج میبرد سعی نکنید از لحاظ احساسی به او نزدیک شوید. زیرا اگر برای صمیمیت و نزدیک شدن به او فشار آورید فقط او را عصبانیتر کرده و از خود دور میکنید. زمانی که استرس او کم شود به حالت عادی خودش بر میگردد.
18 - در زندگی زناشویی خویش سعی کنید خود را مسؤول خوشبختی خود بدانید. زنی که مسؤولیت خوشبختی زندگی مشترک را فقط بر عهده شوهرش میگذارد یک همسر آزرده و افسرده به بار میآورد.
19 - او را به دوست نداشتن و گریزان بودن از همسر و زندگی متهم نکنید. زیرا وی اعتقاد دارد که شریک زندگیاش را دوست دارد و از او گریزان نیست ولی به نظرش او را متهم به چیزی میکنید که در موردش صدق نمیکند و این مسئله موجب کدورت در روابط میشود.
با به کار بردن روشها و برنامهریزیهای خاصی در زندگی روزمره و در فضای آموزشی کودکان، میتوان قدرت تفکر و هوش آنها را پرورش داد.
الفبای موسیقی، الفبای هوش:
شاید شنیدن سر و صدای ناهنجار کودکتان در حالی که مشغول تمرین نوازندگی و آموختن موسیقی است، اصلا لذتبخش نباشد. اما باید بدانید که این سرگرمی لذتبخش کودکان، یکی از مواردی است که نیمکره راست مغز آنها را پرورش میدهد. بنابر تحقیقات دانشمندان دانشگاه تورنتو، برنامهریزی دورههای آموزش موسیقی برای کودکان منجر به افزایش ضریب هوشی و تواناییهای علمی آینده آنها خواهد شد. هرچه سالهای آموزش موسیقی آنها بیشتر باشد، میزان این تاثیر و افزایش هوش در آنها بیشتر خواهد بود. مطالعات انجام شده نشان میدهد آموختن موسیقی در دوران کودکی باعث کسب نمرههای بهتر در دوران دبیرستان و ضریب هوشی بالاتر در دوران بزرگسالی میشود، پس اجازه دهید موسیقیدان درونی کودکتان خودش را نشان دهد.
شیر مادر، عصاره هوش:
شیر مادر اولین غذای مغز کودک است. شیر مادر از 2جهت برای کودک مفید است: یکی این که از خطر احتمالی ابتلای کودک به بیماری جلوگیری میکند و دیگر این که به تنهایی یک غذای کامل برای نوزاد است تغذیه نوزاد از سینه مادر، کودک را هم سالمتر و هم باهوشتر میکند. مطالعات نشان داده است کودکانی که در دوران نوزادی 9 ماه شیر مادرشان را خوردهاند، بسیار باهوشترند.
خوب بخور تا با هوش شوی:
خوردن صبحانه باعث تقویت حافظه، تمرکز و قدرت یادگیری میشود. کودکانی که صبحانه نمیخورند، معمولا زودتر خسته شده و کمطاقتتر و زودرنجتر هستند همچنین از سرعت عمل کمتری برخوردارند. قند، چربیهای اشباع و دیگر خوراکیهای بیفایده را از برنامه غذایی کودکان حذف کنید و به جای آن، مواد مغذی و مفیدی که به رشد ذهنی آنها کمک میکند، جایگزین کنید.
سالهای اولیه دوران کودکی بویژه 2 سال اول بسیار اهمیت دارد و لازم است تمام مواد لازم را در رژیم غذایی کودک قرار دهید. تحقیقات نشان میدهد میزان مقاومت در برابر بیماریها در کودکانی که تغذیه سالمی ندارند بسیار کم است. بنابراین تغذیه نادرست باعث میشود کودکان از مدرسه و همسالان خود عقب بمانند و دچار افت تحصیلی شوند. پس اگر میخواهید کودکتان در مدرسه نمره بهتری بگیرد، به تغذیه او هم توجه کنید.
دوستی که هوش هدیه میدهد:
کتاب یکی از روشهای مفید قدیمی است که امتحانش را پس داده اما بعضی مواقع در مقابل روشهای تکنولوژیک امروزی برای تقویت هوش، دستکم گرفته میشود. در حالی که کتاب قابل دسترسترین، کمهزینهترین و در عین حال موفقیتآمیزترین روش برای آموزش و رشد ذهنی کودکان در تمام سنین است. برای کودکانتان از سنین پایینتر کتاب خواندن را شروع کنید. آنها را برای عضویت در کتابخانه ثبتنام کنید و کتابخانه منزلتان را پر از کتاب کنید.
فهرستهای دهتایی در ادبیات و ژورنالیسم دنیای مدرن، نماد لیستی از بهترینها و برترینهاست و کمتر پیش آمده که به بدترین بپردازد؛ از جمله فهرست جدید «رویترز» برای 10 نقطه از جهان که شما را از رفتن به آنجا نهی میکند!
مقام اول متعلق است به بندر مورثبی در گینهنو که به طور متوسط 115 مورد جدید از ابتلا به ایدز را ماهیانه گزارش میکند! بیکاری، دزدی و آدمربایی در پایتخت گینهنو بیداد میکند!
مقام دوم به شهر لینفن در چین میرسد با بیشترین آلودگی هوا، در جوار صنایع غیر اصولی و معادن بزرگ ذغال سنگ که ابری از غبار مسموم کک و آلاینده های هوا آسمانش را همیشه تیره نگاه داشته است!مقام سوم به شهر بوجمبورا در جمهوری برونئی در شرق آفریقا تعلق دارد که فساد و وضع نابسامان اقتصادی آن، پایینترین نرخ رشد اقتصادی جهان را برایش به ارمغان آورده است و شهره به نسل کشی و کشتارهای دسته جمعی است!
مقام چهارم متعلق است به پیونگ یانگ در کره شمالی، به عنوان شهری که علیرغم ظاهرش، در باطن رژیم مدیریتی و حکومتی استبدادی داشته و فقط یک شبکه رادیو و تلوزیون تحت مراقبتهای شدید حکومتی دارد و حتی دوچرخهسواری نیز در این شهر به دلایل سیاسی! ممنوع است!
مقام پنجم در کمال ناباوری متعلق است به اوکلاهما در ایلات متحده و به خاطر بیشترین مخاطرات بلایای طبیعی. این شهر در کریدور معروفی که بیشترین گردبادهای موسمی در آن میوزد، در ماههای مارس تا آگوست بیشترین ریسک مسافرت را دارد!
شهر چرنوبیل در اوکراین هنوز تبعات آلودگیهای رادیواکتیویته در دهه نود قرن بیستم را به دوش میکشد و با مناطق خالی از سکنه و رودخانهها و دریاچههای آلودهاش مقام ششم را به خود اختصاص داده است.
موگادیشو در سومالی به عنوان بیقانونترین شهر هرت جهان! پس از فروپاشی قدرت مرکزی در دهه پایانی هزاره دوم و استقرار واحدهای حافظ صلح، مدتهای مدیدی است که در رتبه هفتم، از همه برشورهای توریستی و مسافرتی حذف شده است.یاکوتسک در روسیه با طبیعتی سرد و منجمد کننده و فاصلهای بسیار دور از مسکو (شش قاچ ساعتی در معیار ساعت جهانی) در تمامی طول سال با دمایی در حدود 32 درجه زیر صفر! به درستی سردترین منطقه مسکونی جهان لقب گرفته و در مقام هشتم، فقط در صورت افت دما به کمتر از میزان یادشده، کودکانش مجاز به تعطیل مدارس هستند!
داکا در بنگلادش گرفتار تبعات جنگهای داخلی عدم ثبات سیاسی و بلایای طبیعی بوده است ولی فقط به خاطر حد بالای آلایندگی هوا و محیط زیست در اثر توسعه نابسنده صنعتی مقام نهم را به خود اختصاص داده است.
بغداد پایتختی در همسایگی که روزی مثل آبادی و امارت نشینی بود، اکنون در آتش سودجویی و جنگ طلبی آمریکا و حامیانش میسوزد، پس از جنگ خلیج فارس و به زانو درآمدن دیکتاتور معروفش این شهر به بالاترین آمار سرقت، آدم ربایی و تجاوز به عنف دست یافته است و در این لیست نیز مقام آخر و دهم را پیدا کرده است.
1- روزانه 10 تا 30 دقیقه به قدم زدن بپردازید، و در این حین لبخند بزنید. این برترین داروی ضد افسردگی ست.
2- حداقل 10 دقیقه در روز با خود خلوت کنید
3- با استفاده از ویدئو برنامه های تلویزیونی آخر شب و مورد علاقه تان را ضبط کنید، و خواب بیشتری کنید.
4- صبحها که از خواب بیدار می شوید این جمله را کامل و تکرار کنید: « امروز قصد دارم….»
5- با سه E زندگی کنید؛ Energy (انرژی)، Enthusiasm (شوق)، Empathy (فهم و همدلی با دیگران)، و همینطور با سه F یعنی Faith (ایمان)، Family (خانواده) و Friends (دوستان).
6- امسال بیشتز از سال پیش به تماشای فیلمهای عمومی (مناسب برای تمام سنین)، بازی با دوستان و خواندن کتاب بپردازید.
7- زمانی را به مراقبه و نیایش اختصاص دهید. اینها سوخت روزانه برای انجام زندگی پر مشغله مان را فراهم می کنند.
8- با افراد بالای 70 و زیر 6 سال اوقات بیشتری صرف کنید.
9- وقت بیداری بیشتر رویا ببینید.
10- از غذاهایی که از گیاهان و درختان بار می آیند بیشتر مصرف کنید، و ازآنها که در کارخانه ها تولید می شوند کمتر.
11- مقداری چای سبز و مقادیر بسیار فراوان تری آب بنوشید. ایدا اریزا (نوعی زغال اخته آبی رنگ)، غذاهای دریائی، گل کلم، بادام و گردو و خشکبار مصرف کنید.
12- تلاش کنید هر روز حداقل سه نفر را به لبخند وادارید.
13- از خانه گرفته تا داخل ماشین و روی میز کار همه را مرتب و تمیز کنید، بگذارید انرژی تازه ای وارد زندگیتان شود.
14- انرژی پرارزشتان را بر سر شایعه سازی، هیولاهای انرژی خوار، مسائل مربوط به گذشته، افکار منفی و یا آنچه بدان کنترل ندارید هدر ندهید. در عوض انرژیتان را صرف همین لحظه مثبت اکنون کنید.
15- این را فهم کنید که زندگی یک مدرسه است و شما اینجائید تا بیاموزید، تا همه امتحانهایتان را بگذرانید. مشکلات تنها بخشی از این دوره آموزشی اند که درست مثل کلاس درس جبر می آیند و می روند، منتها درسهائی که از این کلاس فراگرفته می شود عمری با شما باقی خواهد ماند.
16- صبحانه تان را چون یک شاه، ناهارتان را چون یک شاهزاده و شام تان را چون بچه دانشگاهی ای بخورید که کارت اعتباریش ته کشیده باشد.
17- بیشتر لبخند بزنید و بیشتر بخندید. این هیولاهای انرژی خوار را ازتان دور نگه خواهد داشت.
18- زندگی چندان عادلانه به نظر نمی رسد، با این حال زیباست.
19- زندگی کوتاه تر از آنیست که وقتمان را صرف تنفر از دیگران کنیم.
20- خودتان را خیلی جدی نگیرید، دیگران هم اینکار را در مورد شما نمی کنند.
21- مجبور نیستید همه بحث ها و منازعات را به نفع خود تمام کنید. با مخالفتها موافقت کنید.
22- با گذشته تان از در سازش در آئید، آنوقت دیگر اکنونتان را خراب نخواهید کرد.
23- زندگی تان را با زندگی دیگران مقایسه نکنید. شما از موضوع و هدف این سفر آنها هیچ نمی دانید.
24- از شمع هایتان استفاده کنید، خوشگل ترین ملافه تان را کنار نگذارید، برای روز مبادا و یا روزی خاص نگه شان ندارید، امروز همان روز بخصوص است.
25- جز شما کس دیگری مسئول خوشبختی تان نیست.
26- همه باصطلاح بدبختیها را با این جمله قالب دهید: «آیا تا پنج سال آینده، هیچ اهمیتی خواهند داشت؟»
27- همه را به خاطر هر چیز و همه چیز ببخشید.
28- افکار مردم در مورد شما، هیچ ربطی به شما ندارند.
29- زمان ، حلال همه مشکلات است. به همه چیز زمان دهید، زمان.
30- یک موقعیت هر چقدر خوب یا بد، بالاخره تغییر می کند.
31- زمان بیماری، این شغل نیست که به دردتان می رسد،خانواده ودوستانتان هستند. با آنها با مهربانی در تماس باشید.
32- از شر هر آنچه سودمند، زیبا و شادی بخش نیست، خلاص شوید.
33- حسادت هدر دادن وقت است. شما الان به همه آنچه نیاز دارید رسیده اید.
34- بهترینها هنوز در راه اند. کمی صبر کنید…
35- هر حسی که می خواهید داشته باشید، بلند شوید، شیک کنید و بزنید بیرون.
36- کار درست را انجام دهید!
37- اغلب با خانواده در تماس باشید.
38- شبها قبل از خواب این جمله را کامل و تکرار کنید: «به خاطر… ممنونم.» «امروز به … دست یافتم.»
39- یادتان باشد، برکتهای زندگی آنقدر هست که استرس و نگرانی را بدان راهی نباشد.
40- از سفر لذت ببر. یادت باشد که این دیزنی ورلد Disney World نیست و تو هم در پی یک گشت و گذار کوتاه نیستی. بهترین استفاده را از آن کنید و از سفرتان لذت ببرید